به گزارش ایبنا، نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم: انقلاب مشروطه 1285» نوشته‌ی ونسا مارتین، با یادی از مترجم کتاب زنده‌یاد غلامرضا علی‌بابایی در خانه کتاب برگزار ‌شد. در این نشست حمید احمدی، رضا مختاری‌اصفهانی، حسینعلی نوذری درباره این کتاب سخنرانی کردند.

«ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم» اثری تازه‌ترجمه‌شده از ونسا مارتین است؛ نویسنده‌ای که پیشتر کتاب «دوران قاجار» او با دو ترجمه و از سوی دو ناشر به بازار عرضه شده بود. این کتاب را مرحوم غلامرضا علی‌بابایی به فارسی برگردانده و نشر اختران به بازار عرضه کرده است.

ماهرخ ابراهیم‌پور دبیر جلسه، در ابتدای نشست گفت: دایره مطالعاتی ونسا مارتین در دوره قاجار و مشروطه است. وی کتاب‌های ارزشمندی در این زمینه نوشته است. مارتین در این کتاب نه تنها بر تهران و تبریز تمرکز داشته بلکه اطلاعات بسیار خوبی از شیراز، بوشهر و... به ما می‌دهد. وی چند پرسش مطرح کرد تا منتقدان به آن پاسخ دهند. منظور مارتین از عنوانی که برای کتاب انتخاب کرده چه بوده است؟ همچنین نویسنده تا چه اندازه توانسته مفاهیمی مانند ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم را در این کتاب توضیح بدهد.

در ابتدا رضا مختاری‌اصفهانی به دلیل ارتباط با ونسا مارتین اطلاعات ارزشمندی از این کتاب ارائه داد و با یادی از زنده‌یاد علی‌بابایی سخنانش را آغاز کرد و گفت: جواد گل‌محمدی همسر ونسا مارتین 25 مرداد سال 1396 درگذشت و مارتین تنها یک همسر را از دست نداد بلکه گل‌محمدی یار پژوهشی وی بود.

وی افزود: مارتین یک اولویت نسبت به دیگر ایران‌شناسانی که غیر ایرانی هستند دارد و این است که به منابع فارسی و اسناد و روزنامه‌ها و پژوهش‌های نوین که در داخل ایران انجام می‌شود دسترسی دارد و آثارش را به پژوهش‌های سال‌های اخیر در دوره مشروطه ارجاع می‌دهد. وی پروژه حوادث و تحولات را بر مبنای ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم می‌بیند.

این پژوهشگر ادامه داد: مارتین پروژه فکری دارد و سعی می‌کند مباحث دوره مشروطه را فراتر از مسائل سیاسی ببیند. همچنین در دوره قاجار لوطیان و اصناف خرده‌پا را دیده‌ و مرکززدایی از ویژگی‌های کار مارتین است زیرا تنها تهران و تبریز را نمی‌بیند بلکه شهرهای دیگر از جمله اصفهان، شیراز و بوشهر را نیز در آثارش دیده‌ است.

مختاری‌اصفهانی گفت: مارتین سعی کرده تحولات را در حوزه مدرنیته در شهرهایی مثل بوشهر، اصفهان و شیراز ارائه کند و ریشه‌های آن را در ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم ببیند زیرا بیشتر نگاه هویت‌یابی به مرکز بوده است. در مشروطه نگاه هویت‌یابی به مرکز بوده است و هنگامی که انجمن بلدیه تشکیل می‌شود، شهرهایی مانند اصفهان می‌خواستند هویت مستقل نسبت به تهران داشته باشند و جنبش‌هایی که در اصفهان رخ می‌دهد نشان می‌‌دهد که یک نوع مدنیت برای خود قائل بودند و سعی می‌کردند از فرصت مشروطه استفاده کنند. تبریز می‌خواهد از محلی‌گرایی به هویت شهری تغییر کند.

وی افزود: انقلاب مشروطه برای آن‌ها فرصتی می‌شود که از محله‌گرایی به شهرگرایی سیر کنند و هویت شهری خود را ارتقا ببخشند. مارتین این نگاه را کمتر دیده و از دیدگاه ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم به تحلیل پرداخته است. این کتاب نگاهی به تحولات مشروطه داشته و به مشروطه و مشروعه از نگاه سیاسی نگریسته است.

مختاری‌اصفهانی به ترجمه خوب و روان علی‌بابایی نیز اشاره کرد و گفت: ولی در این کتاب به تاریخ شمسی اشاره نشده و تنها تاریخ میلادی و تاریخ قمری آمده و خواننده نمی‌تواند تاریخ دقیق برخی از رویدادها را تحلیل کند. همچنین برخی از نقل قول‌های مستقیمی که در کتاب وجود دارد نشان می‌دهد که وی به منابع اصلی رجوع نکرده است.

سپس حمید احمدی گفت: کتاب نقاط قوت و ضعفی دارد. یکی از نکات قوت کتاب این است که مارتین تاکید بر شهرهایی دارد که کمتر مورد توجه بوده است. پژوهشگران درباره انقلاب مشروطه به تهران و تبریز بیشتر توجه کرده‌اند و منابع مهمی در این زمینه داریم اما درباره کردستان، کرمانشاهان، خوزستان و استان‌های دور از مرکز کمتر کتاب مستقلی نوشته شده است. مارتین درباره بوشهر بحث‌های جالبی مطرح می‌کند و می‌گوید بوشهری‌ها تمایلی به مرکز نداشتند و این مساله بسیار مبهم ارائه می‌‌شود.

این استاد تاریخ گفت: در بوشهر به چهار عنصر قدرت اشاره می‌کند، دریابیگی، حاکم بنادر، نمایندگان مقیم و گمرکات و بسیار مبهم به آن‌ها می‌پردازد، این مسائل نیاز به توضیح بیشتری دارد. مارتین بازه زمانی که انتخاب کرده بسیار محدود است و به دوسال اول مشروطه پرداخته و هنگامی که مجلس بمباران می‌شود مطالب کتاب نیز به پایان می‌رسد. باید 10 سال و بازتاب انقلاب مشروطه را مطرح می‌کرده که بوشهری‌ها خیلی هم برایشان مهم نبوده که در مرکز باشند. مساله ملی گرچه تشریح نمی‌شود بلکه در همه جای ایران هواخواه داشته است. نکته‌ای جالب وجود دارد که نشان می‌دهد پیش از مشروطه خیزش عظیمی بین مردم و سلطه اقتصاد خارجی به ویژه واردات وجود داشته است.

مارتین تعریف دقیقی از ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم ارائه نمی‌دهد
وی به نقاط ضعف کتاب نیز اشاره کرد و گفت: نویسنده نمی‌گوید منظورش از ناسیونالیسم اسلامی چیست و تعریفی در این زمینه ارائه نمی‌دهد و همچنین از سکولاریسم نیز تعریف درست و دقیقی ندارد. مارتین مدام به سکولاریسم اشاره می‌کند اما به جز یکی دو نفر مانند تقی‌زاده اشاره‌ای به دیگران که در این زمینه صاحب‌نظر هستند نمی‌کند.

احمدی ادامه داد: مارتین همچنین توضیحی درباره ناسیونالیسم اسلامی ندارد. در این زمینه تنها می‌توان به اقبال لاهوری اشاره کرد که به شکل غیرمستقیم به ناسیونالیسم اسلامی اشاره می‌کند. ناسیونالیسم اسلامی در ایران بیشتر در جریان‌های ملی مذهبی نمود پیدا کرده است. علی شریعتی نمونه‌ای در زمینه ناسیونالیسم اسلامی است.

وی افزود: همچنین وقتی بحث از اسلام‌گرایی می‌کند تعریفی ارائه نمی‌کند؛ و اینکه اسلام‌گرایی در ایران در دوره مشروطه چیست؟ مفهوم دولت اسلامی مدرن در این عنوان نمی‌گنجد. مارتین دعوای مشروطه و مشروعه را نشان می‌دهد که دعوایی بوده که بیشتر در تهران مطرح بوده است و شیخ فضل‌الله نوری در اکناف و اطراف خیلی مورد توجه نبوده است و بسیاری از روش وی انتقاد کرده‌اند.

احمدی در پایان سخنانش با اشاره به این‌که مارتین تا اندازه‌ای توانسته مفاهیم را در این کتاب توضیح دهد، گفت: نویسنده می‌خواهد نشان دهد در اصفهان بیشتر مذهب و محلی‌گرایی مطرح بوده است، در تبریز وجه سکولار و مبارزه طبقاتی و رادیکال مطرح بوده و در شیراز جنبه تعادل وجود داشته و بوشهری‌ها از دید اقتصادی و تجارت تاثیر در انقلاب مشروطه داشته‌اند. همچنین تاکید روی روزنامه‌های محلی، مظفری، حبل‌المتین و کلکته بوده است.

نوذری نیز گفت: پیش‌تر در مقاله‌ای به این مساله پرداخته بودم که مارتین هیچ تصویری از مفهوم مدرنیسم و کانتکسی که از جریان سیاسی داشته ارائه نمی‌دهد؛ در این کتاب هم شتابزده و گذرا به مفاهیم پرداخته است. عدم مفهوم‌پردازی دقیق مثل ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم در این کتاب وجود دارد.

وی ادامه داد: مارتین خلط اساسی بین مدرنیسم و مدرنیته ایجاد می‌کند.

نوذری به ترجمه این کتاب نیز اشاره کرد و گفت: دو مساله در این باره مطرح است نخست رویکرد ساختاری به دو ترجمه کتاب و سپس بحث محتوایی. متاسفانه مانند همه کتاب‌هایی که ترجمه می‌شوند مشخصات کتاب‌شناسی اصل کتاب و ناشر آن را مطرح نمی‌کنند و نمی‌گویند که این کتاب ترجمه‌ای است از اصل اثر به زبان انگلیسی! و در مشخصات کتاب عنوان ناشر اصلی نیامده است.

وی افزود: کتاب مارتین به لحاظ آکادمیک ارزشمند است و منابع بسیار زیادی را در نظر گرفته است و این منابع را با دقت و وسواس از نظر می‌گذارند. وی به واقع‌نگاری و جزئیات سرگرم می‌شود و از کلیات غافل می‌ماند. در تاریخ‌نگاری سنتی و کلان نمی‌بینیم که این معقولات محلی از اعراب داشته باشند. واقعه‌های تاریخی را حکام و ثروتمندان می‌سازند و اشاره‌ها وافی است اما کافی نیست. مارتین به حوزه‌هایی که تاکنون در سایر تاریخ‌ها مغفول مانده پرداخته است. در اکثر تاریخ‌نگاری مشروطه نقش برخی لایه‌ها مغفول مانده است.

نوذری یادآور شد: مارتین به لایه‌هایی که در مشروطه نقش داشته‌اند اشاره‌های کوتاه و گذرا کرده است. نویسنده به انجمن تبریز اشاره‌ای نمی‌کند و این‌که در انجمن چه کسانی حضور دارند؟ رادیکالیسم تبریزی‌ها چیست؟ و این‌گونه مسایل در کتاب مغفول می‌ماند. تمرکز مارتین واقف بر شهرهایی است که شاخصه این کتاب از سایر کتاب‌هاست. همچنین نقش ماورای قفقاز اعم از سوسیالیست‌ها و کارگرانی که از مناطق نفت‌خیز بودند؛ چپ‌ها و غیرچپ‌ها در این کتاب مطرح شده است.

وی در پایان سخنانش گفت: باید توضیحی در کتاب داده می‌شد که علل و انگیزه‌های اصلی که مشروطه‌خواهان را به این سمت سوق می‌داد چه بود؟ نفی استبداد تنها جریانی است که در تاریخ ایران نهادینه شده و دلیل اصلی که مشروطه‌خواهی وجود داشته است مبارزه با استبداد بوده است.

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...