هنر و خشونت | سازندگی


«کلاس تشریح دکتر تولپِ» [The anatomy lesson] نینا سیگل [Nina Siegal]، رمانی بلندپروازانه، نواندیش و غیرمعمول است که زندگی شخصیت‍‍‍‍‍‍های تابلوی نقاشی رامبراند _ اولین سفارش کاری او _ با اسم واقعی‍‍‍‍‍‍شان را به تصویر می‌کشد؛ داستانی تاریخی مملو از تحقیقات بی‌عیب‌ونقص و دانش بنیادی درباره اوج حیات هنری آمستردام.

کلاس تشریح دکتر تولپِ» [The anatomy lesson] نینا سیگل [Nina Siegal]

داستان رمان از زاویه دید شخصیت‍‍‍‍‍‍هایش در خلال یک کلاس درس تشریح در یک روز زمستانی در سال 1632 روایت می‍‍‍‍‍‍‌شود، آریس دزد کت‌پوش یک‌دست آغازگر است، شخصیتی که اعدامش در ملاعام شروع سلسله حوادثی را رقم می‌زند که به تشریح جسدش در کلاس درس دکتر تولپ، آناتومیست و کارمند رسمی شهر آمستردام ختم می‌شود، رامبراندِ جوان، دیگر شخصیت داستان است که به سفارش انجمن صنفی جراحان کلاس درس تشریح آریس را نقاشی می‌کند و نگران تعهدی است که بر گردن دارد، درصدد است این نقاشی را با نقطه‌نظر هنری و انسانی خودش و الزامات ماموریتش هماهنگ کند، فلورا عشق آریس نیز به جمع راویان می‌پیوندد، او فرزند آریس را باردار است. رنه دکارت یکی دیگر از راویان داستان که معتقد است آناتومی به او در کشف جایگاه فیزیکی روح در بدن کمک خواهد کرد تا بتواند عملا نشانه‌های فیزیکی تباهی روح انسانی را پیدا کند و دلال کنجکاوی که باید پا‌اندازی کند تا جسد را برای تشریح به دست دکتر برساند.

پیا هم که مسئول مرمت و نگهداری آثار هنری است روایت خود را دارد. او نیز دیدگاهش را درباره نقاشی که بر بُعد تاریخی تاکید بیشتری دارد در فصل کوتاهی به داستان اضافه می‌کند. او درباره ناهماهنگی در ساعد سمت چپ که شکافته شده می‌نویسد و منجر به کشف مهمی در مورد نقاشی می‌شود که می‌توان آن را نقطه‌عطف سفر هنری رامبراند دانست.

سیگل در این رمان، در برانگیختنِ حسِ ستایشِ ما از یک اثر هنری واحد از دیدگاه‌های مختلف کاملا موفق عمل کرده است؛ درست است که درس آناتومی دانش خود را به همراه می‌آورد اما جاه‌طلبی ساختاری بلندپروازانه رمان را باید مدیون سیرِ روایی‌اش دانست. «کلاس تشریح دکتر تولپ» رمانی تامل‌برانگیز و پرمحتوا اثرِ نام و صدایی مستعد و جدید به نام نینا سیگل است.

«کلاس تشریح دکتر تولپ» دومین رمان درخشان و مملو از خشونت و خونریزی سیگل در آمستردام 1623 اتفاق می‌افتد؛ جایی که مردم در سرتاسر شهر و در روز عدالت با بی‌رحمی و قساوت مراسم اعدام دزدان را فرصتی برای سرور و شادمانی می‌یابند. سیگل در رمان خود نه‌تنها به هنرمندان و فیلسوفان بلکه به آدریان یا همان آریس محکوم به مرگ هم مجالی برای سخن‌گفتن می‌دهد. آدریان در قسمتی از کتاب اقرار می‌کند: «شیطانی در سینه من وجود ندارد.» سیگل در داستان به کنایه اشاره ‍‍‍‍‍‍می‌کند که شیطان احتمالا در جایی است که روز عدالت در آنجا چنین لذتی را در مردم ایجاد می‌کند.

فلورا معشوقه باردار آدریان تنها کسی است که بعد از آنکه در متقاعدساختن روحانیت برای صدور حکم عفو شکست می‌خورد از روی عشق و محبت نسبت به جنازه اعاده مالکیت می‌کند تا بتواند به رسم دین مسیح او را به خاک سپارد. آریس را وقتی در قید حیات بود پدر کالوینیستی‌اش و تعدادی از دوک‌های شهر مورد ضرب‌وشتم قرار داده بودند. رامبراند با شگفتی عنوان می‌کند: «جسد او را به عنوان شیِ مصرفی برای هنر و علم می‌خواهند. همه ما به‌دنبال گوشت و جسد بی‌جان او هستیم.» سیگل با استفاده استادانه از جزئیات نامحسوس رمانش را به زیبایی می‌آراید تا به ما بگوید که هنر و خشونت درهم تندیده شده‌اند.

[«کلاس تشریح دکتر تولپ» با ترجمه علی جمالیپور و توسط انتشارات خوب منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...