«ویلیام فاکنر» نویسنده برنده نوبل ادبیات در دهه ۱۹۴۰ میلادی، فیلمنامه‌ای مبسوط از زندگی «شارل دو گل» نوشت، اما این فیلمنامه بنا به دلایلی هیچ‌گاه به یک فیلم سینمایی تبدیل نشد.

به گزارش ایسنا، در سال ۱۹۴۲، رابطه متلاطم میان «فرانکلین روزولت» رئیس‌جمهور آمریکا و «شارل دو گل» رهبر نیروهای آزاد فرانسه در جنگ جهانی دوم برای مدت کوتاهی بهبود یافت و همین موضوع منبع الهامی برای ساخت فیلمی درباره «شارل دو گل» شد و «ویلیام فاکنر» نویسنده و شاعر نامدار که هفت سال از کسب نوبل ادبیاتش می‌گذشت برای نگارش فیلمنامه استخدام شد.

در آن برهه زمانی «فاکنر» به شدت به پول نیاز داشت و به همین دلیل دعوت هالیوود برای همکاری را پذیرفت و در جولای ۱۹۴۲ قراردادی به ارزش ۳۰۰ دلار در هفته با کمپانی برادران «وارنر» امضا کرد و اولین مسئولیت او نگارش فیلمنامه زندگی‌نامه «شارل دو گل» بود. 

این فیلمنامه در ابتدا «سفر به سپیده‌دم» نام داشت و سپس نام آن به «سفر به امید» و «فرانسه آزاد» تغییر کرد اما در انتها و پس از ویرایش نهایی «داستان دو گل» نامیده شد که حاصل پنج ماه کار «فاکنر» بود و ۱۲۰۰ صفحه داشت، اما این فیلمنامه هیچ‌گاه رنگ سینما را به خود ندید. 

دلایل زیادی برای ساخته نشدن این فیلمنامه وجود داشت که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نبود تفاهم میان «فاکنر» و نماینده «شارل دو گل» بود که به عنوان مشاوره با پروژه همکاری می‌کرد. مشکل اساسی میان آن‌ها در واقع تعارض میان حقیقت و تخیل (داستان) بود. برای «فاکنر» "داستان" مهم بود که با سبک و سیاق و آثار هالیوود نیز همخوانی داشت و معمولا فیلم‌های زندگی‌نامه با اضافه کردن عنصر داستان و تخیل ساخته می‌شد اما از سوی دیگر برای نماینده «شارل دو گل» که خود یک توزیع‌کننده فرانسوی فیلم در آمریکا بود آن‌چه در اولویت قرار داشت، "حقیقت" بود. 

در نهایت کمپانی برادران «وارنر» پروژه را به طور کامل لغو کرد و پس از آن رابطه میان «روزولت» و «شارل دو گل» دوباره رو به سردی گذاشت. «فاکنر» بخش‌هایی از این فیلمنامه را بعدها در سایر آثارش استفاده کرد. او که چند سالی به عنوان فیلمنامه‌نویس فعالیت کرد در نهایت شاهد به روی پرده رفتن چند فیلم بر اساس فیلمنامه‌هایش از جمله «خواب ابدی» و «داشتن و نداشتن» هر دو به کارگردانی «هاوارد هاوکس» بود. 

فیلمنامه ۱۲۰۰ صفحه‌ای زندگی «شارل دو گل» در کمپانی برادران وارنر بایگانی شد و سپس به دست مجموعه‌داران خصوصی افتاد و در نهایت در سال ۱۹۸۴ توسط انتشارات دانشگاه «می‌سی‌سی‌پی» منتشر شد و ترجمه فرانسوی آن نیز به بازار آمد. همچنین در سال ۱۹۹۰ یک نسخه تلویزیونی ناموفق بر اساس این کتاب ساخته شد که البته با فیلمنامه «فاکنر» تفاوت‌های چشمگیری داشت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...