چاپ دوم کتاب «کشمیر: گذشته، حال، آینده» نوشته حمیدرضا سیدناصری منتشر شد. نویسنده در این کتاب ضمن بررسی تاریخ کشمیر و تحولات سیاسی آن، راه‌ حل بحران آن را نیز ارائه داده است.

کشمیر: گذشته، حال، آینده حمیدرضا سیدناصری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، موسسه نشر و تحقیقات ذکر چاپ دوم کتاب «کشمیر: گذشته، حال، آینده» را با شمارگان هزار نسخه، ۴۸۸ صفحه و بهای ۶۹ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب سال ۱۳۸۵ با شمارگان دو هزار نسخه منتشر شده بود.

ایالت کشمیر (قبل از تقسیم) از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان، پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱ میلادی / ۱۳۲۰ ش. ۴۰۲۱۶۱۶ نفر بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد هندو و ۳ درصد هم سیک و اقلیت‌های دیگر بودند.

در سال ۱۸۴۶ بر اساس معاهده امرتسر، انگلستان حکومت کشمیر را به گلاب سینگ فروخت و او سلسله دُگرا را در این منطقه تأسیس کرد. در دوران حکومت سلسله دگرا مسلمانان به‌شدت سرکوب شدند و تبعیض شدیدی بین مسلمانان و هندوها وجود داشت.

با اعلام استقلال پاکستان، تصمیم بر آن بود که امیران ایالاتی که تحت نظارت بریتانیا حکومتی نیمه‌مستقل داشتند، بر اساس سه معیار مذهب ساکنان ایالت، خواست مردم و وضع جغرافیایی، درباره پیوستن به پاکستان یا هند تصمیم گیرند. بر این اساس ایالت کشمیر که بیشتر ساکنان آن مسلمان بودند باید به پاکستان می‌پیوست اما مهاراجه هاری سینگ علاقه داشت استقلال خود را حفظ کند و از پیوستن به هند یا پاکستان خودداری کرد. مسلمانان پاکستان که از مدتی پیش علیه تبعیض‌ها و محدودیت‌های موجود به اعتراض پرداخته بودند، از پیوستن به پاکستان حمایت می‌کردند. در سال ۱۹۴۸ مهاراجه تصمیم گرفت به هند بپیوندد تا بتواند از کمک هند در سرکوب مخالفان بهره گیرد.این تصمیم آغاز جنگ‌های پاکستان و هند بر سر کشمیر بود و درن هایت تقسیم این منطقه را بین دو کشور در پی داشت.

در اکتبر سال ۱۹۴۷ بین دو کشور هند و پاکستان جنگی رخ داد که تا ژانویه سال ۱۹۴۹ ادامه داشت. سرانجام با میانجیگری سازمان ملل متحد دو کشور با آتش‌بس موافقت کردند و قرار شد سرنوشت کشمیر با مراجعه به آرای مردم آن سرزمین تعیین شود، اما این همه‌پرسی هرگز برگزار نشد. هنگام برقراری آتش‌بس سال ۱۹۴۹، حدود یک سوم از سرزمین کشمیر - که پاکستان آن را کشمیر آزاد می‌نامد - در تصرف پاکستان باقی ماند و هند نیز در سال ۱۹۵۴ انضمام رسمی بخش تحت کنترل خود - موسوم به جامو و کشمیر - را به خاک خود اعلام کرد. در سال ۱۹۶۵ جنگ دیگری بین دو کشور آغاز شد که سرانجام با میانجیگری روسیه در ژانویه ۱۹۶۶ خاتمه یافت. جنگ سوم، در سال ۱۹۷۱ و در پی حمایت هند از شورش استقلال‌طلبان پاکستان شرقی آغاز شد که نهایتاً به تشکیل کشور مستقل بنگلادش منتهی شد؛ آتش‌بس سال ۱۹۷۲ و شناسایی بنگلادش توسط پاکستان در سال ۱۹۷۴، به این بحران خاتمه داد.

دولتمردان پاکستان اعلام می‌کنند که کشمیر باید در سال ۱۹۴۷ به پاکستان می‌پیوست چراکه بیشتر ساکنان آن مسلمانانند. اما دولتمردان هند نظر دیگری دارند و معتقدند که کشمیر بخشی از هند است.

کشمیر از دو جنبه نزد ما ایرانیان اهمیت دارد. این سرزمین بهشت آسا که به ایران صغیر معروف است، از فرهنگ ایرانی بهره زیادی گرفته و در گذشته‌ای نه چندان دور ایرانیان نقش مهمی در تعلیم و گسترش اسلام در این سرزمین به عهده داشته‌اند. جنبش آزادی خواهانه اخیر مردم کشمیر که از سال ۱۹۸۹ میلادی شروع شده، متأثر از انقلاب ایران بوده است.

این کتاب پژوهشی است در تاریخ کشمیر و اوضاع سیاسی- اجتماعی این سرزمین در دوران قبل از اسلام، ورود اسلام به کشمیر، دوران حکومت سلاطین شاهمیری و چک، شاهان مغول، حکومت افغان‌ها، سیک‌ها و دوگراها و… همچنین نویسنده تلاش کرده تا تحولات کشمیر قبل از استقلال هند و پاکستان را بررسی کند. اما تأکید کتاب به بررسی وقایع جنبش اسلامی مردم کشمیر از ۱۹۸۹ به بعد است. هدف از نگارش این کتاب روشن شدن دلایل و زمینه‌های رخدادهای کشمیر است تا در انتها بتوان به راه‌حلی کاربردی و جامع در خصوص بحران کشمیر دست یافت.

نویسنده این کتاب سال‌ها به عنوان دیپلمات ارشد سابق وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان به فعالیت اشتغال داشته است. به قلم سیدناصری بجز کتاب «کشمیر: گذشته، حال، آینده» آثار دیگری از جمله «بررسی تاریخی، سیاسی و حقوقی پشتونستان و خط دیوراند» و «امام خمینی (س) و قرائتی نوین از دین» نیز منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...