رمان «سیب‌ها هرگز نمی‌افتند» [Apples never fall‬] اثر لیان موریارتی [Liane Moriarty] با ترجمه سحر حسابی توسط نشر آموت منتشر شد.

سیب‌ها هرگز نمی‌افتند» [Apples never fall‬] اثر لیان موریارتی [Liane Moriarty]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در رمان جدید لیان موریارتی، نویسنده استرالیایی، با عنوان «سیب‌ها هرگز نمی‌افتند» رازی خود را به خواننده می‌نمایاند. همه حرف از قتل یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های داستان می‌زنند و مثل بقیه آثار موریارتی راز داستان به تدریج و از طرق دیدگاه شخصیت‌های داستانی مختلف روایت می‌شود تا همه از زاویه دید خود به ما نشان دهند که این قتل چه جنبه‌هایی دارد. این کتاب به تازگی با ترجمه سحر حسابی و به همت نشر آموت به چاپ رسید.

خانواده‌ای ورزشکار که چهار فرزند دارند، یک مدرسه تنیس که برای موفق شدنش، والدین خانواده از زندگی خود گذشتند و البته در این راه فرزندان مجبور به همکاری با والدین خود بودند. حالا آن دوران به پایان رسیده است و فرزندان بزرگ شدند و هر کدام راه زندگی خود را انتخاب کرده‌اند. در داستان با مادری روبه‌رو هستیم که گم شده و فرزندان بعد از تلاش فراوان برای پیدا کردنش به این نتیجه می‌رسند که به قتل رسیده است و مظنون اصلی را پدر خود می‌دانند. داستانی که شاید ساده به نظر بیاید اما موریارتی برای سبک روایتش شما را روی صندلی میخ‌کوب می‌کند.

فرزندان هر کدام از زاویه فردی متفاوت به داستان نگاه می‌کنند و در این میان متوجه می‌شویم یکی از فرزندان زندگی شادی با همسرش ندارد و حالا پس از جدایی در تلاش است بار دیگر خود را بیاید و زندگی‌اش را وقف گذشته نکند. پسری که مانند پدرش نمی‌تواند خشمش را کنترل کند و با وجود انتقاد از پدر همان کارها را تکرار می‌کند و دختر پزرگ خانواده که بقیه فکر می‌کنند دچار اختلال دوقطبی است اما خود می‌داند که از اضطراب دوران کودکی رنج می‌برد. و پسر دیگر خانواده که دوست دارد برای اثبات برتری خود برای دیگران هدایای گران‌قیمت بخرد.

درواقع داستان جدید موریارتی به ما آینه‌ای نشان می‌دهد که خود را در آن ببینیم. پدر و مادری که ناخواسته در تلاشی مذبوحانه برای موفقیت فرزندانش زندگی‌شان را سخت می‌کنند. والدینی که موفقیت را از زاویه دید خود می‌بینند و از یاد می‌برند که شاید فرزندان توانایی مدیریت استرس را نداشته باشند. در عین حال موریارتی یک طرفه به قاضی نمی‌رود و به پدر و مادر داستان هم فرصت می‌دهد تا انتخاب‌های خود را توجیه کنند. آدم‌هایی که با در نظر گرفتن پیشینه خانوادگی تلاش کردند بهتر عمل کنند. در نهایت موضوع قتل به داستان جدید موریارتی جنبه معمایی می‌دهد اما با داستانی مهم و حتی روانشناسانه روبه‌رو هستیم که به باور بسیاری از مخاطبان پیش از بچه‌دار شدن باید خوب خوانده شود.

لیان موریاتی متولد سال ۱۹۶۶ در سیدنی استرالیاست. کتاب‌های «دروغ‌های کوچکِ بزرگ»، «سه آرزو»، «آنچه آلیس از یاد برد» و «راز شوهر» از جمله آثار او به شمار می‌آیند.

سحر حسابی فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران است که ترجمه رمان‌هایی همچون «راز شوهر» و «دروغ‌های کوچکِ بزرگ» را در پرونده کاری خود دارد.

در بخشی از رمان می‌خوانیم:

«اِستن با شنیدن حرف ساوانا نفس‌نفس نزد یا فحش نداد. از ساوانا درخواست توضیح بیشتر یا مدرکی نکرد یا او را دروغگو نخواند. انگار فوراً فهمید که این بار ساوانا حقیقت را می‌گوید. شاید همیشه شک داشت اما هرگز از جوی نپرسید یا متهمش نکرد.
استن به مرد جوانِ شیفته‌یِ ایمی، که جلوی در اتاق خواب قدیمی را گرفته بود و به حل شدن این همه معما با دقت گوش می‌کرد گفت: «ببخشید.» و مرد حرف‌گوش‌کن کنار رفت و اجازه داد استن در سکوت از در خارج شود.
صدای بستن در ورودی به گوش رسید.
عجیب است که بعد از چند دهه همه این اتفاقات برای جوی آشنا است…»

رمان «سیب‌ها هرگز نمی‌افتند» در ۵۹۲ صفحه، با قیمت ۳۵۵ هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

................ هر روز با کتاب ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...