دومین کتاب ناخدا عبدالرسول غریبی با عنوان «قهوه‌خانه ساحلی» منتشر شد.

عبدالرسول غریبی با عنوان قهوه‌خانه ساحلی

کتاب «قهوه‌خانه ساحلی» شامل داستان های مستند از زندگی دریانوردان تنگسیر است. در مقدمه کتاب به قلم «اسکندر احمدنیا»، شاعر و نویسنده بوشهری آمده است: «کتاب حاضر مجموعه‌ای از هفت داستان بلند به قلم عبدالرسول غریبی است؛ داستان‌هایی که صرفاً ساخته ذهن و تخیل نویسنده نیست بلکه برآمده از تجارب، باورها، و واقعیت‌هایی است که مرور زمان و تحولات سریع زمانه، نتوانسته غبار فراموشی بر آنها بنشاند.

این قصه‌ها، توصیفی از زندگی دریانوردان واقعی است و هر آنچه نوشته شده بدون هیچ مبالغه و اغراقی بیانگر ادراک و تجارب ناخدا عبدالرسول غریبی است که نه تنها خود، بلکه آباء و اجدادش نیز درگیر دریا و ماجراهایش بوده‌اند.

نقل خیال‌انگیز و ساختار‌مند ماجراهایی که نگارنده از کودکی تا جوانی، هم ناظر و هم در شکل‌گیری آنها دخیل بوده است. نویسنده با قلمی روان و سرشار از احساس، تلاش کرده تا مردمان دریادل جنوب و به ویژه بوشهر را با تمام ویژگی‌های فرهنگی و اقتصادی‌شان در قالب داستان به نمایش بگذارد. مردمی که قرن‌ها با دریا و امواج خروشان آن همراز و همراه بوده‌اند و برای تامین معاش و تداوم زیست خود به آن پناه می‌برده‌اند.

عبدالرسول غریبی از ناخدایان باتجربه و شجاع است و از آنجا که بخش مهمی از زندگی خود را در دریا زیسته، اکنون قلم برداشته و نمایی جذاب از حماسه‌ی شیرمردان جنوب در پنجه نرم کردن با دریا و مقابله با تند طوفان‌هایش برای مخاطب ترسیم کرده است.»

قهوه‌خانه‌ی ساحلی توسط انتشارات زمزمه‌های روشن به چاپ رسیده و قیمت آن ۳۵ هزار تومان است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...