کتاب «سیدالعلماء الاعلام» به قلم سید محمدجواد قربی که به کوشش موسسه شهید محراب آیت‌الله سید اسدالله مدنی و «نشر شاهد» منتشر شده است، به تاریخ شفاهی زندگانی، شخصی و فعالیت‌های شهید محراب آیت‌الله سید اسدالله مدنی دهخوارقانی اختصاص دارد.

سیدالعلماء الاعلام» آیت الله مدنی سید محمدجواد قربی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، نویسنده برای تدوین این اثر پژوهشی از شیوه‌های ترکیبی بهره گرفته شده است. به این معنا که ضمن استفاده از اسناد مربوط به آیت‌الله مدنی که بخش مهمی از آنها در جلد چهارم کتاب یاران امام به روایت اسناد و آرشیو مرکزاسناد انقلاب اسلامی وجود دارد، از مصاحبه یاران، شاگردان و خانواده شهید مدنی استفاده شده است.

علاوه بر آرشیو اسنادی و مصاحبه تاریخ شفاهی، برای تدوین این کتاب از آثار تولید شده درباره شهید مدنی در قالب روزنامه، ویژه‌نامه، کتاب، پایان‌نامه، تولیدات رسانه‌ای، خاطرات منتشرنشده یاران و نزدیکان شهید مدنی، نشریات ادواری، خاطرات شخصیت‌های سیاسی و دینی مرتبط با ایشان بهره گرفته شده است.

«نشر شاهد» این کتاب را با ۹۴۲ صفحه و به بهای ۲۵۰‌هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...