رسالت یک امپراتوری | الف


در میان مطالبی که به معرفی و در مقیاسی وسیع‌تر، به واکاوی و تحلیل امپراتوری روم پرداخته‌اند، دایرةالمعارف‌ها اطلاعاتی کلی‌تر و عامه‌فهم‌تر ارائه داده‌اند. آن‌چه اغلب در مرکز توجه این منابع قرار گرفته، بُعد گاهشمارانه‌ی این امپراتوری است؛ این‌که چه زمانی ظهور کردند، در کدام تاریخ فتوحاتی بزرگ انجام دادند، چه چهره‌هایی در دوره‌های مختلف حیات آن‌ها بر مسند نشستند و در چه دوره‌ای افول کردند.

 کریستفر کلی [Christopher Kelly] خلاصه کتاب معرفی آشنایی با امپراتوری روم» [The Roman Empire : a very short introduction]

کتاب‌های اندکی را می‌توان یافت که در کنار پرداختن به وجوه تاریخی امپراتوری روم، از منظر آسیب‌شناسانه نیز به آن پرداخته باشند و در عین‌حال قابلیت کاربرد برای طیف وسیعی از مخاطبان را داشته باشند. کریستفر کِلِی [Christopher Kelly] در کتاب «آشنایی با امپراتوری روم» [The Roman Empire : a very short introduction] کوشیده تا این سه مهم را یک‌جا برآورده سازد.

کتاب مشتمل بر هفت فصل است که از کشورگشایی‌های امپراتوری روم که بخش بزرگی از موجودیت‌اش را می‌سازد، آغاز می‌شود و تا تأثیرات این قلمروی تاریخی، جغرافیایی و سیاسی بر بازی‌های قدرت در دنیای پیشارنسانسی ادامه می‌یابد. نویسنده تلاش کرده تا از گاه‌نگاری‌ها نیز غافل نماند و در پایان کتاب ضمیمه‌ای را به آن اختصاص دهد. روالی که کتاب برای آشنایی با موضوع در پیش گرفته مبتنی بر مباحثی است که حداکثر کاربرد را برای خواننده‌ی عام داشته باشد و در این میان ایجاز را نیز رعایت کند و از به‌کاربردن واژگان تخصصی مرتبط با مسائل سیاسی و تاریخی پرهیز نماید. در عین‌حال از ارائه‌ی اطلاعات بدیهی و یا موضوعاتی که به‌طور معمول در دایره‌المعارف‌های قابل بازیابی است، اجتناب شده است.

آن‌چه لزوم دانستن درباره‌ی امپراتوری روم را توجیه می‌کند، بخش اعظمی از پیش‌گفتار و قسمت‌های ابتدایی کتاب را تشکیل می‌دهد. امپراتوری روم از آن جهت که برای قرن‌ها بر حوزه‌ی گسترده‌ای از اروپا، آسیای غربی و آفریقای شمالی سیطره داشته و ابعاد مختلف زندگی ملت‌های تحت فرمانروایی خود را تحت تأثیر قرار داده، حائز اهمیت فراوانی در مطالعات تاریخی است. این حاکمیت نه تنها بر قلمروی خود، که بر اغلب حکومت‌های هم‌عصرش نیز نفوذی بلامنازع داشته است که منجر به ساختن جهان معنایی و پارادایم‌هایی تازه در آن سرزمین‌ها شده است. گسترش یا محدودیت حوزه‌ی ادیان، فرهنگ‌ها و ملل گوناگون، با این امپراتوری بود که صورت گرفت و این فرمانروایی در اشاعه‌ی آموزه‌های مختلف ایدئولوژیک نقشی کلیدی در دنیای پس از ظهور مسیحیت ایفا نمود.

تا چهار قرن پیش از میلاد، رُم در مناسبات سیاسی دنیا وزنه‌ی چندان مهمی نبود. برای قرن‌ها، مجموعه‌ای از پیروزی‌های رومی‌ها در برابر سایر امپراتوری‌ها، آنان را در حفظ و تثبیت قلمروشان یاری رسانده بود، اما به‌طور کلی فرآیند گسترده شدنِ فرمانروایی رومیان تا پیش از ظهور امپراتوری بسیار آهسته و تدریجی بود. در این میان از روحیه‌ی سامان‌دهی دولتی رومیان نمی‌توان غافل بود و همین مسأله هم آن‌ها را در تسلط بر قلمروشان و تحکیم روابط و پیمان‌هایشان با سایر حکومت‌ها توانمند ساخته بود. تا پیش از امپراتوری، روم را نوعی از جمهوری اداره می‌کرد که متشکل از دولت‌شهرهایی بود که در مدیریت بسیاری از موضوعات سیاسی با فرمانروایی رُم وحدت رویه داشتند. امپراتوری این وحدت را استحکام و رسمیت بیش‌تری بخشید و بر حس تعلق حاکمان بخش‌های مختلف روم به یک حکومت واحد قدرتمند و منسجم افزود.

اما دوره‌ی اوج قدرت امپراتوری روم، که مرکزیت مباحث این کتاب را نیز تشکیل می‌دهد، در دو قرن پس از میلاد مسیح بوده است. دو قرنی که با کشورگشایی‌های بسیار و سرکوب و قلع و قمع مخالفان جدی این حاکمیت همراه بود. امپراتوری رسالت خود را حفظ صلح و آرامش برای رومیان به مثابه یک ملت واحد عنوان می‌کردند و به‌تدریج در جا انداختن این توجیه برای تهاجم‌های خشونت‌بارشان به ملل دیگر موفق شدند. این مسأله در فرهنگ رومی به قدری نهادینه شد که در کلام بسیاری از سخنوران‌شان جاری گشت و از کشورگشایی‌های افسارگسیخته‌ی رومیان حماسه‌هایی ماندگار در نظر ملت روم ساخت.

امپراتوری روم زمان و هزینه بسیاری صرف نمود و از تهییج عواطف مردم نیز بهره جست تا نمادهای قدرت خود را در قلمروش به تثبیت برساند. یکی از بارزترین این نمادها، قدرت جنگاوری‌اش بود که در نمایش گلادیاتورها خود را نشان می‌داد. تشویق پیگیرانه‌ و یکصدای مردم نیز بر یکپارچگی ساختار جامعه تأکید داشت. جامعه‌ای که رفتار سبعانه‌ و عاری از هرگونه شفقت حاکمیت‌اش را تأیید می‌کرد و تمام‌قد برای دفاع از آن می‌ایستاد. امپراتوری در جا انداختن مظاهری از مسیحیت که به اثبات قدرت و مشروعیت‌اش کمک می‌کرد نیز از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. اشاره به سرکوب بسیاری از مسیحیان که همسو با حکومت روم قدم برنمی‌داشتند نیز بر این حقیقت صحه می‌گذارد.

کتاب با تشریح حوزه‌ی نفوذ امپراتوری روم، قرن‌ها پس از فروپاشی‌اش به اتمام می‌رسد. واکاوی تأثیرات این امپراتوری شگفتی هر مخاطبی را برمی‌انگیزد و ردیابی تحولاتی را که این حکومت در طی قرن‌ها رقم زده جالب توجه می‌سازد؛ تأثیری بسیار گسترده و عمیق که منبع الهام بسیاری از شعرا و نویسندگان دوره‌ی رنسانس و پس از آن بوده است. این کتاب به ما می‌آموزد که جدا از وجه عبرت‌آموز حیات امپراتوری روم برای جهانی که در آن زیست می‌کنیم، به جنبه‌های مختلف اثربخشی آن در دانش اجتماعی و فلسفی و هنری دنیای امروز نیز توجه نماییم؛ مسأله‌ای که ضرورت مطالعه‌ی متونی از این قبیل را نشان می‌دهد.

[کتاب «آشنایی با امپراتوری روم» با ترجمه خشایار بهاری و توسط نشر فرهنگ معاصر منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...