«باریس گادونف» یکی از نمایشنامه‌های مشهور پوشکین است که انتشارات هرمس آن‌را با ترجمه آبتین گلکار در بیست‌وپنجمین دوره نمایشگاه کتاب عرضه می‌کند.

مترجم «باریس گادونف» با اعلام این خبر به ایبنا گفت: این اثر یک نمایشنامه تاریخی از پوشکین است که داستان یکی از تزارهای روسیه را روایت می‌کند که به صورت نامشروع به این مقام رسیده بود.

وی افزود: این نمایشنامه را من از زبان اصلی، یعنی روسی ترجمه کردم و انتشارات هرمس آن را در نمایشگاه کتاب عرضه خواهد کرد. البته بیشترین شهرت پوشکین به خاطر اشعارش است که متاسفانه در ایران ترجمه کمی از آن‌ها وجود دارد.

گلکار در ادامه گفت: در زبان فارسی بیشتر داستان‌های نثر پوشکین منتشر شده که عموما ترجمه‌های مناسبی نیستند چرا که از زبانی جز روسی برگردان شده‌اند. البته همین ترجمه‌ها هم به سال‌های پیش برمی‌گردد که زبان آن‌ها برای دوران حاضر مناسب نیست.

الکساندر سرگیویچ پوشکین بنیانگذار ادبیات مدرن روسیه به حساب می‌آید. پوشکین در مجموع پنج نمایشنامه به طور کامل نوشته است، «باریس گادونف» و چهار تراژدی کوتاه با نام‌های «شوالیه آزمند»، «میهمان سنگی»، «موتزارت و سالیری» و «جشن در روزگار طاعون».

باریس گادانف که در سال 1825 نوشته شد، نمایشنامه‌ای ملهم از شکسپیر و بخصوص تراژدی «مکبث» است.

همچنین پوشکین چند نمایشنامه ناتمام با عنوان کلی «روساکا» یا پری دریایی دارد که بیش از هر چیز بیانگر علاقه پوشکین به افسانه‌های روسی و داستان‌های فولکلوریک آن است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...