«کشتار عظیم گربه‌ها» [The Great Cat Massacre: And Other Episodes in French Cultural History] اثر کلاسیک رابرت دارنتون [Robert Darnton] از آن دست کتاب‌هایی‌ست که با وجود قدمت‌ش، اهمیتش در حوزه‌ی تاریخ‌نویسی ایران مغفول مانده. گرچه روش‌شناسی دارنتون، یعنی به کار گرفتن تکنیک‌های قوم‌شناسی در تاریخ‌نویسی دیگر چندان بدعتی به حساب نمی‌آید تحلیل درخشانش از سندهایی که در زمانه‌اش بی‌اهمیت دیده شدند همچنان آموزنده و خواندنی‌ست.

کشتار عظیم گربه‌ها» [The Great Cat Massacre: And Other Episodes in French Cultural History]  رابرت دارنتون [Robert Darnton]

پشت روایتِ روان و شوخ‌طبعانه‌ دارنتون سودای خیلی بزرگ‌تری هست، سودای نوشتن تاریخی از «شیوه‌های تفکر در قرن هجدهم فرانسه» و یا آنچه که در سنت تاریخ‌نویسی فرانسوی به تاریخ ذهنیت شهره شده (l’historie des mentalités). دارنتون در میانه‌های دهه‌ هشتاد تلاش کرده این فرض که تاریخ فرهنگی باید با آثار و اندیشمندانِ «والا» سرو کار داشته باشد بشکند، در واقع تمایز آثار «والا» و «عامه» را نادیده بگیرد در عوض بفهمد مردم فرانسه، از دهقان‌های بیچاره، بورژواهای گمنام و کارگران مفلس چاپخانه‌ها تا دیدرو و روسو چطور جهان دور و برشان را می‌فهمیدند.

ادعای اصلی دارنتون درباره‌ اینکه مردمان گذشته عمیقاً متفاوت از ما فکر می‌کردند ادعای جدیدی نیست و جذابیت اصلی کتاب استفاده‌ از تکنیک‌های تحلیلی قوم‌شناسی در تاریخ و رفتن سراغ اسنادی‌ست که در تاریخ‌نگاری مرسومِ فرانسه نادیده گرفته شده‌اند. فصل‌های کتاب هر کدام حول یک سند یا مضمون اصلی شکل گرفته‌اند و می‌شود به شکل‌ مقاله‌هایی جدا خواندشان. مثلاً در فصل اول کتاب، دارنتون خوانش روانکاوانه‌‌ مرسوم قصه‌های فولکلور مثل شنل قرمزی را به مثابه‌‌ روایتِ بلوغ نقد می‌کند و با نشان‌ دادن کثرتِ نسخه‌های قدیمی‌تر و متنوع‌ترِ این داستان استدلال می‌کند قصه‌های فولکلور روایت‌های ازلی یا آرکتایپی از معماهای بشری نیستند بلکه زیرمتن تاریخی خاصی دارند و بیشتر نشان‌دهنده‌ دغدغه‌های مادی یک جماعت خاص در زمان مشخص‌اند.

در این مورد، نسخه‌های اولیه‌ شنل قرمزی که درشان گرگ شنل قرمزی را می‌خورد، یا تام بندانگشتیِ سربارِ خانواده، راه‌های روبرو شدن دهقان‌ها با زندگی بی‌رحم، سخت و کوتاه‌شان است. زندگی‌ای که درش گوشت و توتونِ سیگار تجملات‌اند، بچه‌ها اگر نیروی کار نباشند باید از دست‌شان خلاص شد و جان به دربرده‌ها هم به ندرت بیشتر از میان‌سالی عمر می‌کنند. و یا مثلا فصل دوم که عنوان کتاب هم از آن گرفته شده، بر اساس زندگی‌نامه‌ یک کارگر چاپخانه‌ پاریسی شکل گرفته. در این فصل دارنتون سعی می‌کند با نشان دادن وضعیت اسف‌بار کارگرانِ چاپخانه، سلسله‌مراتب سفت و سخت اجتماعی، جایگاه نمادین گربه‌ها در کارناوال‌ها، تفریحات و جادوگری روشن کند چرا واقعه‌‌ای که به نظر امروزیِ ما این‌قدر وحشتناک می‌آید، یعنی سلاخی همه‌ گربه‌های محل و محاکمه و اعدام نمایشی‌شان این همه به نظر کارگران چاپخانه خنده‌دار آمده.

خواندنی‌ترین فصل کتاب شاید فصل چهارم باشد که درش آشناترین واقعه‌ فکری تاریخ فرانسه یعنی «روشنگری» و عاملانش یعنی «فیلوزوف»ها را نه از دریچه‌ نوشته‌‌های‌ نویسندگان کلیدی روشنگری که از منظر گزارش مفصل پلیسی می‌بینیم که وظیفه‌اش گردآوری اسناد مربوط به زندگی این «گونه‌ نوظهور حیوان شهری» یعنی «روشنفکر» بوده. این که جوزف دهمری (Joseph d’Hémery )، پلیس مربوطه، چرا به نوشتن چنین گزارشی از کار و زندگی بیش از پانصد نویسنده‌ ریز و درشت بین سال‌های ۱۷۴۸ تا ۱۷۵۳ گماشته شده روشن نیست، اما اهمیت این گزارش‌ها خیلی بیشتر از به دست دادن اطلاعات فردی مثل محل تولد و پیشینه‌ اجتماعی‌ست. به نظر دارنتون این پرونده‌ها را باید به عنوان برساخته‌های ادبی یک نویسنده‌ روشنگری، با آمیزه‌ای از حساسیت ادبی و نظم بوروکراتیک دید. گزارش‌های آمیخته به قضاوت‌های ادبی و اجتماعی دهمری، زندگی طبقه‌ای اجتماعی نوظهور «نویسنده» را از سوی دیگری نشان‌مان می‌دهد. موجوداتی که درآمد ناچیزی از انتشار کتاب‌های‌شان دارند و دائماً در جستجوی حامی‌ای قدرتمندند. آنها غالباً زندگیِ پرفراز و نشیبی دارند که یک سرش به زندان باستیل ختم می‌شود، و زندگی جنسی‌ آشفته‌ای مگر آن که ازدواج استراتژیکی بکنند.

این ارزش‌گذاری‌ها، فرضیات زمانه را نسبت به «نویسنده» و جهان نویسندگی نشان می‌دهند. نویسنده‌ای که به نظر حامی‌ش همچون کالایی‌ست که می‌شود مثل وسایل خانه از حامی‌ای به حامی‌ای دیگر حواله‌اش کرد، و کل «جهان نویسندگی» که به نظر فیلوزوف‌ها کالت مدرن روشنفکری بود، از نظر دستگاه پلیس چیزی جز یک «بازی» نیست که می‌شود قواعدش را رسم کرد. در واقع، آنچه ازین گزارش‌ها غایب است، دقیقاً همین واژه‌های «روشنگری» و «فیلوزوف» است. آنچه دهمری از زندگی آشفته‌ این قشر تشخیص می‌دهد نه روشنگری به عنوان مجموعه‌ای منسجم از باورها که خطر بی‌خدایی پشت شبح در حال ظهور شخصیتی اجتماعی‌ست (نویسنده‌ روشنفکر) که در هیچ‌کدام از فرمول‌بندی‌های اجتماعی قبلی نمی‌گنجد.

دیگر فصل جذاب کتاب، فصل ششم، روی سندی استثنایی، یعنی سفارش‌های خرید کتاب یک تاجر ابریشم و نمونه‌ اعلای یک بوژوای محلی بنا شده. از آن‌جا که این تاجر رابطه‌ای صمیمانه با انجمن چاپی داشته که کتاب‌های‌اش را ازشان می‌خریده سفارش‌هایش نه فقط حاوی اطلاعات کتاب‌ها که حاوی نظرات شخصی‌اش راجع‌به‌ آنها هم هست. با مقایسه‌ نظرات و سلایق این تاجر ابریشم با نظرات روسو درباره‌ «خواننده‌ ایده‌آل» و ابداعات نویسندگیش دارنتون نتیجه می‌گیرد که ایده‌های آموزشی‌ روسو چه‌قدر بر فهم آن زمان بورژوازی از تربیت و ادبیات اثر گذاشته، تا حدی که نوع تاریخی و یکتایی از «خواننده‌ روسویی» را خلق کرده که همه‌ زندگی‌اش، از عاشق شدن، ازدواج کردن و بچه‌داری را ادبیات شکل داده. نوع خاصی از خواندن و خواننده که البته به نظر دارنتون با مادام بووآری می‌میرد و دیگر برای ما قابل تصور نیست.

با وجود کهنه شدن و به نقد کشیده شدن بعضی از ادعاهای روش‌شناسانه‌ی دارنتون، سلاخی بزرگ گربه‌ها، با نمونه‌های عجیب و غریب‌ و پرسش‌های نامتعارفش همچنان یکی از خواندنی‌ترین تاریخ‌های نوشته شده بر قرن هجدهم فرانسه است. کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۸۳ چاپ شده و نسخه‌ تجدید چاپ‌شده‌ش در سال ۱۹۹۹ منتشر شده است.

میدان

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...