• 21 بهمن 1384

    جوزف-کنراد

    پدرش مرد ادب و نمایشنامه‌نویس و مترجم آثار انگلیسی و فرانسوی بود... مادرش بر اثر فرسودگی از رنجهای دوره تبعید، در سی و چهار سالگی درگذشت... به بندر مارسی در فرانسه رفت و چندین سال در کشتیهای بازرگانی، دریاها و اقیانوسها را پیمود... در 1878 مارسی را به قصد انگلستان ترک کرد. در انگلستان نیز مدتها در قسمت کشتیهای تجاری میان سنگاپور و بورنئو رفت و آمد کرد، از معبرهای خطرناک گذشت و از بیماری شایع وبا جان سالم به در برد، اما به بیماری روماتیسم دچار گشت. ...

Loading
داستان تلخ و فاجعه‌آمیز آدولف ورلوک، خرابکار حرفه‌ای و جاسوس سفارتخانه... وینی برادری بسیار جوان دارد که دارای ذهنی عقب‌افتاده است و به این برادر که تنها شادی اوست، علاقه‌ای عمیق دارد و صرفاً به منظور تأمین زندگی آرام برای همین برادر، تن به این ازدواج داده است... پس از هفته‌ها تشویش و دودلی تصمیم می‌گیرد که خود توطئه را عملی سازد، مقداری مواد منفجرکننده در اختیار ورلوک می‌گذارد. ...
به همراه سه نفر دیگر، بر تنها قایق موجود سوار می‌شود و کشتی را با هرچه در آن است رها می‌کند... او را به پاتوزان، جزیره‌ای دورافتاده در مجمع‌الجزایر مالزی می‌فرستد... رهبری حزب دورامین، دوست قدیمی اشتاین را به عهده می‌گیرد و موفق می‌شود علی را، که مردی طماع است، شکست دهد و اعتماد بومیان را به دست آورد... عشق در وجود بیژو، دختر یک مالزیایی، به او لبخند می‌زند... ...
رازوموف، از ترس آنکه مبادا به مخاطره افتد، او را لو می‌دهد. لاجرم، هالدین اعدام می‌شود... او را به سوئیس می‌فرستند تا از توطئه‌ای که در یکی از محله‌های ژنو، به نام «روسیه کوچک» در حال شکل گرفتن است، سردرآورد... زنی به نام ناتالی، خواهر هالدین، از او می‌خواهد که از آخرین روزهای زندگی برادرش او را باخبر سازد. رازوموف، با سالم جستن از این مخمصه، اعتماد ناتالی را جلب می‌کند اما. ...
به دهکده کوچکی در بلندیهای شبه جزیره ژیَن، آمده است تا دوران بازنشستگی خود را در آنجا بگذراند. در خانه پیردختری به نام کاترین سکنا گزیده است، که با دختر برادر خود، آرلت، زندگی می‌کند؛ دختری عجیب و ساکت که زیبایی کم‌نظیری دارد... اندک اندک آرلت ساکت را رام می‌کند. ولی آرلت عاشق افسری فرانسوی به نام سرگرد رئال می‌شود... سوولا توطئه‌ای می‌چیند تا رئال را به کمینگاهی بکشاند و او را بکشد ولی موفق نمی‌شود ...
مارلو به جستجوی میستر کورتس، نماینده شرکت، می‌پردازد که بایستی در مرکز سرزمین عاج باشد، اما مدتهاست که خبری از او در دست نیست... وحشیان نمی‌خواهند که سفیدها میستر کورتس را، که در نظر آنها موجودی الاهی است، بازستانند. کورتس با اندیشه دعوت وحشیان به مسیحیت آغاز سفر کرده بود، اما اعصابش تاب مقاومت نیاورد و ریاست رقصهای شبانه‌ای را به عهده گرفت که پیش درآمد قربانی‌های فراوان به افتخار او شد. ...
در حال بارگزاری ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...