برگزیدگان سومین دوره جایزه ادبی محمدعلی جمالزاده در چهار بخش زندگی‌نگاره کرونا، داستان آزاد، داستان اصفهان و زندگی‌نگاره مدارس اصفهان معرفی شدند.

سومین دوره جایزه ادبی محمدعلی جمالزاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، آئین اختتامیه سومین دوره جایزه ادبی محمدعلی جمالزاده به صورت مجازی، از پیش ضبط شده و در فضایی استودیوگونه برگزار شد که هیچ شباهتی به محل برگزاری یک اختتامیه نداشت و بیشتر شبیه یک کتابخانه خانگی بود.

در ابتدا فیلمی درباره بخشی از زندگی محمدعلی جمالزاده به نمایش درآمد که در آن پدر داستان کوتاه فارسی نام خود را از قرآنی که بر آن در زمان تولدش نوشته بودند، رو به دوربین نشان می داد.

مجری لحظاتی درباره سومین دوره جایزه ملی جمالزاده صحبت کرد و شرایط برگزاری مجازی به دلیل کرونا را توضیح داد و پس از آن دبیر جایزه سعید محسنی توضیحاتی درباره آثار رسیده به این جشنواره داد.

همچنین نامی از فرهیختگانی که بنیانگذار جشنواره بودند مثل علی خدایی به میان آمد؛ بدون توضیحی درباره اینکه چرا او دیگر نقشی حتی در بخش داوری جشنواره ندارد.

سپس طبق هر اختتامیه سخن متولیان آغاز شد که معاون فرهنگی شهرداری اصفهان گفت: جمالزاده یک روایت شنیدنی و خواندنی است و می‌تواند آغازگر فرایندی روایی برای یک شهر باشد، اگر بخواهیم جهان شهر اصفهان را روایت کنیم، باید روایت و داستان اصفهان را بر سر زبان‌ مردم جهان بیندازیم و تکرار کنیم.

عیدی گفت: جایزه ملی جمالزاده می‌تواند کانون میان فرهنگی و جهانی اصفهان را بازتولید کند، آینده‌نگری و داشتن نگاه استراتژیک به این جشنواره بقای آن را تضمین می کند. روایت‌های این جشنواره کمک می‌کند که تفاوت‌ها به مشارکت بینجامد و تفاهم بر سر تفاوت‌ها شکل بگیرد.

وی در پایان گفت: نهادینه‌شدن این جشنواره موجب خیزش فرهنگی و خلاقیت‌ می‌شود. اهمیت دارد که روایت‌ها فراتر از مرزهای جغرافیایی شهر اصفهان گفته و شنیده شود. امیدوارم این جشنواره سال‌های سال در اصفهان تداوم یابد.

بر اساس همین گزارش، در ادامه برترین‌های هریک از بخش های جایزه ادبی محمدعلی جمالزاده در سومین دوره آن به شرح زیر معرفی شدند:

بخش داستان آزاد
هیأت داوران بخش داستان آزاد مهری بهرامی، مجید قیصری و حسن محمودی بودند.
نفر اول در این بخش «عطا اینجا بود» از عباس عظیمی، نفر دوم «سور اسلحه‌ها» از اسماعیل سالاری بودند.
نفر سوم نیز به صورت مشترک به «دومرگن» از احمد سوسرایی و «تفریق» از مسعود ریاحی‌ رسید.

بخش زندگی‌نگاره مدارس اصفهان
هیأت داوران بخش زندگی‌نگاره مدارس اصفهان، بهزاد دانشگر، منصور ضابطیان و محمدرضا فرزاد بودند.
نفر اول: «یاقوت‌های ارغوانی» از لیلا آ صالح
نفر دوم: «سه‌شنبه‌ای‌ها »از مرضیه احمدی
نفر سوم مشترکا: «آن نوبتی‌‌ها» از مسعود شیخ‌حسینی و «دبستان نوبهار» از رضوان نیلی‌پور

بخش ویژه زندگی‌نگاره کرونا
هیأت داوران بخش ویژه زندگی‌نگاره کرونا، حبیبه جعفریان، یاسین حجازی و الهام کامرانی بودند.
برگزیدگان این بخش «مرده‌ها خطر انتقال ندارند» از زهرا اظهری، «سه نما از کرونایی‌ها» از مریم اخوان
و «وصیت» از ریحانه شفیعی علویجه بودند.

بخش داستان اصفهان
هیأت داوران نهایی مهدی افروز‌منش، اسماعیل حاج علیان و بلقیس سلیمانی بودند.
نفر اول این بخش «دالون» از مرتضی فرجی، نفر دوم «اصفهان خود تامار است» از زهرا شاهی و نفر سوم «تیر قلق» از معصومه قدردان و یگانه شیخ‌الاسلامی با اثر «از زاینده‌رود تا وستولا» بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...