کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» نوشته پریسا کدیور در سی و دومین نشست از سلسله نشست‌های عصر چهارشنبه بخارا نقد و بررسی شد. این نشست ساعت 18 چهارشنبه نهم شهریور 1401 با حضور فاطمه قاضیها، رضا شعبانی، حبیب‌اله اسماعیلی، پریسا کدیور و علی دهباشی در خانه فرهنگان فرشته برگزار و به صورت مستقیم پخش شد.

جامعه‌نگاری عهد قاجار پریسا کدیور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در ابتدای این نشست علی دهباشی گفت: جامعه‌نگاری عهد قاجار تازه‌ترین تالیف خانم دکتر پریسا کدیور است که می‌توان آن را در حوزه تاریخ‌نگاری اجتماعی دسته‌بندی کرد. کتاب پیشین وی «پرده‌نشینان عهد ناصری» بود که تحقیقی است در مورد زندگی زنان دوران قاجار. تا پیش از این کتاب جامعی در این زمینه نداشتیم که این کتاب یکی از منابع معتبر به شمار می‌رود. رویکرد خانم کدیور تاریخ‌نگاری اجتماعی است که رویکردی متفاوت با تاریخ‌نگاری سنت‌گرا و نخبه‌گرا در ایران دارد. متن کتاب حول زندگی مردمان گذشته شکل گرفته است و روش جدیدی که اتخاذ کرده است تجربه زیستی کسب و کار و اعتقادات را در برمی‌گیرد. این پرسش شنیدنی است که چه شد که به تاریخ‌نگاری اجتماعی روی آوردید؟

پریسا کدیور، نویسنده کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» در ابتدای این نشست گفت: به شخصه این فرصت برایم ارزشمند است که در جمع فرهیخته علاقه‌مند به تاریخ و در جمع اساتید در مورد کتاب«جامعه‌نگاری عهد قاجار» سخن بگویم. رشته من جامعه‌شناسی سیاسی است. در رهگذر مطالعات تاریخ معاصر به ویژه دوره قاجار یک چیز نظر من را به خود جلب کرد. چرا در تاریخ‌نگاری ما مردم کم هستند و از بود و باش مردم خیلی کم اطلاع داریم. چرا مجموعه به هم پیوسته‌ای از دوره قاجار نداریم و این من را برانگیخت تا به طور خاص بر روی جامعه‌نگاری کار کنم. تاریخ زندگی روزمره یکی از جدیدترین سویه‌های تاریخ‌نگاری اجتماعی است که به جنگ دوم جهانی برمی‌گردد و بعد از جنگ جهانی دوم گزارش‌ها سبب شد تا تاریخ‌نگاری شکل بگیرد تا عصیان فرودستان را علیه فرادستان روایت کند.

وی افزود: در دو دهه آخر قرن بیستم تاریخ‌نگاری گرایش‌های جدیدی پیدا کرد که قائل شده به زندگی مردم عادی. یکی خرد و دیگری روزانه. مخصوصا در ایران با تاخیر بیشتری آغاز شد. کتاب از این روش جدید استفاده می‌کند و به شرح زندگی مردمان در یک برهه می‌پردازد. شاید در ابتدای کار پرداختن به زندگی مردم کار ساده‌ای به نظر برسد اما اتفاقا کار سختی است، چون دامنه موضوعی که پیش روی مورخ است کار را دشوار می‌کند. ضمن اینکه خواننده انتظار دارد که نویسنده به تمام حوزه‌های زندگی مردم بپردازد. بنابراین کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» با رویکرد تاریخ‌نگاری روزمره به شرح زندگی مردم در این دوره می‌پردازد و از آیین‌های مذهبی تا باورها و اعتقادات و حتی خرافه‌هایشان، معماری‌ها و... را مورد بررسی قرار دادم.

کدیور بیان کرد: در این کتاب جامعه را به چهار طبقه تقسیم کردم و مردم را مورد مطالعه قرار دادم. بر اساس میزان عایدات، محل درآمد، موقعیت اجتماعی و شرح وقایع را با جزئیات در هر طبقه مورد بحث قرار دادم. سعی کردم فقط توصیفی نباشد ضمن اینکه یک الگوی عام ارائه می‌دهد، تغییرات سبک زندگی را هم نشان بدهد. ضمن اینکه من در کتابم زندگی عادی و معمولی مردم را شرح دادم در ادامه بیان می‌کنم که چگونه همین زندگی روزمره درگیر کنش‌های آگاهانه می‌شود. جان کلام اینکه کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» ضمن اینکه به بود و باش مردم می‌پردازد، تلاش می‌کند تا خواننده را با سیر و تحولات دوره قاجار آشنا کند و هم توجه‌ای به لایه‌های زیرین می‌کند و به مخاطب این پیام را می‌رساند که سبک زندگی تاریخی می‌تواند یک رویداد اثرگذار باشد.

در ادامه این نشست دکتر رضا شعبانی، چهره ماندگار تاریخ معاصر در مورد کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» گفت: تا ظهور رضاشاه جامعه ایران به طور سنتی همان روالی را داشت که خانم دکتر نازنین ما از قول دیگران در این کتاب نقل کرده است. از نخستین خدیوی که کشور گشود تا بعدها شاهد تغییرات هستیم. جامعه مردسالار و خداوندسالار (ارباب قدرت) بوده است. زمانی که دکتر مصدق نفت را ملی کرد و همچنین در روند انقلاب مشروطه، من بچه بودم. در آن زمان کسی زیربار قانون نمی‌رفت. زحماتی که خانم دکتر کدیور کشید تا این نکته را جا بیندازد از نظر من بدیعی است.

وی با بیان اینکه من در هر روز چهار کتاب شاهنامه، مثنوی، سعدی‌ و حافظ را حتما می‌خوانم؛ افزود: شما از این کتاب‌ها درمی‌یابید که 70 درصد پادشاهان ایران در جنگ کشته شده‌اند. اینها غرور ایرانی را تا هزار سال دیگر هم تضمین می‌کنند و جالب است این روند الگوی ایران است تا 40 سال پیش. من ایرانی هستم. من همان آدمی هستم که شما در وجود خودتان می‌بینید. ما در زمینی رشد کردیم که نان مفت نخوردیم. تمام جنگ‌های تاریخی ما جنگ‌های دفاعی است. انسان به ذات خود شرافتمند است و مدیون همان خصلت‌هایی است که خانم کدیور تلاش کرد به عنوان زندگی مردم تصویر کند. یعنی مبانی تاریخی اجتماعی ایران.

شعبانی در ادامه بیان کرد: از روزگار قدیم تا همین امروز هیچ فردی در این مملکت نیست که خاطره تلخ یک بحران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، عقیدتی و مذهبی را نداشته باشد. همه ما فرزندهای بحران‌های مختلف هستیم. حتی یک مورد نداشتیم که از کشورهای همجوار با ما به عدل رفتار کرده باشند. ما در تاریخ کم صدمه ندیدیم. این جزیی از سرنوشت ماست. مردم ناچار بودند سرشان پایین باشد. این سرزمین مقدس است و مردم ما را اگر به حال خودشان بگذارند، مردم خیلی خوبی هستند.

نشست نقد و بررسی جامعه‌نگاری عهد قاجار

در ادامه این نشست دکتر فاطمه قاضیها، تاریخ‌نگار و تاریخ‌پژوه که کتاب‌های بسیاری در مورد عهد قاجار دارد، گفت: سال‌ها پیش کتاب دکتر زرین‌کوب را می‌خواندم به این جمله رسیدم که «تاریخ راستین، سرگذشت انسان است». تاریخ باید به زندگی مردمان توجه کند که چگونه زندگی کردند و حتی برای زندگی کردن مردند. به عنوان ایرانی من از مولف کتاب تشکر می‌کنم. اهمیت کتاب «تاریخ‌نگاری عهد قاجار» در این است که به پژوهش و تاریخ‌نگاری اجتماعی دوره قاجار می‌پردازد و دست خواننده را می‌گیرد و به روستاها و دربارها می‌برد. همان کاری که یک مورخ انجام می‌دهد، او مردم را به دنیای فراموش شده برده و از تجربه‌های گذشتگان استفاده کرده است.

وی افزود: در این کتاب بیان شده است که روستاییان زمان قاجار چگونه زندگی کردند. معاش آنها چگونه بوده است. شهری‌ها از شاه و درباریان تا مردم عادی همه مقروض بودند. اگر چیز تازه‌ای هم می‌خریدند، این دغدغه را داشتند که آیا می‌شود گرو گذاشت یا نه. در این کتاب آمده است که سرو بوقلمون از دوره ناصرالدین شاه در ایران آغاز شده است. شاه به هر کسی که می‌خواست چیزی می‌داد مثلا یک روستایی بزرگی را در همدان به کسی بخشیده بود. نهایت استفاده را از تیول‌داری می‌کردند و بالاخره در زمان مشروطه قانونی تصویب شد و تیول داری لغو شد. در زمان قاجار ابریشم ایران صادر می‌شد و مرغوبترین ابریشم تولید گیلان بود.

قاضیها در ادامه بیان کرد: بعد از مدتی صادرات افزایش پیدا می‌کند. قالی صادرات درجه اول ایران بود ولی روستاییان سهم کمی از آن می‌بردند. یکی از مورخان می‌گوید در آن زمان وضع روستانشینان بهتر از شهرنشینان بود. در آن دوره اسکناس را به سختی می‌پذیرفتند و اسکناس خیلی دیر در ایران جا افتاد. ایرانی‌ها بسیار مهمان‌نواز و خونگرم بودند ولی اهل تزویر بودند. همه اینها در کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» بیان شده است اما افسوس خوردم که خانم دکتر کدیور از روزنامه‌های آن زمان به عنوان منبع استفاده نکرده و از آنها بهره نبرده است. این در حالی است که روزنامه‌های آن زمان نیز از اوضاع اجتماعی اطلاعات بسیار خوبی به ما می‌دهند. به هر حال کتاب بسیار خوب نوشته شده است و من به خانم دکتر کدیور برای کار ارزشمندی که به انجام رساندند تبریک می‌گویم.

در ادامه این نشست دکتر حبیب‌الله اسماعیلی، نویسنده و مورخ ایرانی گفت: در گذشته دو ویژگی از تاریخ پیامبران و شاهان بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. این فقط یک عنوان نیست بلکه نوعی نگرش و فهم از تاریخ است و فقط مختص جامعه ما نبوده است و مختص همه جوامع است. در یک قصه‌ای هم ممکن بود کسی برای خان این کار را انجام بدهد. از رنسانس بخش‌های دیگر تاریخ هم می‌آید. یک نوع دیگر از تاریخ شکل می‌گیرد که فرهنگی اجتماعی است. در قرن هفتم باید سعدی‌نامه را می‌خواندیم، خصوصا در بخش ادبیات اشاراتی به زندگی مردم می‌شد.

وی افزود: از دوره صفویه سند وارد زندگی مردم می‌شود؛ سند ملکی و عقدنامه. به هر حال نکته‌ای وجود دارد در سرزمین ما باید احمد کسروی را سرسلسله این موضوع ببینیم. الان هم پایان‌نامه‌ها و... در حال انجام است. کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» کار ارزشمندی است که به این حوزه مغفول توجه کرده است. به عنوان مثال طب زمانی که وارد ایران شد به همراه خود صنف دواساز و دوافروش را به وجود آورد. آرام آرام در کنار طبیب مطب شکل می‌گیرد. تصور کنید بسط این موضوع بیمارستان و آمبولانس که بعد از قاجار وارد عرصه زندگی اجتماعی مردم شد و پدیده‌ای به نام حقوق پزشکی هم زائیده این صنف است.

اسماعیلی در ادامه گفت: صنف لباس را اگر در نظر بگیریم، خیاطخانه پیروی از مد را به دنبال داشت که به تدریج از طبقات بالا شروع شد تا به لایه‌های پایین مردم رسید. ما افتخار می‌کنیم که در این کشور زندگی می‌کنیم. حتی سیب زمینی و گوجه‌فرنگی هم فرهنگ غذایی ما را تغییر داده و جابجا کرده است. کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» از این نظر ارزشمند است که نگاه جدیدی دارد. به عنوان مثال تغییر سوگ و سور یکی از سوژه‌هایی است که در کوچه پس‌کوچه‌های تاریخ دست آدم را می‌گیرد و می‌گرداند. تاریخ زمانی تاریخ است که عنصر قدرت را به شما نشان بدهد. اگر عنصر قدرت را از تاریخ حذف کنید ادبیات عامه و تصنیف‌های کوچه بازاری بر جای می‌ماند.

کتاب «جامعه‌نگاری عهد قاجار» با عنوان فرعی تاریخ اجتماعی و زندگی روزمره مردم در دوران قاجار تالیف دکتر پریسا کدیور است که نشر ققنوس آن را چاپ و راهی بازار نشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...