از عملگرایی راستین تا عملگرایی بدلی! | الف


عملگرایی هم مانند هر مفهوم دیگر صورت‌های بدلی و راستین دارد که باید آنها را شناخت تا فریب مدعیان دروغین آن را نخورد. متاسفانه در سال‌های اخیر بسیار دیده می‌شود مدیران و سخنورانی ساده‌اندیش و بی‌حوصله از اصطلاح «عملگرایی» زیاد استفاده می‌کنند و خود را «عملگرا» می‌خوانند؛ آنهم از نوع دروغین آن که اساسا با معیارهای عقلانی و اخلاقی سازگار نیست.

عملگرایی، آری! اما به شرط... غلامرضا خاکی

شگفت‌آور اینکه اینان هرگونه تأمل نظری برای فهم بنیادین ایده‌ها و پیامدسنجی توصیه‌های تکنیکی را تئوری‌زدگی تلقی می‌کنند؛ تا آنجا که واژه تئوری را ننگ دانسته و تئوری‌پردازی را گناهی نابخشنودنی بشمار می‌آورند که باید از آن پرهیز داشت. برای دیالکتیک علم و عمل وقعی قایل نمی‌شوند. نظر و عمل را دو قلمرو متضاد برمی‌شمرند. برعکس، عملگرایی خودساخته و بدلی را شیوه‌ای تردیدناپذیر و امری مقدس جلوه می‌دهند. این عملگرانمایان، با شتابزدگی از موضع سازمانی خود وارد بحث‌های کارشناسی می‌شوند و مواضع تحلیلی و نظری صاحبنظران را با کلمات شعاری تخریب نموده و از کانون توجه و تامل دیگران خارج می‌سازند. غافل از اینکه، با این شیوه، به آشفتگی در نظام خردورزی سازمانی بیش از پیش دامن می‌زنند.

در سایه چنین نگاهی اوضاع بسیاری از سازمان‌ها به آنجا رسیده است که اگر کسی اهل علم بوده و بر آموزش و پژوهش و مشاوره در حوزه مدیریت تاکید کند فردِ به درد نخوری تلقی می‌شود، در چنین شرایطی خردورزان باید هشیار باشند که به صفت شرم‌آور تئوری‌پرداز نام‌آورشان نکنند و آنان را بی‌خاصیت جلوه ندهند! شگفت آنکه اغلب بازی‌گردانان این ترفندهای کلامی، کسانی هستند که سابقه ضعیف تحصیلاتی‌‌شان نشان می‌دهد که به هر دری زده‌اند تا مدرکی بگیرند و در هر جایی که شده بتوانند درسی بدهند و بر کمالات خود لقب استادی را نیز بیافزایند. پاره‌ای نیز بویژه در بخش دولتی از این سطح فراتر رفته و چند دیلماج (مترجم) اجباری از میان کارمندان زبان‌دان یا سربازان تحت امر را به ترجمه کتابی به نام خودشان وامی‌دارند. برخی هم از گزارشات سازمانی- که با پول بیت المال تهیه شده‌اند- کتابی قالب می‌زنند تا به قول قدما نامشان در حافظة تاریخ به زیور طبع آراسته گردد!

کتاب «عملگرایی، آری! اما به شرط...» به قلم دکتر غلامرضا خاکی که به تازگی توسط نشر «فوژان» در 360 صفحه راهی بازار شده، با این رویکرد انتقادی، به تاملی در برداشت‌های مدیران ایرانی از مفاهیم عمل، کاربرد و تجربه در ایران می‌پردازد.

این کتاب که به دیباچه دکتر میرجلال الدین کزازی با عنوان «پیوند کرد با دید» نیز مزین شده، در سه بخش تنظیم گردیده و عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «مقدمات کلی موضوع»، «عملگرایی سازمانی، ابعاد، ضرورت‌ها، کارکردها و چالش‌های آن»، و «نوشتارهایی برای پشتیبانی نظری از موضوع». همچنین مبحثی ویژه تحت عنوان: «پیام کتاب و افق‌های گشوده آن» پایان‌بخش کتاب است که خوانش آن را برای درک بهتر ابعاد موضوع هموار می‌کند.

در تلقی نویسنده اثر، «عمل‌گرایی»، فرآیندی روانی – فیزیکی می‌باشد که با مجموعه‌ای از مفاهیم در پیوند است. عمل‌گرایی در قلمروهای فردی، سازمانی یا ملی به ‌خودی ‌خود یک ارزش مطلق نیست؛ زیرا ممکن است بسیاری از عملها نسنجیده و نکوهیده بوده و در راستای هدفی پسندیده نباشند. غلامرضا خاکی تعریف نظری خود را از مقوله «عمل‌گرایی» چنین ابراز می‌دارد:

«رصد کردن هوشمندانۀ موقعیت برای شناسایی فرصت‌ها، و برانگیختگی شورمندانه خود و دیگران با هدف بهره‌گیری از شرایط و امکانات موجود، به‌منظور تحقق بخشیدن مطلوب و دلخواه اهداف در کوتاه‌ترین زمان با رعایت حداقلی هنجارهاي اجتماعي، چارچوبهای قانونی - مقرراتی و عقلانیت اخلاقی.»

تاکید بر عقلانیت اخلاقی به عنوان مهمترین شرط عملگرایی، از جمله محورهای اصلی کتاب را تشکیل می‌دهد که صورت‌بندی آن در جاهایی کمابیش رنگ و صبغه فلسفی نیز به خود می‌گیرد. نویسنده این اثر عملگرایی راستین را در برابر عملگرایی خودساخته ‌نشانده و در بخشی از کتاب خود می‌نویسد: «عمل کردن، عملکرد داشتن و کاربردگرایی هیچکدام مفهومی مطلق برای نشان دادن کارآمدی و اثربخشی در چارچوب دانش مدیریت نیست. آنچه در مدیریت از اهمیت جدی برخوردار می‌باشد هدفمندی و تحقق هدف‌هاست نه هر گونه عملی انجام دادن. این که هدف‌ها چه باشند و در راه رسیدن به آنها باید چه ارزش‌های اخلاقی در سطح فردی و اجتماعی و چه قواعد علمی رعایت کرد جملگی موضوعاتی هستند که چند و چون عمل کردن را مشروط می‌کنند. اگر چنین مشروط‌سازی نباشد ماکیاولیسم جهت تصمیم‌گیری‌های مدیریتی خواهد شد. چنانچه اکنون در بسیاری از جاها هست.»

در این کتاب، پاره‌ای از ویژگی‌های عمومی برای مدعیان دروغین عملگرایی در جامعه ما چنین برشمرده شده است: دانش‌گریزی- بی‌میلی به مشارکت دیگران- ناتوانی در شنود موثر- فاعلیت جاهلانه به جای قاطعیت عالمانه- تحلیل جهت‌دار آمارها- تمایل به رفتارهای نمایشی در جمع- نفی دستاوردها و تجارب گذشتگان- ضعف در استدلال‌آوری- بزرگنمایی و کوچک‌نمایی هدفمند- لومپنیسم گفتاری- باندبازی سازمانی- ساختارشکنی غیرهدفمند- بهانه‌سازی از کمبود زمان، ساده-سازی‌های ویرانگر- شتاب در داوری- و...

از غلامرضا خاکی تاکنون کتاب‌های زیادی در زمینه‌های مختلف، خاصه دانش مدیریت و سازمان به چاپ رسیده است که پاره‌ای از مهمترین آنها عبارتند از: «بررسی مسایل جاری سازمان و مدیریت»، «بررسی مسایل مدیریتی ایران»، «مدیریت چرخه بهبود بهره‌وری»، «روش تحقیق در مدیریت»، «اصول و فنون نقادی»، «گردی در گردباد»، «کیمیا، پرورده حرم مولانا»، و...

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...