‌کتاب "حقیقت بوف کور"، نقد محمدرضا سرشار بر "بوف کور" صادق هدایت منتشر شد.

به گزارش ایبنا، ‌کتاب "حقیقت بوف کور" با توجه به عناصر ساختاری و مضامین درونی کتاب «بوف کور» ـ شاخص‌ترین اثر صادق هدایت ـ به گونه‌ای متفاوت به نقد و بررسی این اثر پرداخته‌ است. محمدرضا سرشار با ذکر زندگی‌نامه هدایت و تاریخچه نگارش و انتشار بوف کور، این اثر را از نظر درونمایه‌ها، ساختار و نمادها ارزیابی کرده ‌است.

در مقدمه این کتاب آمده ‌است: اما بوف کور هرچه که باشد، اثری مهم در ادبیات معاصر است که نویسندگان و ناقدان بسیاری را به نقد و یا وصف خویش کشانده‌ است. از این روی، غفلت از صادق هدایت و بوف کور برای اهل ادب و تفکر، ناممکن و نارواست.

این اثر در ده بخش کلی با عناوینی چون زندگی‌نامه صادق هدایت، تاریخچه نگارش و انتشار «بوف کور»، نوع(ژانر) بوف کور، دلایل پیچیده و دشوار فهم‌نمایی برخی آثار، «عقده اودیپ» یا «مادینه جان»، نمادها، ساختار و درونمایه‌ها، تنظیم شده ‌است.

در بخشی از معرفی این اثر آمده‌ است: اهالی و دوستداران ادبیات، در جریان مطالعات ادبی خود، بارها به آثاری برخورده‌اند که بسیار پیچیده به نظر می‌رسیده در مواردی حتی غیرقابل فهم می‌نموده‌اند. در این میان عمده این افراد دلیل این امر را غنای بسیار اثر، فقر دانش و ضعف قدرت تجزیه و تحلیل خود تصور می‌کنند و  خاصه در مورد آثار مشهور کسی این جرأت را به خود نمی‌دهند که آن را ناشی از وجود ضعف یا اشکالاتی در اثر مذکور بدانند و حال آن که شاید واقعیت چیزی غیر از این باشد...

تأثیر «بوف کور» از برخی آثار پیشین هدایت، تأثیر از سینمای صامت و اکسپرسیونیستی، انباشتن اثر از عناصر غیر ادبی، یأس و پوچی، تناسخ، تردید و عدم قطعیت، نظر هدایت درباره تقلید و سرقت ادبی از موضوعات این نقد ادبی به شمار می‌روند. از منابع مورد استناد در تدوین این اثر می‌توان به کتاب‌های آشنایی با صادق هدایت، انسان و سمبول‌هایش، برهان قاطع از خلف تبریزی، بازتاب اسطوره‌ای در بوف کور از جلال ستاری و داستان یک روح از شمیسا اشاره کرد.

‌کتاب "حقیقت بوف کور" را انتشارات کانون اندیشه جوان در 309 صفحه، شمارگان 3000 نسخه و بهای 32000 ریال به بازار نشر عرضه کرده‌است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...