مترجم کتاب «فمینیست‌درمانی» از رویکردی کمتر شناخته‌شده در روان درمانی می‌گوید؛ فمینیست‌درمانی مختص زنان نیست؛ بلکه برای یاری‌رساندن به همه کسانی-اعم از زن و مرد- است که با قالب‌های از پیش تعیین‌شده زنانگی و مردانگی در تعارض هستند و نمی‌توانند خود و نقش‌های تحمیل‌شده به خود را در درون آن تعاریف تنگ بگنجانند و احساس اسارت و حقارت نکنند.

فمینیست درمانی» [Feminist therapy] نوشته لائورا براون [Laura S Brown

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، انتشارات ارجمند کتاب «فمینیست درمانی» [Feminist therapy] نوشته لائورا براون [Laura S Brown] با ترجمه رابعه موحد را روانه بازار کتاب کرده است. این کتاب تلاشی کوچک برای توضیح و تفهیم درست فمینیسم و فمینیست‌درمانی است. متأسفانه این واژه با هر پیشوند و پسوندی که همراه شود، اولین تفسیری که در ذهن مردم ایجاد می‌کند، طرفداری از زنان، آن هم صرفاً به دلیل مونث‌بودن آنهاست.

فمینیست‌درمانی مختص زنان نیست بلکه برای یاری‌رساندن به همه کسانی -اعم از زن و مرد- است که با قالب‌های از پیش تعیین‌شده زنانگی و مردانگی در تعارض هستند و نمی‌توانند خود و نقش‌های تحمیل‌شده به خود را در درون آن تعاریف تنگ بگنجانند و احساس اسارت و حقارت نکنند. این شرایط به احساس بی‌کفایتی، ناشادی و نارضایتی از خود می‌انجامد و انواع اختلالات روانی را دامن می‌زند. انگشت اشاره فمینیست‌درمانی به سوی تبعیض‌ها و ستم‌ها و فشارهای غیرمنصفانه محیطی است که گاهی به‌طور برابر ولی متفاوت به زنان و مردان وارد می‌کند و به آنها اجازه نمی‌دهند خود را آن‌گونه که باید، بشناسند. فمینیست‌درمانگر می‌داند که چگونه باورها و الگوها و آموزه‌های تبعیض‌آمیز با لباس مبدل و به عنوان باورها و تعاریف خودمان در ذهن ما جای می‌گیرند و مبارزه با آنها به مبارزه با خود و ذهنیت خود، تبدیل می‌شود. فمینیست‌درمانگر، در راه دشوارِ این مبارزه با مراجعان خود، همدرد و همدل و همراه می‌شود.

این کتاب در 176 صفحه با قیمت 42‌هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...