فروشگاه کتاب انجمن قلم ایران که در زمان مدیریت "رضا امیرخانی" و با حضور شهردار تهران افتتاح شده بود، تعطیل شد.

به گزارش مهر، مسئول فروشگاه کتاب انجمن قلم این خبر را تائید کرده اما درباره دلایل آن اظهارنظر خاصی نکرده است.

این گزارش حاکی است ظاهرا قطع عمدی برق توسط یکی از اعضای هیئت مدیره جدید انجمن برای تخلیه کردن فروشگاه و با هدف تحت فشار گذاشتن آنها برای جایگزین ساختن گروهی تازه، دلیل این اتفاق بوده است.

این کتابفروشی به عنوان یک موقوفه‌ی مدرن از همان ابتدای فعالیت هیئت مدیره سابق انجمن در دستور کار قرار داشت و راجع به سالن و کتابفروشی مجموعا بیش از 37 جلسه‌ کاری و تصمیم‌گیری برگزار شده بود. شایان ذکر است که قالیباف شهردار تهران طی تلفن‌گرامی به شهرداری منطقه‌ی شش مجوز تاسیس کتابفروشی را صادر کرده و نیز وزیر ارشاد هزینه‌های احداث این مجموعه را پرداخت کرده بود.

این کتابفروشی که همزمان با رونمایی رمان "طوفان دیگری در راه است" اثر سید مهدی شجاعی افتتاح شده بود با وسعت حدود 50 متر مربع و با توجه به نرخ تعرفه‌ تجاری شهرداری منطقه برای مغازه‌های بر خیابان، حدود یک میلیارد و پانصد تا سه میلیارد ریال برای انجمن ارزش افزوده به همراه داشته است.

کتابفروشی انجمن در حقیقت محلی برای فروش کتب اعضای انجمن بود که در آن به دور از اهداف تجاری و فروش کتب کمک آموزشی و... تنها به کتب فرهنگی توجه شده بود.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...