• 01 فروردین 1402

    بندهی-پیر-خراباتم-که-لطفش-دائم-است-حافظ

    زاهدِ ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست... تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند؛ عرصه‌ی شطرنج رندان را مجال شاه نیست... چیست این سقفِ بلندِ ساده‌ی بسیارنقش؛ زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست... این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است؛ کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست... صاحب دیوانِ ما گویی نمی‌داند حساب؛ کاندر این طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست... بر درِ میخانه رفتن کار یکرنگان بود؛ خودفروشان را به کوی می‌فروشان راه نیست... ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست ...

  • 22 اسفند 1401

    نگاهی-به-نهنگ-آرونوفسکی-عبدالرحمن-فتحالهی

    هانتر جرئت و جسارت تغییر متن خودش برای تبدیل‌کردن به فرمت فیلم‌نامه را نداشته است؛ با این تصور که هرگونه تغییری در ساختار متن نمایش‌نامه می‌تواند روی کل پیکره اثر مخرب داشته باشد... از نسبی‌گرایی در «قوی سیاه» تا ردپایی از به چالش کشیدن مذهب در «مادر» و «نوح» را با پرسشگری در «پی» و دنیای سیاه در «مرثیه‌ای برای یک رؤیا» را تلفیق کرده است... نهنگ‌هایی که در طبیعت به عمد دست به خودکشی در ساحل می‌زنند... دلم برای ایهب هم می‌سوزد؛ چون فکر می‌کند اگر بتواند آن نهنگ را بکشد، زندگی‌اش بهتر می‌شود؛ ولی ...

  • 13 اسفند 1401

    ادبیات-و-تجربه-عشق-در-دوران-پیری-آرش-نراقی

    غالباً عاشقی در دوران پیری را رفتاری رسوایی‌آفرین می‌دانند... با رسیدن به سالخوردگی بیش از هر زمان دیگری به روابط انسانی عمیق، از جمله روابط عاشقانه محتاجیم... در مورد زنان سالخورده مسئله تشدید می‌شود. گویی زنان حق و قابلیت عشق‌ورزی ندارند، خصوصاً وقتی سالخورده شوند... فمینیست‌ها هم عشق‌های پیرانه‌سرانه را ملامت می‌کنند... دو مدل عشق‌ورزی: عشق خیزابی و عشق جویباری... آنتونی و کلئوپاترا هر دو در دوران پختگی‌اند و هر دو امپراتور... توصیفات عطار از شیخ صنعان و دختر ترسا یک عشق نوجوانانه است ...

Loading
دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...
در حال بارگذاری ...
یادداشت‌های دکتر قاسم غنی... از نوع افشاگری خادمی نیست که به مخدوم پشت کرده باشد... فرستاده معتمد محمدرضا شاه برای فیصله اختلاف شدید زناشویی‌اش... کسی که مثلا قرار بود به او کمک کند محمود حسابی بود که یکی باید به خودش کمک می‌کرد از اوهام بیرون بیاید... نه تنها شمشیر جواهرنشان رضاشاه و نشان‌هایی را که برای تدفین موقت از تهران به قاهره فرستادند بالا کشید، که حتی پیکر او را در برابر دریافت طلاقنامه گروگان گرفت ...
ماجرای سفر هجده ساعته‌ی کارگران غیرقانونی فلسطینی به اسراییل است... کار دیگری برایم پیدا کن، آن‌وقت ببین می‌روم یا نه. بِدنا نعیش، یامّ: ما می‌خواهیم زندگی کنیم، مادر... بیش از هر کسی ما «مراد» را خواهیم شناخت؛ مراد کارگر، مراد عیاش، مراد جنگجو، مراد مومن و مراد نوازنده... خنده‌های رمزی را به «خنده‌های موتسارت جوان در فیلم آمادئوس» تشبیه می‌کند و جذابیت ساعد را به «راسل کرو در گلادیاتور»... در رویارویی‌اش با اسراییلی‌ها کوتاه می‌نویسد: «دکتر جکیل و مستر هاید» ...
تنها دانشگاهی که با ابتکاری جهانی در تعریف دانشگاه شروع کرد -و معمولا از آن حرف زده نمی‌شود- دانشگاه همدان است... بعد از انقلاب نیز روحانیون خود را رقیب دانشگاهیان می‌دیدند و بین این دو گروه رقابت بود که بالاخره دانشگاه شکست خورد... نماینده مجلس می‌گوید: صد تا استاد جدید به دانشگاه شریف بفرستید!... دانش ما مبتنی می‌شود بر نقل حرف دیگران: «خرد نقال»... دوره قاجار «دوران بهت» ماست؛ دوران صفویه هنوز بهت نبود، آنجا هنوز ازخودمتشکر بودیم ...
این هنرمند با استفاده از کتاب‌های دست‌دوم مجسمه‌هایی به شکل خانه، داستان‌های خیالی و گل خلق می‌کند... مدتی پس از بازگشت او به بریتانیا،‌ پدرش درگذشت و این هنرمند در دوران سوگواری اشکالی را در صفحه‌های کتاب کلاسیک گراهام گرین جدا می‌کرد و سپس آن‌ها را همچون ابر روی صفحات این کتاب آویزان می‌کرد... افسانه‌های برادران گریم، به سوی فانوس دریایی، جزیره گنج و زیبای خفته برخی از عناوین کارهای اوست ...
میزان امتیاز یک حکمران به میزان پیاده‌سازی 8 مورد است: نظم‌وثبات، امنیت، رفاه، عدالت، برابری، آزادی، برادری و صلح با دیگر نظام‌های سیاسی... برابری کار یک انسان نیست. برابری یک حالت یا رویداد در جامعه است... نابرابری ضبط و مهار سیاسی و اقتصادی ما فقرا را به دست ثروتمندان می‌سپرد... رجال سیاسی نسبت به همه گروه‌ها و افراد دغدغه برابر ندارند و دغدغه نابرابر باعث نابرابری می‌شود... دغدغه عادلانه بودن جامعه مهمترین دغدغه... وقتی جامعه‌ با خوشی، عدالت، برابری و آزادی نسبتی نداشت؛ حال ما بد می‌شود ...
در میان این 20 کتاب، طرح گرافیکی جلد زیبای «گریستن»؛ جلدی از نسخه‌ی انگلیسی رمان ژاپنی «پلیس حافظه» اثر یوکو اوگاوا؛ طرح جلد رمان برنده‌ی جایزه پولیتزر، «پسران نیکل» با یک ایده‌ای عالی و اجرایی عالی‌تر؛ طرح جلد ساده و شگفت «تولد» اثر سزار آیرا، جلد «دیوار نیاکان» با یک طراحی فوق‌العاده؛ مجموعه جلدهای خوش آب‌ورنگ و فانتزی «تلماسه» اثر فرانک هربرت و طرح جلد پوستری «کارخانه» اثر هیروکو اویامادا‏‫ دیدنی‌تر هستند ...
دیگر آن جوان پرخاشگر حماسه خوان نیست که در «ارغنون» چنان شاد و شنگی داشت و می‌خواست «بنیاد سپهر را براندازد»... اگر از این زندگی در شکنجه است و بر آن دشنام می‌فرستد، نمایشگرِ آن نیست که او این زندگی را دوست ندارد؛ بلکه زندگی پست را نمی‌خواهد... خاطرش آرامش نمی‌پذیرد. جز آنکه خود را به لودگی بزند و همه چیز را مسخره کند... ای درختانِ عقیم ریشه‌تان در خاک‌های هرزگی مستور! ...