دومین شماره فصلنامه پژوهشی علوم اسلامی اسراء با ارایه بخشی از تأملات آیت‌الله جوادی آملی در پاسخ به پرسش‌های نظری جامعه علمی درباره جایگاه عقل و وحی در هندسه معرفت علم دینی،‌ از سوی انتشارات اسراء منتشر شد.

به گزارش ایبنا به نقل از روابط عمومی مرکز نشر اسراء، این شماره از فصلنامه پژوهشی علوم اسلامی اسراء می‌کوشد با استناد به دیدگاه‌های آیت‌الله جوادی آملی که از مفسران و نویسندگان برجسته قرآنی است، جایگاه علم دینی را مشخص کند.

همان‌گونه که در بخشی از معرفی این نشریه آمده است، «علم دینی از منظر مطالعات اجتماعی، یکی از ضرورت‌های فرهنگ و جامعه دینی به شمار می‌رود و جهان دینی بدون حضور این معنا از معرفت و علم، تحقق و تداوم نمی‌یابد. از این رو، اکنون جهان اسلام در آستانه حرکت تاریخی و تمدنی خویش، بیش از همیشه به این بحث نیاز دارد و تنها افرادی به این نیاز پاسخ می‌گویند که با تأملات نظری خود، از ابعاد تاریخی محیط عبور کرده، به ساحت متعالی حقیقت راه یابند و آن‌گاه فرهنگ معاصر و تاریخ آینده خود را به آنچه یافته‌اند، سیراب سازند.»

فصل‌نامه پژوهشی اسراء می‌کوشد با درج مقالات، تحلیل‌ها، نقد‌ها و اندیشه‌های ارایه شده در این باب، آنها را با مکتب فکری و قرائت و تفسیر آیت‌الله جوادی آملی آشنا سازد و با به‌روز کردن و رو در رو ساختن این مکتب فکری با اندیشه‌های معارض درونی و بیرونی، شفافیت این مباحث و امتیاز آنها را با رویکردهای مختلف آشکار کند.

این تأملات، پاسخ پرسش‌های نظری جامعه علمی درباره جایگاه عقل و وحی در هندسه معرفت علم دینی‌اند. شماره دوم این فصلنامه مقالاتی نظیر «الاخلاق بین النظریة والتطبیق»، «تبیین برخی از مطالب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی(در نقد مقاله‌ای با عنوان جایگاه عقل و وحی در هندسة معرفت بشری)، «دیدگاه‌های غزالی درباره قاعدة الواحد و نقد آنها»، «معقولات ثانی در اندیشة حکما»، «معرفت حق بر مبنای حکمت متعالیه» و «فلسفه اسلامی در ایران معاصر» به قلم آیت‌الله جوادی آملی را در بردارد.
 
در هر شماره این فصل‌نامه، یکی از جدیدترین نظریات آیت‌الله جوادی آملی، مفسر قرآن کریم و استاد فلسفه، در قالب مقاله آورده می‌شود.

از تالیفات آیت‌الله جوادی آملی می‌توان می‌توان کتاب‌هایی نظیر «توحید در قرآن»، «امام مهدی (عج) موجود موعود»، «فلسفه الهی از منظر امام رضا(ع)»، «قرآن در قرآن»، «حیات حقیقی انسان در قرآن»، «اسرار عبادات»، «ولایت علوی»،‌ « دین‌شناسی»، «جرعه‌ای از صهبای حج»، «دنیاشناسی و دنیاگرایی در نهج البلاغه»، «عرفان حج» و «جرعه‌ای از بیکران زمزم؛ پژوهشی پیرامون اسرار حج» را نام برد.

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...