چاپ نخست کتاب «حکمت تابان» به قلم دکتر محمدرضا ارشادی‌نیا از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر منتشر و روانه بازار کتاب شد.

به گزارش ایبنا، اثر حاضر بر آن است تا پیوند حکمت‌متعالیه و حکمت اشراق را نشان دهد و زمینه‌ساز آشنایی بهتر با فلسفه اشراقی و درآمدی برای ورود به حکمت‌متعالیه باشد. این کتاب سوی دیگر، به بیان هندسه ساختاری حکمت اشراق به نقش سهروردی در تاریخ فلسفه می‌پردازد.

شیخ اشراق به سال 549 هجری قمری در قریه سهرورد، نزدیک زنجان چشم بر جهان گشود و تحصیلات اولیه خود را در خدمت مجدالدین جیلی در مراغه انجام داد و مراتب عالی‌تر علمی را نزد ظاهرالدین قاری در اصفهان به پایان رسانید و سپس به سیر و سلوک معنوی پرداخت و سیر آفاقی و انفسی کرد. وی سرانجام در شهر حلب اقامت گزید و مدتی دوستی و انس با پادشاه آن بلاد (ظاهرشاه) داشت تا این که علل مختلف دینی و اجتماعی او را منفور برخی عالمان قشری ساخت و بالاخره به فتوای آنان در سال 587 هجری قمری به نحوی که هنوز کاملا روشن نیست، مقتول شد. شرح حال او در بسیاری از کتاب‌های رجال اسلامی درج شده است؛ اما او را شرح حالی است در نزهة‌الارواح شهرزوری به قلم مریدی که از مقام درونی استاد خبردار بوده و با قلمی رسا چهره معنوی و صوری او را به نحوی بی‌نظیر جلوه‌گر ساخته است.

به عقیده نویسنده، «این فرزانه بی‌نظیر، صدرالمتالهین شیرازی بود که گوهرهای ناب حکمت اشراق را از عرش دل به آسمان خرد ارزانی داشت و با «عرشیات» فکر و دل عمق‌باوران را به سوی این گوهرهای گران‌بها خیره ساخت. نزد اهل معرفت تاثیرپذیری عمیق از خرد گرایی قرآنی و روایی در فلسفه اسلامی بس مشهود، و کارآیی شهود در راهیابی به حقایق معرفتی بس معروف است. هم‌گرایی روشی این دوبال (استدلال و شهود) خدمتی است بی‌نظیر به حکمت و معرفت، سهروردی به آن همت گماشت و اندیش‌مندان چیره دست حکمت متعالی پس از او، توانستند کار ناتمام او را روز به روز رونق داده و در چشمه‌سار زلال آن، به ترویج فلسفه اسلامی و خردگرایی اشراقی و عرفان و شهود استدلالی، اهتمام بورزند و مشکلاتی لاینحل را با این کیمیا درمان کنند.»

اثر حاضر با هدف آشنایی بیشتر با روش و منش فکری «سهروردی» نگاشته شده، البته نه با برداشت‌های انتزاعی، که مستند به نص صریح بیانات وی. به همین منظور، اصل عبارات وی در متن آورده شده و ترجمه نیز در پاورقی نگاشته شده تا در صورت ناآشنایی با زبان عربی، فهم مطالب دشوار نباشد، این اثر می‌تواند به عنوان متن درسی برای دانش‌پژوهان فلسفه نیز مورد استفاده باشد.

قسمت پایانی کتاب که با عنوان «پرتو نامه» مزین است، خلاصه‌ای است برای آشنایی مختصر.

روش اشراقی، علم‌النفس و مابعدالطبیعه، عناوین مباحث این اثر را تشکیل می‌دهند.

در انتهای این اثر، نمایه‌ای از آیات، روایات، اعلام، اصطلاحات و موضوعات نیز درج شده است.

چاپ نخست کتاب «حکمت تابان» در شمارگان 1200 نسخه، 320 صفحه و بهای 58000 ریال راهی بازار نشر شد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...