مجموعه‌شعر «خون مباح کلمات» سروده مصطفی مستور توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

خون مباح کلمات» سروده مصطفی مستور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مجموعه‌شعر «خون مباح کلمات» سروده مصطفی مستور به‌تازگی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است. پیش از این‌کتاب، دو مجموعه‌شعر «و دست‌هایت بوی نور می‌دهند» و «گربه همسایه» از این‌داستان‌نویس توسط همین‌ناشر منتشر شده‌اند.

رمان‌های «روی ماه خداوند را ببوس»، «عشق و چیزهای دیگر»، «استخوان خوک و دست‌های جذامی»، مجموعه داستان‌های «چند روایت معتبر»، «بهترین شکل ممکن»، «حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه»، «عشق روی پیاده‌رو»، «من دانای کل هستم»، رمان «من گنجشک نیستم»، «تهران در بعد از ظهر»، نمایشنامه «پیاه‌روی روی ماه» و مجموعه‌ اشعار «گربه همسایه» و «و دست‌هایت بوی نور می‌دهند» آثاری هستند که پیش از این کتاب از مستور به چاپ رسیده‌اند.

«خون مباح کلمات» ۱۹ قطعه شعر سپید را از مستور در بر می‌گیرد که عناوین‌شان به این‌ترتیب است:

«اتفاق ناب و کمیاب»، «رساله درباره دختری که از کلمات نمی‌ترسد»، «همه ی من‌های من»، «مهم‌ترین خبر زندگی»، «همه ی آن‌ها که تو را نمی‌شناسند»، «های‌جَک»، «پناه»، «دختری بهتر از این‌ می‌شناسید؟»، «سلول انفرادی»، «میعادگاه تعمید ظرف‌های شام»، «درباره زبان و تاریخ»، «و جغرافیا و فیزیک عشق به رسم نقاشان پرشور و عاصی»،‌ «هرجا تو باشی مرکز جهان است»، «درصدها»، «گزارش چندثانیه از جهان»، «شعبده‌بازهای کافه‌لاله‌زار»، «دختر بکر کهن‌سال»، «آه چه سعادتی!» و «شعری برای تو».

شعر «گزارش چندثانیه از جهان» را از این‌کتاب می‌خوانیم:

پیرمردی در بارسلون روزنامه می‌خرد
پیرزنی در تبت به معبد می‌رود
در پاریس زن میان‌سالی پیراهنی اتو می‌کند
پیشخدمت کافه‌ای در جاکارتا به تلویزیون نگاه می‌کند
دختری در فلورانس رژ لب می‌زند
راننده کامیونی در برلین به عکس پسر جوانی نگاه می‌کند
دختری در کتابخانه دانشگاه تورنتو کتابی را ورق می‌زند
جنگ‌جویی در افغانستان شلیک می‌کند
کسی روی زمین می‌افتد
زندگی تَرَک دیگری برمی‌دارد
خاکی سرخ می‌شود
روحی سیاه می‌شود
یکی از جهان کم می‌شود
خبری به جهان اضافه می‌شود
پیرمرد در بارسلون به خبر روزنامه خیره می‌شود
زن میان‌سال فرانسوی با اشک به برلین و فلورانس تلفن می‌زند
راننده کامیون ماشین را متوقف می‌کند
دختر فلورانسی گریه می‌کند
پیشخدمت اندونزیایی سرش را تکان می‌دهد
شانه ی زمین برای همیشه کبود می‌شود
دختری در کانادا زیر واژه ی جنگ خط می‌کشد
پیرزن تبتی در بلندترین نقطه ی جهان دعا می‌خواند
چیزی به جهان اضافه می‌شود
کسی در کافه‌ای دور شعر می‌نویسد جهان بی‌تفاوت به راهش ادامه می‌دهد.

این‌کتاب با ۵۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۳ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...