"شعر و کودکی" تازه‌ترین اثر پژوهشی قیصر امین‌پور منتشر شد.

امین‌پور در تازه‌ترین کتابش پس از مقایسه‌ی همانندی‌های تفکر کودک و تخیل شاعر همراه با نمونه‌هایی از شعر سنتی و معاصر ایران به بررسی چرایی و چگونگی این‌ که «آیا شعر نوعی بازگشت به کودکی است؟» می‌پردازد.

او البته در بخشی از یادآوری کتاب نوشته است: «در این دفتر نه سودای مکتب‌سازی در سر داشته‌ام، نه هوا و ادعای نظریه‌پردازی در دل.» به گزارش ایسنا، مراحل تحول شناخت کودک از دیدگاه پیاژه و ویژگی‌های بازگشت به کودکی دو فصل این اثر را تشکیل می‌دهند، که فصل آغازین آن پیش‌تر در نخستین شماره‌ی پژوهش‌نامه‌ی ادبیات کودک و نوجوان در تابستان ‌74 منتشر شده است.

«شعر و کودکی» به‌تازگی از سوی نشر مروارید در شمارگان سه‌ هزارو‌300 نسخه منتشر شده است.

از دیگر آثار این شاعر معاصر هم به‌تازگی مجموعه‌های شعر «گل‌ها همه آفتابگردانند» (هفتم) و «آینه‌های ناگهان» (هشتم)، و «بی‌بال پریدن» (نثر ادبی برای نوجوانان / هفتم) توسط نشر مروارید و افق (دو کتاب آخر) تجدید چاپ شده‌اند.

«سنت و نوآوری در شعر معاصر»، «منظومه ظهر روز دهم» (برای نوجوانان)، «به قول پرستو» (برای نوجوانان)، «کوچه آفتاب»، «توفان در پرانتز» (نثر ادبی)، «مثل چشمه مثل رود» (برای نوجوانان) و «گفت‌وگوهای بی گفت‌وگو» از دیگر آثار قیصر امین‌پور هستند.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...