دردم از پول است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

آن یکی شد غرق در مال حرام
دینش از کف رفت و ایمان نیز هم

موسم تاراج اگر آغاز شد
دارد این آغاز، پایان نیز هم

بر سر یک سفره دیدم گرگ را
آن‌طرف‌تر، مرد چوپان نیز هم

نان بیت‌المال را ما می‌خوریم
قیمه و مرغ و فسنجان نیز هم!

سال‌ها هی لاف دانایی زدیم
دوره قاجار و الان نیز هم

با همه دانایی، از ما خورده‌اند
شاه و شیخ و شحنه و خان نیز هم!

فیلم می‌سازیم از اصحاب کهف
از نگاه پیر کنعان نیز هم

بعد با وجدان راحت می‌زنیم
حرف‌های زشت، بهتان نیز هم

ما جهانی را مدیریت کنیم
گر که لازم شد جهانبان نیز هم!

کس نمی‌دانست قبل از ما که ابر
سایه دارد، برف و باران نیز هم!

کشف شد در دوره ما که شتر
چار پا دارد، دو کوهان نیز هم!

گر چه اصلا گاه‌گاهی لاجرم
اندکی، هرچند چندان نیز هم!

تخم خشخاش از زمین برچیده شد
تخته شد دکّان قلیان نیز هم!

مهر باطل خورد روی انگلیس
نروژ و اتریش و آلمان نیز هم

ما گرفتیم آنچه در رادار بود
چیزِ از رادار پنهان نیز هم

چین به ما سجاده و تسبیح داد
کیف و کفش و بند تنبان نیز هم!

مثل خرمالوست «خالو»، طنز تو
شاعری، رندی، سخندان نیز هم

گر به کام عده‌ای تلخ است، گاه
ملتی را کرده خندان نیز هم

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...