برندگان جوایز پولیتزر ۲۰۲۰ در شرایطی اعلام شدند که شیوع بیماری کرونا بر اهدای این جایزه نیز تاثیر گذاشته است.

به گزارش خبرنگار مهر کولسون وایتهد [Colson Whitehead] نویسنده آمریکایی به عنوان چهارمین نویسنده‌ای که اکنون دو بار در بخش داستانی برنده جایزه پولیتزر شده است٬ به عنوان برنده بخش ادبیات انتخاب شد.

کالسون وایتهد [Colson Whitehead]

این نویسنده آفریقایی-آمریکایی برای رمان «نیکل بویز» [nickel boys] که درباره سوء‌استفاده از پسران سیاه‌پوست در مدرسه اصلاح نوجوانان در فلوریدا است٬ جایزه بخش پولیتزر داستانی را از آن خود کرد.

وایتهد نیویورکی و ۵۰ ساله در سال ۲۰۱۷ نیز جایزه پولیتزر را در همین بخش ادبیات برای «راه‌آهن زیرزمینی» [The Underground Railroad] از آن خود کرده بود. پیش از او تنها بوث تارکینگتون٬ ویلیام فاکنز و جان آپدایک دو بار این جایزه را در بخش ادبیات از آن خود کرده بودند.

معرفی برندگان پولیتزر چند هفته به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاد و امسال از راه دور از اتاق نشیمن مدیر آن دانا کندی اعلام شد.

وی یادآوری کرد اهدای پولیتزر از سال ۱۹۱۷ و اندکی پیش از شیوع بیماری آنفلوآنزای اسپانیایی کار خود را شروع کرد.

وایتهد پیشتر گفته بود در حالی بزرگ شد که دلش می‌خواست نسخه سیاه‌پوست استیون کینگ باشد.

او در «نیکل بویز» یا «پسران نیکل» از داستان ترسناک زندگی در مدرسه پسرانه دوزیر در فلوریدا نوشته است؛ جایی که کودکان برای حداقل اشتباه با خشونت‌های شدید روبه رو می‌شدند.

رمان این فارغ‌التحصیل دانشگاه هاروارد برای کاوش زیاد برای کشف میزان سوء‌استفاده از یک مدرسه اصلاح در دوران جیم کرو در فلوریدا و در نهایت روایت داستانی از پشتکار٬ عزت و رستگاری بشر شایسته دریافت این جایزه شناخته شد.

در بخش غیرداستانی جایزه به دو کتاب اهدا شد: «نامیرا: رنج٬ آسیب پذیری٬ پزشکی٬ هنر٬ زمان٬ رویاها٬ اطلاعات٬ فرسودگی٬ سرطان و مراقبت» نوشته آن بویر و کتاب «پایان افسانه: از صفوف جلو تا دیوار مرزی در مغز آمریکا» نوشته گرگ گراندین.

از این دو کتاب اولی با تمرکز بر وحشیگری بیماری و روال سرمایه‌داری در مراقبت از سرطان در آمریکا تاکید دارد و دومی درباره افسانه آمریکایی گسترش بی حد و حصر است.

در بخش شعر نیز جریچو براون برای مجموعه شعری «سنت» این جایزه را دریافت کرد.

در بخش زندگینامه «سونتاگ: زندگی و حرفه‌اش» نوشته بنجامین موزر به عنوان برگزیده انتخاب شد.

پولیتزر تاریخ نیز برای «طعم شیرین آزادی» به کیلب مک دانیل رسید.

در بخش موسیقی این جایزه برای «اپرای سنترال پارک» به آنتونی دیویس اهدا شد. وی ماجرای بی‌عدالتی درباره پنج جوان رنگین پوست را که جرمی مرتکب نشده بودند و به دلیل خشونت و تجاوز به یک زن در سنترال پارک در سال ۱۹۸۹ محکوم شدند٬ روایت کرده است.

جایزه برنده بخش نمایشنامه هم به «یک حلقه عجیب» نوشته مایکل آر جکسون تعلق گرفت.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...