رمان «آدولف هیتلر را نجات دهید» [Sauvez Adolf Hitler] اثر ژان فرانسوا بوشار [Jean-François Bouchard] با ترجمه ابوالفضل الله‌وردی از سوی نشر ثالث منتشر شد.

آدولف هیتلر را نجات دهید» [Sauvez Adolf Hitler] اثر ژان فرانسوا بوشار [Jean-François Bouchard] با

به گزارش کتاب نیوز، ناشر در معرفی این اثر فرانسوا بوشار که نویسنده ای فرانسوی است آورده:

کنفرانس تهران در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم موقعیتی عالی برای جاسوسان کشورهای مختلف بود تا با یک ترورِ حساب‌شده، سرنوشت جنگ را تغییر دهند. ولی اشتراک و تضاد منافع در این میان ماجرا را بسیار پیچیده‌تر کرد، تا جایی که جاسوسان کشورهای دشمن مجبور به همکاری با یکدیگر شدند. این داستان جاسوسیِ پیچیده و مهیج، چنان با واقعیات درآمیخته است که خواننده همه‌ی صحنه‌های آن را می‌تواند پیش چشم ببیند و اضطراب جاسوسان را در موقعیت‌های دشوار حس کند.

اِدن از پنجره‌ی کوچک هواپیما کوه توچالِ به‌برف‌نشسته را دید که بر تهران مشرف بود. دورتر در حدود پنجاه‌کیلومتری کوه دماوند را تشخیص داد که با ارتفاعش که به شش‌هزار متر می‌رسید، بر منطقه حکمرانی می‌کرد. بعد ناگهان باند فرود پایگاه نظامی آن پایین ظاهر شد. لنکستر مسیرش را به خوبی در باند ثابت کرد و بی‌عیب و نقص فرود آمد و اسپیت‌فایرهای محافظ بر فراز فرودگاه پرواز کردند و با تکان بال‌هایشان با هموطنانشان خداحافظی کردند. سه گروهان موتوری نیروی زمینی ارتش بریتانیا انتظارشان را می‌کشیدند. سفیر انگلیس از چرچیل و اِدن استقبال کرد و آن‌ها سوار رولزرویس ضدگلوله‌ی سفارتخانه شدند.

«آدولف هیتلر را نجات دهید» اثر ژان فرانسوا بوشار در 455 صفحه و قیمت 115 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...