به گزارش کتاب نیوز به نقل از دبیرخانه بیستمین دوره جشنواره ملی کتاب رشد؛ نشست تخصصی «کتاب، تربیت، نوجوان» از سلسله نشست‌های تخصصی این جشنواره با حضور اصغر باقرزاده، معاون فرهنگی آموزش و پرورش، محمدصالح مذنبی، مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، حامد صلاحی، مشاور معاون فرهنگی ارشادپ؛ سیده هاجر زرگر و معصومه امین‌زاده از صاحب‌نظران حوزه تعلیم و تربیت و جامعه‌شناسی در سالن فرهنگ دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.

 نشست تخصصی کتاب، تربیت، نوجوان برگزار شد

ارکان اصلی تربیت
دکتر اصغر باقرزاده، معاون فرهنگی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش در این نشست علمی، بیان کرد: تربیت یک جوشش درونی است و کتاب می‌تواند این جوشش درونی را به وجود بیاورد.
معاون فرهنگی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه تربیت سه رکن اصلی به نام دانش، گرایش و اختیار دارد و اگر این سه رکن درون فردی به وجود بیاید او در مسیر تربیت قرار گرفته است، افزود: از لحظه‌ای که فرد دانشی را پیدا می‌کند و گرایش‌های او انسانی می‌شود، اختیار او واقعی است و تحت‌ تأثیر عوامل مادی نیست، این لحظه شروع تربیت شدن یک فرد است.
وی ادامه داد: نوجوان در هر نسل متفاوت است. یکی از اهدافی که در خواندن کتاب دنبال می‌شود، حفظ ادبیات و زبان است. اگر زبان حفظ شود، فرهنگ و مسائل تربیتی حفظ می‌شود اما اگر زبان حفظ نشود، مفاهیم مهمی که در کتاب‌های تربیتی وجود دارند، منتقل نخواهند شد.

کاهش میزان ترجمه کتاب
باقرزاده افزود: در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ شاهد ۴۲ درصد افزایش قیمت کتاب و ۱۷ درصد کاهش شمارگان کتاب بودیم. در سال گذشته ۴۳ درصد تألیف و ۵۷ درصد ترجمه کتاب داشتیم. امسال میزان تألیف کتاب به ۵۷ درصد و ترجمه به ۴۳ درصد رسیده است. کاهش میزان ترجمه کتاب جای شکر دارد زیرا معلوم نیست که چه کسی، چگونه مراقبت می‌کند. اگر در کشورهای غربی گروه مدافع مادران تربیت تشکیل می‌شود، در ایران هم من به عنوان معاون پرورشی باید مدافع بچه‌ها باشم، جلوی این ترجمه‌ها را بگیرم و بگویم که به چه علت برخی کتاب ترجمه و به آن‌ها اجازه چاپ داده می‌شود.

وی با اشاره به اهمیت و تأثیر تجهیز کتابخانه‌های مدرسه‌ای، بیان کرد: باید از معلمانی که با ذوق و سلیقه خود قفسه‌ای در کلاس تعبیه کرده‌اند تا بچه‌ها کتاب‌هایی بیاورند و در آن قرار ‌دهند، حمایت کنیم. این موضوع در معاونت ابتدایی در حال پیگیری است.

باقرزاده اظهار کرد: اگر بتوانیم کتاب‌ها را بازی‌سازی کنیم و با ذائقه دانش‌آموزان تطبیق دهیم، منجر به مطالعه بیشتر می‌شود. امسال با همراهی حوزه هنری و سازمان ملی پژوهش، پویش کتابخوانی «هیس‌طوری» را به راه انداختیم که ۱۵ جلد کتاب در رابطه با سرگذشت استعمار است تا نوجوانان با استعمار آشنا شوند. ۸۰ هزار نفر تا هفته گذشته در این پویش شرکت کرده‌اند.

وی افزود: در کتاب‌های دفاع مقدس موضوع طنز جا افتاده است. در گذشته بیشتر کتاب‌های دفاع مقدس عموماً معنوی و مذهبی بودند، اما چند سالی است که با نشر کتاب‌های طنز در این حوزه باعث شده نوجوانان به این حوزه علاقه‌مند شوند. از این موضوع می‌توان نتیجه گرفت اکنون که از این حوزه استقبال شده است، می‌توان مطالب دیگر را هم به شکل طنز نوشت و در اختیار بچه‌ها قرار داد.


نوجوانی، اول جاده جوانی
دکتر محمدصالح مذنبی، مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی در این نشست بیان کرد: اساساً پرداختن به حوزه نوجوانان نیازمند تعریف دقیق و درستی از این برهه مهم و حساس است. یکی از دلایلی که ما در تحقق اهدافمان در همه عرصه‌های فرهنگی و تربیتی از جمله در موضوع کتاب به نتیجه درستی نمی‌رسیم، این است که ویژگی‌های نوجوان و اقتضائات آن را کامل نمی‌شناسیم. ما افراد را به دو گروه تقسیم می‌کنیم که گروه اول تنها قائل به دوره کودکی و جوانی است، اما برای نوجوانی تعریف روشنی ارائه نشده است. برخی نیز به صورت افراطی این دوره را دوره‌ای مستقل تعریف می‌کنند. نوجوانی اول جاده جوانی است و همیشه قرار گرفتن در اول جاده متفاوت از تمام مسیر است. در نتیجه آموزش‌ها و تربیت‌ها باید متناسب با فردی باشد که تازه اول دوره جوانی را تجربه می‌کند.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم از منظر سیاست‌گذار به این عرصه ورود درستی داشته باشیم، باید بدانیم که در دوره نوجوانی انسان دوره خردسالی و کودکی را پشت سر گذاشته و متناسب با اقتضائات جامعه، مشاهداتی دارد که باید نیازهای این نوجوان شناخته شود و برای آن پاسخ یافت.

کنکور، کور کُن نظام تعلیم و تربیت
مذنبی با بیان اینکه کنکور کور کُن نظام تعلیم و تربیت است، ادامه داد: چرا باید دستگاه تعلیم و تربیت، کودکان و نوجوانان را برای دانشگاه تربیت کند؟ وقتی تنه اصلی جریان تربیت و یادگیری در کشور با این حجم زمان زیادی که در اختیار دارد، صرف کنکور می‌شود، کارهای پرورشی و تربیتی فوق برنامه نام می‌گیرد؛ این درحالی است که این معاونت‌ها اصل برنامه است. هر آنچه که ما در امر مطالعه و کتابخوانی به دنبال آن هستیم، در مسلخ کنکور، ذبح می‌شود. معلم و مربی فرصت زیادی برای مطالعه کتاب در مدرسه ندارد و بخش عمده‌ای از زمان صرف مطالب دیگر می‌شود.
وی در پایان اظهار کرد: کتاب خوب، کتابی است که شوق یاد گرفتن را در فرد ایجاد کند تا میل و رغبتی برای دانا شدن پیدا کند. طی پژوهشی که سال گذشته بین نوجوانان انجام شد، ۶۰ درصد آن‌ها اذعان کردند که با وجود همه فناوری‌های جدید همچنان دوست دارند کتاب‌های چاپی در دست بگیرند.

 نشست تخصصی کتاب، تربیت، نوجوان برگزار شد

کاهش میزان ترجمه کتاب جای شکر دارد
حامد صلاحی، مشاور معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر سابق تحریریه خبرگزاری کتاب ایران در این نشست بیان کرد: در میراث گذشته ما اشارات بسیاری در رابطه با کتاب و تربیت شده است. در گذشته در زمانی که مکتب‌خانه وجود داشته، مکتب صرفاً فضای تعلیم نبوده و در آن به مباحث پرورشی هم توجه می‌شده است. اما امروز فضای پرورشی در مدرسه مغفول مانده است. نظام آموزشی امروز ما به متون مختلفی گره خورده است که باید در زمان مشخصی تدریس شود. مبنای سنجش یادگیری این متون بسیار سخت‌گیرانه و اضطراب‌آور است و این نظام آموزشی در انتها به کنکور گره می‌خورد. متأسفانه بسیاری از خلاقیت‌هایی که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی در نظر گرفته شده، در نظام آموزشی ما دیده نشده است.

وی ادامه داد: فضای آموزشی و کنکور، امروز از ادبیات، نگارش و خلاقیت ادبی دور شده است. این درحالی است که در نظام آموزشی آمریکا تنها درسی که تک ماده ندارد و بسیار مهم است، درس انشاء است. هرکسی باید در دوره آموزشی بتواند براساس آنچه که آموخته یک متن خلاقانه بنویسد اما این ادبیات و انشاء در دوران دانش‌آموزی و دانشگاهی نظام آموزشی ما مغفول مانده است. ما در گذشته افرادی مانند جلال آل احمد داشتیم که به قدری خلاقانه تدریس می‌کردند که باعث شیفته شدن افراد به ادبیات می‌شدند.

صلاحی افزود: ما فرهنگ کتابخوانی در مدارس و خانواده‌ها نداریم. متأسفانه منابع جذاب برای مطالعه یا در اختیار نیست و یا ترویج نمی‌شود. باید بررسی شود که چرا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پیش از انقلاب و اوایل انقلاب بسیار پویا بوده اما اکنون از آن درون‌مایه تهی شده است. کانون پرورشی، مکانی بوده است که نوجوانان به کتاب و فرهنگ علاقه‌مند شوند و کانون را خانه خود بدانند.
وی اظهار کرد: ما مجلات و منابعی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می‌کردند را از دست داده‌ایم و دیگر خبری از فعالیت‌ این مجلات نیست. متأسفانه ما رسانه و زبان مناسب برای ارتباط با کودکان را نداریم که باید به این موضوع توجه کرد.


برای ترویج فرهنگ کتابخوانی ابتدا باید نوجوانان را بشناسیم
همچنین سیده هاجر زرگر، کارشناس ارشد حوزه تعلیم و تربیت در نشست کتاب تربیت و نوجوان که در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد اظهار کرد: کرونا تغییرات زیادی در دانش‌آموزان ایجاد کرده و انتظارات اولیا را نیز متفاوت کرده است. دانش‌آموزان این دوره که متولدان دهه 80 و 90 هستند، به عنوان نسل زد شناخته می‌شوند و گویی مادرزادی دیجیتال هستند. آن‌ها دوست دارند که کارها را به صورت اینترنتی انجام دهند تا اینکه حضوری کاری را از پیش ببرند.
وی افزود: این نسل علاقه زیادی به فضای مجازی دارد و دوست دارد هر طور که شده معلمان و اولیا را دور بزند تا گوشی با خود به مدرسه ببرد. این نسل خیلی راحت عقایدش را بیان می کند، مدام به دنبال چرایی و بسیار واقع بین است.

کارشناس ارشد حوزه تعلیم و تربیت ادامه داد: بر اساس آمار سازمان سنجش برخلاف نسل قبل، برای این نسل مدرک گرایی اهمیت ندارد. الان دیگر صرفاً درس خواندن مطرح نیست. بچه‌ها غالباً تمایلی به دانشگاه رفتن ندارند. در سال 1400 بیش از 50 درصد داوطلبان کنکور انتخاب رشته انجام ندادند. بچه‌های این دوره به سمت کسب و کار و درآمد می روند.
زرگر با اشاره به کتاب و نقش کتاب در نوجوانان گفت: برای ترویج فرهنگ کتابخوانی ابتدا باید نوجوانان را بشناسیم. در حال حاضر اکثر خانواده‌ها تک فرزند هستند و نظارت شدید روی فرزندان دارند. در دو سال کرونا والدین از ترس عدم موفقیت نوجوانان حاضر شدند که به جای بچه‌ها در امتحانات شرکت کنند. بنابراین این نسل تفاوت‌های زیادی با نسل قبل دارد.

وی ادامه داد: در سال 1399 سرانه مطالعه 17 دقیقه در روز اعلام شده است، اما در سال 1401 سرانه مطالعه به 18 دقیقه در هفته رسیده است.
کارشناس ارشد حوزه تعلیم و تربیت درباره دلایل افت مطالعه بیان کرد: از دلایل کاهش مطالعه می‌توان به فضای مجازی و گرانی کاغذ اشاره کرد. خانواده‌ها فرهنگ کتابخوانی را ترویج نمی‌دهند و کتاب نمی‌خوانند. معلمان نیز در مدرسه مطالعه نمی‌کنند. بنابراین هیچ جایی نیست که نوجوان مطالعه کردن را مشاهده کند. البته قبل از ترویج کتابخوانی باید سواد رسانه‌ای خانواده‌ها افزایش یابد چرا که فضای مجازی به جزئی جدایی ناپذیر در نسل زد تبدیل شده است.


به تربیت منسجم و یکپارچه نیاز داریم
معصومه امین‌زاده، نویسنده گروه سنی نوجوان نیز در این نشست گفت: نسل جدید کلمات زیادی را برای بیان خواسته‌های خود می‌داند اما فقر تفکر دارند چرا که دچار پراکندگی ذهن هستند.
وی ادامه داد: تربیت کودک بین ارگان‌های مختلف تقسیم شده است. تربیت حسی به خانواده سپرده شده اما دانش و تفکر به مدرسه نهادهای دیگر سپرده شده است. در این میان رسانه‌ها دنبال پر کردن اوقات فراغت یا بهتر است بگوییم به دنبال کشتن زمان هستند. وی با انتقاد از آنارشیسم تربیتی گفت: ما به تربیت منسجم و یکپارچه نیاز داریم.
این نویسنده با انتقاد از انتشار کتاب‌هایی که مطابقت معنایی با فرهنگ اسلامی ایرانی ندارد، بیان کرد: کتاب‌هایی که از برخی ناشران منتشر می‌شوند به کودک یاد می‌دهند که می‌توانید بدون والدین زندگی کنید. در صورتی که این رویکرد با فرهنگ ما سازگار نیست. این کتاب‌ها به نوجوانان یاد می‌دهند که چگونه در این دوران والدین را پس بزنند. در حالی که در نسل ما پس زدن با الگوی افرادی چون شهید فهمیده بود اما نوجوان امروزی این نیاز را در مرد عنکبوتی دنبال می‌کند. آیا واقعا چیزی نداریم که ارائه ندهیم؟
وی با طرح این سوال که چرا از آثار نویسندگان انقلابی حمایت نمی‌شود؟ گفت: باید این نویسندگان برای انتشار آثارشان مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند به دفعات آثار ارزشمند خود را چاپ کنند.
این نویسنده درباره ترویج فرهنگ کتابخوانی نیز عنوان کرد: باید خودمان را تغییر دهیم و فرهنگ مطالعه را در خودمان ایجاد کنیم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...