کتاب «تئاتر، انزوا، حرفه و طغیان: تحولات گروه تئاتر اودین» [Theatre : solitude, craft, revolt] نوشته ائوجنیو باربا [Eugenio Barba] و ترجمه آزاده احمدی توسط نشر هنوز منتشر شد.

تئاتر، انزوا، حرفه و طغیان: تحولات گروه تئاتر اودین» [Theatre : solitude, craft, revolt] نوشته ائوجنیو باربا [Eugenio Barba]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «تئاتر، انزوا، حرفه و طغیان» در شمارگان هزار نسخه، ۵۱۵ صفحه و بهای ۲۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

این مجموعه شامل ۲۸ متن از آثار ائوجنیو باربا در فاصله سال‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۹۵ است، یعنی سال‌هایی که زندگی او را به عنوان کارگردان تئاتر اودین شکل دادند. این متن‌ها در زمان‌های متفاوتی نوشته شده‌اند و موضوع‌ها و دغدغه‌های گوناگونی را دربر می‌گیرند و همه آنها یک هسته مشترک دارند: «معنای تئاتر».

متن‌های باربا در این کتاب در قالب پنج بخش تدوین شده‌اند. بخش نخست با عنوان «سرچشمه‌ها: حرفه» شامل این متن‌هاست: «تئاتر گسست»، «نامه به بازیگر «د»، «در انتظار انقلاب»، «مریدی که روی آب راه می‌رفت»، «سکوت مکتوب» و «تئاتر شهر و پناهگاه کلان‌شهر».

بخش دوم «لابراتوار: مدرسه همیشگی» نام دارد و شامل این مباحث است:‌ «تمرین کردن»، «دو نامه»، «واژه‌ها و حضور»، «تناقض آموزشی: یادگیری به منظور یادگیری» و «انتقال یک میراث». بخش سوم کتاب با عنوان «سفر: مبادله» نیز شامل این متن‌هاست: «دو قبیله»، «نامه‌ای از جنوب ایتالیا»، «ریشه‌ها و برگ‌ها»، «مکالمه با برشت» و «اهالی آیین».

بخش چهارم کتاب «راه امتناع: تئاتر سوم» نام دارد و در آن این متن‌ها ترجمه شده‌اند: «تئاتر سوم»، «تحول»، «تئاتر – فرهنگ»، «کرانه سوم رود»، «خانه‌ای با دو در» و «میراث ما برای خودمان». بخش پنجم کتاب با عنوان «هویت: میراث» هم شامل این متن‌هاست: «سایه آنتیگونه»، «بخشی از ما که در تبعید زندگی می‌کند»، «تئاتر اوراسیا» و «گام‌هایی به سوی کرانه رود».

کتاب پیشگفتاری با عنوان «کشتی‌های سنگی و جزایر سرگردان» و پسگفتاری با عنوان «کاشت خرگوش با خیال شیر در سر» دارد. پیوست کتاب نیز با عنوان «قصه سیاه» کاتالوگ تولیدات تئاتر اودین است.

تئاتر اودین که توسط ائوجنیو باربا پایه‌گذاری شد یکی از مشهورترین و اثرگذارترین گروه‌های تئاتر تجربی بود و توانست تحولات مهمی را در دو حیطه «متن» و «اجرا» موجب شود. باربا به سال ۱۹۳۶ در ایتالیا متولد شد و در سال ۱۹۵۴ به نروژ مهاجرت کرد. از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴ در لهستان در رشته تئاتر تحصیل کرد و مدت سه سال را به گروتفسکی به کار پرداخت و نخستین کتابش را درباره او نوشت.

باربا در سال ۱۹۶۳ پس از سفری به هند مقاله‌ای درباره کاتاکالی (نمایش سنتی هندی‌ها) فرم تئاتری‌ای که آن زمان در غرب ناشناخته بود، نوشت و منتشر کرد. او تئاتر اودین را در اسلو بنیاد گذاشت و در سال ۱۹۶۶ با این گروه به دانمارک مهاجرت و بیش از بیست نمایش را کارگردانی کرد. او به سال ۱۹۷۹ مدرسه بین‌المللی آنتروپولوژی تئاتر را بنیاد گذاشت.

از جمله شناخته شده‌ترین اجراهای باربا با گروه تئاتر اودین و همچنین گروه تئاتر وموندی می‌توان به این موارد اشاره کرد: خاکسترهای برشت، تالابوت، میتوس، خانه پدری‌ام، ایتسی بیتسی، فرای، انجیل به روایت اوکزیرینکوس، کائوسموس، پرنده بازان، کاسپاریانا، بیا و روز از آن ما خواهد بود، چکامه برای پیشرفت – یک باله، در اسکلت نهنگ و...

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...