«ترانزیت» [Transit] داستانی از آنا زگرس [Anna Seghers] نویسنده آلمانی، توسط انتشارات ققنوس ترجمه و منتشر شد. به اعتقاد منتقدان، «ترانزیت» بهترین اثر زگرس است.

ترانزیت» [Transit]  آنا زگرس [Anna Seghers]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ انتشارات ققنوس رمان «ترانزیت»، نوشته آنا زگرس را با ترجمه ستاره نوتاج منتشر و روانه بازار نشر کرد.

نتی رایلینگ با نام مستعار آنا زِگرِس، نویسنده آلمانی، است که سال‌های 1929 تا 1941 را در فرار از آلمان به فرانسه و مکزیک گذرانده است. او در سال 1944 «ترانزیت» را می‌نویسد و اوضاع سیاسی ـ تاریخی‌ای را که خود در آن به سر می‌برده، الگو قرار می‌دهد.

«ترانزیت» به عقیده خیلی‌ها زیباترین اثر زگرس است. داستان در زمان جنگ جهانی دوم می‌گذرد، فرانسه به اشغال آلمان درآمده و راوی که مکانیک آلمانی جوانی است، خود را به جای نویسنده مرده‌ای جا می‌زند تا از مدارکش برای ترانزیت استفاده کند. او باید از چندین کشور و چندین بندر عبور کند تا به کشوری برسد که در آن اجازه اقامت دارد. داستان حول سه شخصیت می‌گذرد: زایدلر مکانیک جوان، وایدل نویسنده مرده، و ماری همسر او که شهر به شهر پشت سر زایدلر می‌رود و به دنبال شوهر مرده‌اش می‌گردد.

هانریش بل درباره این کتاب نوشته است: «داستانی که اینجا روایت می‌شود، موضوعی که بدان پرداخته می‌شود، تأثیرگذارتر و روشن‌تر از هزاران هزار مخالفت و اعتراض قاطعانه به وضعیت انسانی است که تمایل به مهاجرت ندارد؛ ولی مجبور می‌شود فرار کند و باید برای دریافت چیزی بجنگد.»

انتشارات ققنوس رمان «ترانزیت» را در 303 صفحه به قیمت 58 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...