ششمین چاپ کتاب «آزادی و خیانت به آزادی: شش دشمن آزادی بشر» [Freedom and its betrayal :six enemies of human liberty] اثر آیزایا برلین [Isaiah Berlin] و ترجمه عزت الله فولادوند توسط نشر ماهی منتشر شد.

آزادی و خیانت به آزادی: شش دشمن آزادی بشر [Freedom and its betrayal :six enemies of human liberty]  آیزایا برلین [Isaiah Berlin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  مهر، نشر ماهی ششمین چاپ کتاب «آزادی و خیانت به آزادی: شش دشمن آزادی بشر» را با شمارگان هزار نسخه، ۲۶۴ صفحه و بهای ۴۲ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین (پنجم) کتاب سال ۱۳۹۷ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۲۷ هزار تومان و چاپ نخست آن سال ۱۳۸۷ با شمارگان دو هزار نسخه و بهای ۶,۵۰۰ تومان منتشر شده بود.

برلین در این کتاب به بررسی نظام فکری ۶ متفکری پرداخته است که همه با زبان امروزی ما سخن می‌گویند و گویی روزگار ما را مخاطب قرار می‌دهند. آنان با این زبان و بیان نه تنها مریدان بلکه مخالفان خود را نیز به کمند کشیده‌اند و به ویژه از این حیث در خور دقت و تحقیق‌اند که سراسر دید ما را نسبت به زندگی دگرگون ساخته‌اند.

کلود – آدرین هِلوِسیس، ژان ژاک روسو، یوهان گوتلیب فیشته، گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، کلود هانری سن سیمون و ژوزف دومستر، متفکرانی هستند که برلین در این کتاب به آنها پرداخته است. جملگی آنها اندکی قبل و کمی بعد از انقلاب کبیر فرانسه، شخصیت‌هایی نام‌آور و شاخص بوده‌اند. پرسش‌های موضوع بحث آنان از پرسش‌های همیشگی فلسفه سیاسی بود و تا جایی که فلسفه سیاسی شاخه‌ای از اخلاق محسوب می‌شود، همچنین از مسائل فلسفه اخلاق به شمار می‌رفت.

به باور برلین همگی پرسش‌های مطرح شده در حوزه‌های فلسفه سیاسی را می‌توان در این پرسش خلاصه کرد که «چرا باید فرد از افراد دیگر اطاعت کند؟» یا اینکه «چرا باید هر فرد به تنهایی از سایر افراد یا گروه‌ها یا هیات‌هایی از دیگر افراد اطاعت کند؟» برلین اشاره می‌کند که طبعاً بسیاری پرسش‌های دیگر نیز وجود دارند از جمله آنکه «مردم در چه اوضاع و احوالی اطاعت می‌کنند؟» اما پرسش محوری به زعم خود برلین این است که چرا اصولاً باید کسی از دیگری اطاعت کند؟

برلین در این کتاب بحث کرده که ۶ متفکر مورد بحث در زمان‌هایی نه بسیار دور از یکدیگر درباره این پرسش‌ها بحث می‌کردند. دوره فعالیت آنان دوره دموکراسی لیبرال یا دوره چیرگی طبقه متوسط است.

به باور برلین صفت عجیب و مشترک این متفکران در این بود که همگی آنان از آزادی بشر صحبت می‌کردند و همه شاید بجز دومستر با آن موافق بودند و حتی به دفاع پرشور از آن برمی‌خاستند و خود را حقیقی‌ترین مدافعان و پرچمداران چیزی می‌دانستند که آن را آزادی راستین می‌دانستند. ولی شگفت اینکه نظریاتشان نهایتاً ضد آنچه آزادی فردی یا آزادی سیاسی خوانده می‌شود، از کار در می‌آمد.

یعنی آزادی به مفهومی که مثلاً متفکران لیبرال بزرگ انگلیسی و فرانسوی موعظه می‌کردند، به مفهومی که جان لاک و تام پین و ویلهلم فون هومبولت و متفکران لیبرال انقلاب فرانسه مانند کندرسه و همراهان او و پس از انقلاب، یعنی بنژامن کنستان و مادام دو استال در تصور داشتند و به مفهومی که جوهر آن را جان استوارت میل بیان کرده است یعنی هرکس که آزادانه به زندگی خود شکل می‌دهد، حق ایجاد شرایطی را که آدمی بتواند سرشت خویش را با حداکثر تنوع و غنا و در صورت لزوم حتی به نامتعارف‌ترین طرز، پرورش دهد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...