به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، با حضور آیت‌الله علیرضا اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه و حجت الاسلام نبوی معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه، شامگاه دیروز در اختتامیه هفتمین جشنواره هنر آسمانی در سالن همایش‌های مدرسه معصومیه(س)، از برگزیدگان این جشنواره تجلیل شد.

جایزه هنر آسمانی به چپ دست‌ها و واو رسید

در این جشنواره در دو بخش رمان، داستان، خاطره، روایت و شعر از برگزیدگان به شرح زیر تجلیل به عمل آمد:

بخش رمان:
یونس عزیزی برای رمان «چپ دست‌ها» حائز رتبه نخست شد و اسماعیل واقفی برای کتاب «واو» و حسین زحمتکش زنجانی برای کتاب «بوی نم باروت» شایسته تقدیر شناخته شدند.

بخش داستان:
رتبه نخست در بخش داستان کوتاه به حبیبه جعفری برای کتاب «محمد» تعلق گرفت و از زهرا حسینی برای اثر «راحیل» تقدیر شد.

نثر ادبی:
حجت الاسلام سید عبدالحمید عظیمی برای اثر «یک جفت کفش زخمی» و نظیفه سادات موذن برای اثر «مثل گل آفتابگردان در شب» مشترکا رتبه نخست را از آن خود کردند.

بخش شعر:
در این بخش ضمن تقدیر از حجت‌الاسلام رضا حاجی‌حسینی، راضیه مظفری، عاطفه جوشقانیان، رضا خورشیدی و سید ابراهیم موسوی، از طیبه رضوانی برای اثر «عروس بابا» و «وقت خواب» در بخش شعر کودک تجلیل به عمل آمد.

بخش ویژه:
از سمیه زارع خردمند در موضوع فضای مجازی، طیبه عباسی در موضوع تکفیری‌ها و سعید مبشر در بخش وحدت بین مسلمین تقدیر به عمل آمد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...