رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه اعلام کرد که بیش از ۱۲ هزار و ۵۰۰ عنوان جدید کتاب در فرانسه ترجمه شده است، ولی در آمارها خبری از ترجمه کتاب‌های فارسی به زبان فرانسوی نیست.

به گزارش مهر، سالانه در فرانسه حجم زیادی عنوان کتاب ترجمه می‌شود که بر اساس آخرین آماری که وزارت فرهنگ و ارتباطات فرانسه منتشر کرده بیش از ۱۲ هزار و ۵۰۰ عنوان جدید کتاب در فرانسه ترجمه شده است. همین آمار می‌گوید که سهم کتب ترجمه شده در سال ۲۰۱۷ در بین کل آثار منتشره بالع بر 19/1 درصد بوده که بیش از ۱۰ درصد آن عناوین جدید بوده اما همین نسبت در سال ۲۰۱۹ به 18/5 درصد کاهش یافته است.

اما زبان‌هایی که بیش‌ترین ترجمه از آنها صورت گرفته است، به ترتیب عبارتند از زبان‌های: انگلیسی (۵۹/۳ درصد کل عناوین ترجمه شده)، ژاپنی (2/21 درصد)، آلمانی (9/5 درصد)، ایتالیایی (8/4 درصد)، اسپانیایی (2/3 درصد)، روسی (9/1 درصد)، پرتغالی (1/1 درصد)،اسکاندیناوی (۱ درصد)، عربی (۰/۸ درصد)، لهستانی (۰/۷ درصد)، و چینی (۰/۶ درصد). در همین حال بر اساس آمار منتشره از سوی کتابخانه ملی فرانسه در سال میلادی گذشته در فرانسه در کل ۷۸۳ هزار و ۲۶۰ عنوان کتاب چاپ شده است که از این تعداد ۸۲ هزار و ۳۱۳ عنوان کتاب جدید است.

در همین حال بر اساس آمار منتشره از سوی کتابخانه ملی فرانسه در سال میلادی گذشته در فرانسه در کل ۷۸۳ هزار و ۲۶۰ عنوان کتاب چاپ شده است که از این تعداد ۸۲ هزار و ۳۱۳ عنوان کتاب جدید است. این میزان نسبت به سال ۲۰۱۷ میلادی ۳/۱ درصد افزایش نشان می‌دهد. 

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...