قاسم هاشمی‌نژاد (۱۳۱۹ - ۱۳۹۵) در فیلمنامه «عشق‌نامه ملیک مطران» داستان ملیک سنگ تراش جوانی را بازگو می‌کند که عشق او را به ملیک مطران تبدیل می‌کند.

قاسم هاشمی‌نژاد (۱۳۱۹ - ۱۳۹۵) عشق‌نامه ملیک مطران

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، اگر رمان پلیسی- ایرانی «فیل در تاریکی» را خوانده باشید، قاسم هاشمی‌نژاد را هم می‌شناسید؛ نویسنده، شاعر و مترجم ایرانی که سرگذشت مادربزرگش «خیرالنساء» را به داستانی کوتاه تبدیل کرد و سال‌های پیش از انقلاب به همراه شمیم بهار نقد ادبی و سینمایی می‌نوشت.

نویسنده‌ای که شعر می‌سرود و برای کودکان می‌نوشت، ترجمه می‌کرد و داستان می‌گفت؛ آثاری را تصحیح می‌کرد و نقدهایی می‌نگاشت و دستی هم بر آتش فیلمنامه‌نویسی داشت. از این رو و به توصیه واروژ کریم مسیحی، کارگردان ایرانی ارمنی تبار، با اقتباس از نمایش «خداوندگاران کهن» اثر لئون شات، فیلمنامه «عشق‌نامه ملیک مطران» را نگاشت.

روایتی از عشق فردی به شاهزاده که با الهام از سنت «گوسانی» نوشته شده است؛ سنت موسیقایی - ادبی که در آن قصّه‌پردازانی موسیقی‌دان و بدیهه‌سرا داستانی را روایت می‌کنند. در این فیلمنامه، پیر ترخان نیز حین به جای آوردن سنت گردوشکنی حکایت جوانی را بازگو می‌کند. طبق سنت کهن در مازندران کشاورزان و مردم بومی هر سال پس از کشت بار گردو طی مراسمی یک شبانه روز را به مغز کردن محصول سالانه‌ خود می‌پردازند و پیرمردی از اهالی به نام پیر ترخان، برای آن‌ها تار می‌نوازد و حکایت‌هایی کهن را روایت می‌کند.

در «عشق‌نامه ملیک مطران» نیز پیرترخان، داستان ملیک سنگ‌تراش را تعریف می‌کند؛ جوانی که کاروانی را از چنگال دزدها می‌رهاند و با دختری از اهالی کاروان به نام سدا ازدواج می‌کند. طبق هوش و درایت ملیک، پادشاه او را به مقام معماریِ دربار بر می‌گزیند و به او وظیفه‌ ساخت قصری را برای شاهدخت می‌دهد؛ در این هنگام، بین شاهدخت جوان و ملیک عشقی پدید می‌آید. پس از کشمکش‌های ملیک سنگتراش با خود و همسرش که از شرایط کنونی ناراضی است، او بر اثر تصادف وارد صومعه‌ای می‌شود و پس از نجات یافتن توسط اهل صومعه، سال‌ها در آن به عبادت و انزوا می‌پردازد تا به مقام مطرانی می‌رسد. اما پس از چندی، ملیک مطران باز هم با شاهدخت روبه‌رو می‌شود.

در قسمتی از فیلمنامه «عشق‌نامه ملیک مطران» می‌خوانیم:
«20. خانه سدا و ملیک، غروب، داخلی [زمان قصه]
سدا در خانه تنها. انتظار او بیهوده است. نومیدانه، با تانی و آهستگی، یکدور خانه را می‌گردد. پنجره‌ها را یکی یکی می‌بندد. شمع‌های جلو آینه را خاموش می‌کند. سوی لامپا را پائین می‌کشد، به آن فوت می‌کند. غرق می‌شود در تاریکی.

21. خانه ملیک و سدا، غروب، خارجی [زمان قصه]
ملیک، گیج و منگ، از بیرون یکدور گرد خانه می‌گردد. پای هر پنجره بسته لحظه‌ای درنگ می‌کند. خانه تاریک و بی‌صداست. »(صفحه 42 و 43)

نشر مرکز فیلمنامه «عشق‌نامه ملیک مطران» اثر قاسم هاشمی‌نژاد را سال ۱۳۷۷ در 80 صفحه چاپ کرد و امسال نیز انتشارات هرمس این اثر را با شمارگان 550 نسخه، در 82 صفحه و با قیمت 18000 تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...