از اختلاط یک سگ «سن برنار» و یک سگ گله اسکاتلندی به دنیا می‌­آید... مردم به سوی سرزمینهای یخ­بندان آلاسکا به راه می­‌افتند، باک به آنها فروخته می­‌شود و به شمال برده می­‌شود... ماهیچه‌­هایش مثل آهن قرص می­‌شود، غریزه موروثی نسلهای قدیم در او بیدار می­‌شود. و پارسش «فریادی درهم از مبارزه برای زندگی» می­‌شود... احساسی که باک به ناجی خود پیدا می­‌کند پرستش محض است

آوای وحش [The Call of the Wild] جک لندن
آوای وحش [The Call of the Wild]. سرگذشتی از جک لندن (1) (جان گریفیث)  (1876-1916)، نویسنده امریکایی، که در 1903 منتشر شد. در جنوب معتدل سگی به نام باک (2) از اختلاط یک سگ «سن برنار» و یک سگ گله اسکاتلندی به دنیا می­‌آید. باک در خانه و قلعه روستایی قاضی میلر (3) یکه ­تاز میدان است. ولی در پاییز 1894، وقتی رگه­‌های زرخیز کلاندایک (4) کشف می­‌شود و آدمهایی از چهار گوشه جهان به سوی سرزمینهای یخ­بندان آلاسکا به راه می­‌افتند، باک به آنها فروخته می­‌شود و به شمال برده می­‌شود. در آنجا، محروم از نوازش و التفات، در دل سرزمینی دشمن و وحشی، وادار می­‌شود شلاق بخورد، و زین و برگ بشود و سورتمه پستی فرماندار کانادایی را بکشد. ماهیچه‌­هایش مثل آهن قرص می­‌شود، غریزه موروثی نسلهای قدیم در او بیدار می­‌شود. و پارسش «فریادی درهم از مبارزه برای زندگی» می­‌شود. هنگامی که او، با همه دسته سگان تحویل جویندگان طلا می­‌شود زندگی او از این هم غم‌­انگیزتر می­‌شود. اینان مردان جنگجو و نالایقی­‌اند که تنها به انگیزه جاذبه افسانه‌­ای ماجرا با واقعیتهای سخت منطقه قطبی رویارو می­‌شوند. باک، هرچند دلش نمی­‌خواهد و پیش احساسهای غمناکی پیدا کرده است، دنبالشان می­‌رود: آن سه مرد واقعاً با دسته سگان در یک شکاف یخی سر به نیست می‌شوند. دست بر قضا، باک به وسیله تورنتون(5) نامی از مهلکه جان در می­‌برد و بر اثر تفاهمی که با هم پیدا می­‌کنند، از آن پس باک او را دوست و خداوندگار خود می­‌شناسد. احساسی که باک به ناجی خود پیدا می­‌کند پرستش محض است: دوبار دوست تازه را از مرگ نجات می­‌دهد و یک بار هم در یک شرط­­بندی با کشیدن سورتمه‌­ای با پانصد کیلو کالا تا یک صد متر، 1600 دلار به او منفعت می­‌رساند. ولی، در جریان سفرهای طولانی که تورنتون در جستجوی یک معدن متروکه انجام می‌­دهد، باک که به دنبال او می­‌رود، رفته رفته احساس می­‌کند که غریزه با قدرت هرچه بیشتر در او جان می­‌گیرد و او را به سوی جنگل و گرگ «برادر وحشی خود» فرا می­‌خواند. تنها چیزی که او را میان آدمها نگاه داشته عشقی است که به صاحب خود دارد؛ و چون تورنتون را بومیان به قتل می­‌رسانند، باک به برادران وحشی خود می­‌پیوندد، و همچنان که در کنار آنها می­‌دود، غریو روزهای نخستین جهان را سرمی­‌دهد. آوای وحش نخستین کتاب جک لندن است که نشان می­‌دهد نویسنده به تکامل زیست­‌شناسانه و قدرت قاهر محیط ایمان دارد، و اگر چه او نظریه معینی را تصویر می‌­کند، رمان او بسیار زنده است؛ و نیز باک زنده است، و سگان دیگر زنده‌­اند، با شجاعتشان، خواسته­‌هایشان، و درندگیشان. اگر این رمان در آغاز قرن نزد آمریکاییان با آن همه موفقیت روبرو شد، جای شگفتی نیست. زیرا برای آن جماعت صنعتی شده و مکانیزه، عطر گس وحشی غریزه و زندگی در دل طبیعت را به همراه آورده بود.

جهانگیر افکاری. فرهنگ آثار. سروش

1.Jack (John Griffith) London 2.Buck 3. Miller 4.Klondike 5.Thornton

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...