«خوابگرد قاتل» نوشته‌ مجتبا هوشیار محبوب منتشر شد.

خوابگرد قاتل مجتبا هوشیار محبوب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هوشیار محبوب درباره‌ این کتاب گفت: «برای دوستانی که می‌خواهند پیش از خواندن رمان، کمی با جهان کار و قصه‌ آشنا باشند، باید بگویم خوابگرد قاتل، داستان کابوس‌هایی‌ست که واقعیت پیدا می‌کنند. قاتل در این کتاب، خوابگرد دنیای ناخودآگاهِ مقتولان است.»

«خوابگردِ قاتل» در عین‌حال‌که از نظر داستانی اثری مستقل به شمار می‌آید، دومین کتاب از مجموعه‌ «امارت شر» است که در همان سرزمین و فضای داستانی تحریر شده است. این‌بار نیز شمس باید با قاتلی که با جماعت صوفیان نالی در ارتباط است، مواجه ‌شود. قاتل در این کتاب، همچنان که از نام کار پیداست، با دنیای خواب مقتولان سر و کار دارد و همیشه پیش از ارتکاب جنایت وارد کابوس‌های قربانیانش می‌شود.


در بخشی از این اثر می‌خوانیم:
«خوابِ بد دید. این‌طور شروع می‌شد: نشسته بود روی مبلِ هال و در خیال بود. مردی بلند قد، شبیهِ یک دودِ غلیظ و سیاه از زیر در وارد خانه شد. دست‌های بلندش را سوی گردنِ ناهید دراز کرد. دست‌های مردِ غول‌پیکر مثل دو نشانه‌ی بزرگ از دوده نشستند روی گردنش. ناهید اولش از ترس خشکش زده بود، اما چند لحظه بعد هم که سعی کرد دست‌های مرد را از گردنش جدا کند، آن‌ها را همچون توده‌ای از مه یافت. هر چه تقلا کرد دست‌های مرد را بگیرد، نمی‌شد؛ دست‌هایش از لابه‌لای آن‌ها عبور می‌کرد و روی هوا باقی می‌ماند. با این حال رفته‌رفته احساسِ خفگی کرد. دست‌های بُخاروارِ مرد، مثل سنگِ سنگینی نشسته بود روی گردنش. حتا دیگر نمی‌توانست نفس بکشد. صورتش کبود شده بود و احساس می‌کرد تمام خون‌های جاری در بدنش، می‌خواهند از منافذ پوستش بیرون بزنند. نفسش بند آمده بود. می‌خواست فریاد بزند، اما نمی‌توانست. می‌خواست بیدار شود، اما نمی‌توانست. چشم‌هاش را به این سو و آن سو چرخاند. تا چشمش افتاد به میزِ پهلوی راستش، سرش را با شدت، و با تمام توان کوبید به گوشه‌ی تیزِ شیشه‌ای‌اش. دفعتاً بیدار شد. خیسِ عرق، و لرزان.»

مجتبا هوشیار محبوب، داستان‌نویس، متولد ۱۳۶۶ است. از او پیش از این شش کتاب منتشر شده است: داستان بلندی با نام «آقای مازنی و دلتنگی‌های پدرش» (۱۳۹۰) تحسین شده در جایزه‌ی ادبی واو، اثری پژوهشی-انتقادی با عنوان «از رمان؛ جستارهایی پیرامون آثار هوشنگ گلشیری» (۱۳۹۴)، داستان بلند «آن‌ها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند» (۱۳۹۵)، داستان بلند «روزهای آبی، شبِ مکافات» (۱۳۹۷)، ترجمه شعرهایی از شاعرانِ ناشناخته باعنوان «زندگی من به مثابه‌ی یک سوژه» (۱۳۹۸) و رمان «امارت شر» (زمستان ۹۸).


این کتاب در ۲۹۶ صفحه و با قیمت ۵۲هزارتومان در نشر کتاب‌سرای تندیس منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...