نمایشنامه «مربای روسی» [Русское варенье] نوشته لودمیلا اولیتسکایا [Lyudmila Ulitskaya] با ترجمه مریم شفقی توسط نشر هرمس منتشر و راهی بازار نشر شد.

مربای روسی» [Русское варенье] نوشته لودمیلا اولیتسکایا [Lyudmila Ulitskaya

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌نمایشنامه سال ۲۰۰۸ منتشر شد.

نویسنده این‌کتاب می‌گوید «مربای روسی»‌ شرح ارتباط او با آنتون پاولویج چخوف است. گفتگو با چخوف خواسته او بوده تا به او بگوید بدون او چگونه در روسیه به سر می‌برد. مردم هم، همان‌اند که بودند؛ باغ آلبالو در همه‌جا بدل به مربا شده و فعالیت روسی‌ها زمین را به ویرانه تبدیل کرده است؛ از زیباییِ طبیعتِ سبز سوخت تولید می‌کنند و از حیوانات نازنین پوست.

لودمیلا اولیتسکایا این سیر تحول تمدن را خوشایند نمی‌داند اما می‌گوید هیچ‌کس از او نمی‌پرسد چه می‌خواهد و این موضوعات به مربا یعنی محصولی که از همه اینها تولید می‌شود چه ارتباطی دارد؟ بدبختی آن است که مربای مورد اشاره خوردنی هم نیست و این‌موضوع از هر چیزی دردناک تر است.

این‌نمایشنامه با ۱۳۰ صفحه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...