کتاب «چگونه یک فیلمنامه محشر بنویسیم؟» [How to build a great screenplay] نوشته دیوید هاوارد [David Howard] و ترجمه ابراهیم راهنشین از سوی انتشارات ساقی منتشر شد.

چگونه یک فیلمنامه محشر بنویسیم؟ [How to build a great screenplay] نوشته دیوید هاوارد [David Howard]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، کتاب «چگونه یک فیلمنامه محشر بنویسیم؟» مخاطبش را وارد جهان تازه‌ای از عالم فیلمنامه‌نویسی می‌کند. این کتاب، تمام چرخ‌دنده‌های ریز و دُرُشتی را که پشت صفحات فیلمنامه‌های محشر، با هم چفت و بست شده‌اند، از هم باز می‌کند تا طرز کار تک تک آنها را برای مخاطب خود شرح دهد. دیوید هاوارد خواننده‌اش را با حقایقی از دنیای فیلمنامه‌نویسی آشنا می‌کند که تاکنون از آنها خبر نداشته است. او در این کتاب، شور و اشتیاق دست به قلم شدن را در خواننده ایجاد می‌کند تا از او یک فیلمنامه‌نویس محشر بسازد.

کسانی که تئوری‌های فیلمنامه‌نویسی را دنبال می‌کنند، حتماً با نام دیوید هاوارد آشنا هستند. در حال حاضر، او یکی از بهترین نظریه‌پردازان فیلمنامه‌نویسی دنیا به حساب می‌آید. فردی که بنیان‌گذار مقطع کارشناسی‌ارشد فیلمنامه‌نویسی در دانشگاهِ «یو سی اِل اِی» آمریکاست. نگاه عمیق و خاص دیوید هاوارد به تئوری‌های فیلمنامه‌نویسی، او را از سایر هم‌قطارانش متمایز می‌کند. این کتاب، دومین کتابی است که دیوید هاوارد به رشته تحریر درآورده است. نخستین کتاب او یعنی ابزار فیلمنامه‌نویسی، با موفقیتِ چشمگیری روبرو شد و نام دیوید هاوارد را بر سر زبان‌ها انداخت.

این کتاب به تازگی در ۵۴۶ صفحه و با تیراژ ۱۱۰۰ نسخه با قیمت ۶۶ هزار تومان از سوی انتشارات ساقی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...