جشن امضای کتاب «سه قصه» نوشته اومبرتو اکو با حضور مترجم این کتاب، غلامرضا امامی، محسن هجری و بیوک ملکی یازدهم اردیبهشت در غرفه انتشارات چکه در نمایشگاه کتاب برگزار می‌شود.

به گزارش مهر، رونمایی و جشن امضای کتاب «سه قصه» نوشته اومبرتو اکو با حضور مترجم این کتاب، غلامرضا امامی، محسن هجری، نویسنده و بیوک ملکی، شاعر روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت در غرفه انتشارات چکه در نمایشگاه کتاب برگزار می‌شود.

کتاب «سه قصه» با دیباچه و ترجمه غلامرضا امامی از زبان اصلی ایتالیایی و پرداخت حق کپی رایت به فارسی منتشر شده است.

این اثر شامل سه قصه از اومبرتو اکو است و با نقاشی‌هایی از اوجینو کارمی نیز همراه است. قصه اول با نام «بمب و ژنرال» داستانی است از زبان اتم‌های بیچاره‌ای که داخل بمبی اسیرند و فرمانده و ژنرالی که می‌خواهند به هر بهانه جنگی به پا کنند اما اتم‌ها با همدلی نقشه آن را نقش برآب می‌کنند.

قصه دوم با عنوان «سه فضا نورد» داستان سفر سه فضانورد مشکوک است که با سفری به مریخ دیداری با ساکنان مریخ می‌کنند.

قصه سوم نیز با عنوان «کره‌ای دیگر» قصه امپراطور مغرور و متکبری است که می‌خواهد به زور تمدن را به کره خوشبخت دیگری صادر کند.

اومبرتو اکو درباره سه قصه گفته است: «این اثر کتابی برای بچه‌ها، بزرگ‌ها و همه کسانی که به قصه نیاز دارند.»

اومبرتو اکو (زاده ۵ ژانویه ۱۹۳۲- درگذشته ۱۹ فوریه ۲۰۱۶) نشانه‌شناس، فیلسوف، متخصص قرون وسطی، منتقد ادبی و رمان‌نویس ایتالیایی بود.

کتاب «سه قصه» که مدتی نایاب بود به مناسبت نمایشگاه کتاب، تجدید چاپ شده است. این کتاب در غرفه انتشارات چکه واقع در بخش ناشران کودک و نوجوان، سالن B، غرفه شماره ۱۱۸ در ساعت ۱۶ روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت رونمایی خواهد شد. شرکت در این مراسم برای عموم علاقه‌مندان آزاد است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...