شماره 110 نشریه همشهری داستان، ویژه نوروز 1399، با متن خداحافظی هوشنگ مرادی کرمانی از دنیای نویسندگی منتشر شد.{

شماره 110 نشریه همشهری داستان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در این شماره همچنین از منوچهر بدیعی مترجم شناخته شده و همچنین الگا توکارچوک برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2018 جستارهایی منتشر شده است.

همچنین داستان‌هایی از ناتاشا امیری نویسنده شناخته‌شده اما کم‌کار، آرش آذرپناه، رضا زنگی‌آبادی و بهاره رهنما و روایت‌هایی نوروزی از مهدی افشارنیک، سید ابوطالب مظفری شاعر شناخته شده افغانستانی، سید احمد بطحائی و... از دیگر مطالبی است که در شماره تازه نشریه داستان همشهری منتشر شده است.

در این شماره از همشهری داستان، متن خداحافظی هوشنگ مرادی‌کرمانی، نویسنده مطرح و محبوب کشورمان از دنیای نویسندگی به صورت اختصاصی آمده است که بخشی از این متن به شرح زیر است:

«دوستان خوبم، خوانندگان نازنین و وفادار نشریه «داستان همشهری»؛
سلام
یاد آن سال‌ها می‌افتم که حرفی برای گفتن داشتم. نوروزها داستان‌های «عیدانه» می‌نوشتم. حالا دیگر یک سالی می‌شود که دل و دماغی ندارم. قلم را کنار گذاشته‌ام یا قلم مرا کنار گذاشته. فرقی نمی‌کند. اخوان ثالث گفته بود: 
رسیده‌ایم من و نوبتم به آخر خط
نگاه دار، جوان‌ها بگو سوار شوند
به دوستی که گفته بود چرا در اوج دست از نوشتن کشیدی؟ گفتم نوشتن نه با من شروع شده است و نه با من تمام می‌شود. می‌خواهی در ذلت و چه‌کنم، چه‌کنم کنار بگذارم؟!»

شایان ذکر است که این نشریه در 188 صفحه با قیمت 20 هزار تومان منتشر شده و متولیان آن با توجه به شرایط موجود و برای تشویق علاقه‌مندان نشریه به رعایت قرنطینه خانگی، امکان ارسال پستی رایگان آن را فراهم کرده‌اند.

این نشریه از همین شماره توسط شورای سردبیری متشکل از هادی تقی‌زاده، شهریار وقفی‌پور و احمد ابوالفتحی منتشر می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...