مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه محمد حسن شهسواری با عنوان «تقدیم به چند داستان کوتاه» پس از ۱۲ سال تجدید چاپ شد.

تقدیم به چند داستان کوتاه  محمد حسن شهسواری

مجموعه داستان «تقدیم به چند داستان کوتاه» اثر محمد حسن شهسواری به تازگی از سوی انتشارات چشمه روانه بازار کتاب شده است.

این مجموعه داستان پیش از ایندر سال ۱۳۸۶ از سوی نشر افق منتشر شده بود و برای تجدید چاپ از سوی نویسنده به ناشر دیگری واگذار شده است.

شهسواری در این اثر بیش از هرچیز به داستان گویی جاذبه ی اثر و لذت خواننده اهمیت داده و سعی کرده رابطه‌ای بینامتنی میان عناصر و مفاهیم مورد نظرش در داستان ایجاد کند.

این مجموعه شامل داستان‌هایی با عنوان آمرزش، زبرتر از خواب، نرم تر از بیداری، چاکریم جناب سروان و تقدیم به چند داستان کوتاه است که نشر چشمه در چاپ نخست خود از آن در ۲۲۸ صفحه و با قیمت ۲۰ هزار تومان آن را منتشر کرده است.

از این نویسنده تازه‌ترین رمان مجموعه رمان ژانر نیز با عنوان «شهریور شعله‌ور» نیز در دست انتشار است که به زودی به مخاطبان عرضه خواهد شد.

مجموعه رمان ژانر فعالیتی گروهی با سرپرستی شهسواری و حضور نویسندگانی چون ضحی کاظمی، لاله زارع و سامان نوایی بود که در نشر ققنوس منجر به تولید بیش از ۵ رمان شد که با استقبال قابل قبولی نیز از سوی مخاطبان نیز همراه شد.

این نویسنده همچنین دومین و سومین مجلد از رمان ایرانشهر را نیز در موسسه شهرستان ادب در دست انتشار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...