به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دیشب در نیویورک، «حلقه منتقدان کتاب ملی» برندگان جوایز کتاب خود را برای سال ۲۰۱۸ اعلام کرد.

آنا برنز [Anna Burns]  شیرفروش» [milkman]

در بخش داستانی آنا برنز [Anna Burns] نویسنده ایرلندی برای رمان «شیرفروش» [milkman] موفق به کسب این جایزه شد. لوری فیترز از این اثر به عنوان اثری اصیل یاد کرد که از ترس‌هایی آشنا و ناآشنا که هر روز اعمال می‌شود پرده برمی‌دارد و قهرمان جوان خود را با حملات جنسیتی و سیاسی روبه‌رو می‌سازد. این کتاب برنده بوکر ۲۰۱۸ نیز شده است.

در بخش غیرداستانی، استیو کول برای کتاب «اداره مدیریت اس: سی‌آی‌ای و جنگ‌های مخفی آمریکا در افغانستان» موفق به کسب جایزه اصلی شد. مری آن گوین منتقد درباره این اثر گفته است: روایت او که با همدردی برای همه طرفین گفته شده، در توصیفش از تلفات انسانی این جنگ بسیار غم‌انگیز، وحشتناک و تکان‌دهنده است.

آدا لیمون برای «حمل کردن» موفق به کسب جایزه شعر شد. تس تیلور منتقد درباره آن گفت است: این اثر بخشی جدید را در مجموعه کار این نویسنده باز می‌کند که از همین حالا بسیار زیبا و موفق است.

جایزه نقد ادبی برای «آزاد باش: مقاله‌ها» به زادی اسمیت رسید. چارلز فینچ منتقد درباره این اثر می‌گوید: حسی آتشین و کامل دارد و درگیری‌های درونی یک ستاره را با خود حمل می‌کند.

نورا کروگ برای «تعلق داشتن: یک آلمانی با تاریخ و خانه کنار می‌آید» جایزه بخش اتوبیوگرافی را از آن خود کرد. کیت تاتل منتقد درباره این اثر می‌گوید: کروگ پرتره‌ای به شدت اثرگذار و کاملاً تکان‌دهنده از خاطرات خود و اکتشافاتش درباره افرادی که پیش از خودش حضور داشتند را به مخاطب ارائه می‌کند.

جایزه بیوگرافی هم برای «فلش: ساختن وی‌جی معروف» به کریستوفر بونانوس رسید.

رمان «آرام آرام» نوشته تامی اورنج موفق شد جایزه جان لئونارد را از آن خود کند که با هدف معرفی بهترین اثر نخست در هر ژانری توسط حلقه منتقدان کتاب ملی هر سال اهدا می‌شود.

دریافت‌کننده جایزه ۲۰۱۸ نونا بالاکیان برای برتری در زمینه نقد و بررسی که هر سال به خاطر یک اثر منتقدانه درجه یک به یکی از اعضای حلقه منتقدان کتاب ملی اهدا می‌شود، مارین کوریگان بود. کوریگان منتقد «هوای تازه» اثر ان‌پی‌آر بود.

در نهایت، خانه نشر آرته پوبلیکو موفق شد جایزه یک عمر دستاورد حرفه‌ای ایوان ساندروف را به خود اختصاص دهد. آرته پوبلیکو قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین خانه نشر ادبیات لاتین‌تبار در ایالات متحده است. این خانه نشر که ۴۰ سال پیش توسط دکتر نیکولاس کانلوس تأسیس شد و در حال حاضر در هیوستون مستقر است، هر سال ده‌ها کتاب به قلم نویسندگان لاتین‌تبار هم به زبان انگلیسی و هم به زبان اسپانیایی منتشر می‌کند. این خانه نشر همچنین یک شاخه با عنوان پینیاتا بوکس دارد که کارش انتشار ادبیات کودکان است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...