گل سرسبدِ مردان دریا | الف


هرمان ملویل همواره ماجراجویی‌های زندگی پر فراز و نشیب خود را دستمایه‌ی داستان‌نویسی‌اش قرار داده و رمان‌های او حکایت‌گر سفرهای پرحادثه‌ای است که در طی مسیر حرفه‌ای خود تجربه کرده است. بزرگ‌ترین و ماندگارترین این تجارب در کتاب «موبی دیک» گرد آمده که سفری سرشار از خطر، بیم و امید را در راه شکار نهنگ سفید به تصویر می‌کشد. سفری که گویی برای هر انسانی به نوعی رخ می‌دهد و به همین خاطر بشر در هر دوره‌ای از تاریخ ناگزیر از انجام آن است. این رمان تاکنون خوانش‌های متعدد فلسفی، جامعه‌شناختی و ادبی داشته و منبع الهام نویسندگان و هنرمندان فراوانی بوده که نشان از قابلیت تأویل بسیار بالای آن دارد.

خلاصه رمان یلی‌باد ملوان» [Billy Budd, Foretopman]

دیگر آثار ملویل نیز از این قاعده مستثنی نیستند و هر یک به گونه‌ای سرگشتگی انسان را در این جهان روایت می‌کنند. آخرین اثر این نویسنده، «بیلی باد ملوان» [Billy Budd, Foretopman] نیز بر مبنای یکی از تجارب سفرهای دریایی او نوشته شده است. کتابی از ملویل که فرصت کامل شدن نیافت و چند دهه پس از مرگش چاپ شد.

ملویل در کتاب بیلی‌باد ملوان تمرکز نگاهش را بر شخصیتی می‌گذارد که جذابیت‌های بسیاری دارد. او ملوانی است که به اعتراف ناخدای کشتی‌اش گل سرسبد مردان دریاست. نویسنده از از همان ابتدا شرحی حماسی‌گونه از ظاهر، رفتار و سلوک بیلی‌باد به خواننده ارائه می‌دهد. این شرح که از قدرت تأثیر و نفوذ این مرد حکایت دارد، از او در نظر هر مخاطبی شخصیتی کاریزماتیک می‌سازد. بیلی‌باد اندامی متقارن و بی‌نقص دارد و بلندقدتر از اطرافیان‌اش است؛ آن چنان بلندبالا که توجه هر ناظری را به خود جلب می‌کند.

راوی به زیبایی بکر و بدوی بیلی‌باد تأکید دارد تا تصویری اسطوره‌ای از او بسازد. راه رفتن او در هر گذرگاهی ستایش تماشاگران را برمی‌انگیزد و گاه چنان رنگ و بویی از تقدس می‌یابد که شبیه حالت روحانی کاهنان آشوری در زمان انجام مناسک مذهبی‌شان می‌شود. نویسنده شخصیت‌های تأثیرگذار سفرهای دریایی معروف را با او مقایسه می‌کند. در این قیاس بیلی‌باد همواره امتیازی برتر از همگنان خود دارد و نیرومندی و زیبایی‌اش سرآمد همگان است. در ساحل قهرمانی بی‌مانند است و در دریا علاوه بر هنر دریانوردی، سخنوری و مهارت‌های کلامی‌اش زبانزد است. با این اوصاف انتظار می‌رود این شخصیت ماجراهایی حماسی بیافریند و بیلی‌باد حقیقتاً هم قهرمانی است که با سفرهای پرخطر خود در ذهن مخاطب حماسه‌ساز و ماندگار می‌شود.

آن‌چه سفری را که قهرمان داستان در این رمان پیش روی خود دارد، از سایر سفرهایش متمایز می‌کند، وقایعی است که در آن رخ می‌دهد. وقایعی که منجر به گرفتن تصمیم‌هایی خطیر و سرنوشت‌ساز برای این ملوان جوان می‌شود. او توسط ناخدای یک ناو برای سفری طولانی و پرخطر انتخاب می‌شود. این انتخاب بسیار آنی و غیرمنتظره رخ می‌دهد، چندان‌که حیرت بیلی‌باد و ناخدای کشتی‌ای را که در استخدام آن است برمی‌انگیزد. ناوبان کشتی بلی‌پوتنت که بیلی‌باد را برای پیوستن به مردان دریایی جنگی خود برمی‌گزیند در همان نگاه اول به تبحر و کارآمدی او پی می‌برد و همراهی او را در جمع ملوانان مجرب و آبدیده‌ی خود می‌طلبد.

بیلی‌باد تأملات بسیاری در این مسیر دور و دراز تجربه می‌کند و تحولات روحی فراوانی را پیش روی خود دارد. سردرگمی‌های او آن‌چنان آزارنده است که تا سرحد مرگ در او تنش و ترس می‌آفریند. قهرمان قصه، هم باید توفان‌های درونی سهمگینی را از سر بگذراند و هم با تهدیدات بیرونی مهلکی بجنگد. مجموع این شرایط برای محک خوردن عیار همان اسطوره‌ای است که نویسنده در آغاز داستان ساخته و کوشیده مخاطب را مجاب کند که او قابلیت‌های بی‌شماری برای مواجهه با انواع خطرات دارد.

مسأله‌ی اصلی داستان این است که این شخصیت نافذ و کاریزماتیکی که تحسین همگان را در همان نگاه اول برمی‌انگیزد، آیا توان مقابله با انواع شرایط بغرنج را دارد، یا ممکن است در نیمه راه از مبارزه بازایستد و تسلیم شود؟ خواننده مدام بر سر این دوراهی قرار می‌گیرد که مرد سخت‌کوش دریا جوهر خود را نشان می‌دهد یا این‌که تمامی ستایش‌هایی که از او شده واهی و توخالی است. اما ماجراها چنان دامنه‌ی پیچیده‌ای دارند که به راحتی نمی‌توان به قضاوتی قطعی درباره‌ی بیلی‌باد رسید.

داستان در قرن نوزدهم رخ می‌دهد و بدیهی است که بسیاری از مقتضیات تاریخی، اجتماعی و ادبی آن دوره را به همراه داشته باشد. ملویل لحنی حماسی و نثری فاخر به روایتش داده که مترجم نیز کوشیده آن را به زبان مقصد منتقل کند. توصیف‌های ملویل پر از تصاویری با جزئیات فراوان و استعاراتی است که زبان او را به شعر نزدیک می‌نماید. شرح دلاوری‌های بیلی‌باد که گویی نوع بشر را نمایندگی می‌کند نیز همچو شکلی از روایت را می‌طلبد.

از منظر ملویل گویی بیلی‌باد از جانب تمامی انسان‌های هم‌عصرش مأموریت دارد که به سفری سرنوشت‌ساز قدم بگذارد و سردرگمی‌ها، تردیدها، هراس‌ها و تصمیم‌گیری‌های پرخطر را به جای آن‌ها تجربه کند. به همین خاطر نویسنده می‌کوشد علاوه بر قصه‌ای پرحادثه، قهرمانی تمام‌عیار را به تصویر بکشد که باید ظرافت‌های بسیار در ظاهر و باطنش بگنجاند تا قابلیت چنان مبارزه‌ی بزرگی را پیدا کند. «بیلی‌باد ملوان» با پیچیدگی‌های روایی بسیاری که دارد قدرت تحلیل مخاطب را در ابعاد و جنبه‌های متعددی به چالش می‌کشد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...