سمیه امینی‌راد | آرمان ملی


شعر هفتاد؛ اگرچه مشخصا به دهه هفتاد اشاره دارد اما درواقع، به جریانی اتلاق می‌شود که بعد و حتی قبل از این دهه‌ تقویمی نیز وجود و استمرار داشته است. به عبارت دیگر؛ پارامترهای مطرح در شعر موسوم به هفتاد، پارامترهای ایستایی نیستند و به تعبیر ابوالفضل پاشا، قابل به‌روزرسانی شدن‌اند. این شاعر و منتقد ادبی که از سال‌ها پیش با همراهی و همکاری چهره‌هایی دیگر، کانال، جراید و سلسله‌کتاب‌هایی را با رویکرد تبیین شعر «هفتاد» راهبری کرده، در توضیح این رویکرد می‌گوید: «معیار ما برای اینکه چه شاعری و چه شعری هفتادی به شمار می‌آید، این نیست که آن شاعر چقدر شهرت دارد یا چه رزومه ای دارد» و اینکه: «پیشرو بودن هم تعریف و محدودیت ندارد. هر شعر پیشرویی هم فقط یک بار پیشرو است و بعد از آن باید شعرهایی با معیارهایی جدیدتر منتشر شود». با هدف تشریح اهداف انتشار کتاب‌های فَروَست (سری) کتاب‌های «هفتاد» مصاحبه‌ای با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید:



از آنجا که در مجلات و کتاب‌های متعدد از منظرهای گوناگون به شعر هفتاد پرداخته شده است، کتاب‌های فروست هفتاد از چه منظری و با چه رویکردی منتشر شده‌اند؟ آیا به قصد تجلیل از شاعران یا به قصد تحلیل آنان است؟

شعر هفتاد به‌قدری امکانات و پیشروی‌هایی داشته که هرقدر هم از منظرهای مختلف به این مهم پرداخته شود، باز هم کم است. ما در حوزه انتشار شعر هفتاد، حجم قابل ملاحظه‌ای آثار داریم، اما در حوزه نقد هفتاد، بسیار فقیریم؛ یعنی در نگرش، بحث و تبادل نظر پیرامون هفتاد، جامعه ما هنوز نیازمند قدم‌های بزرگ‌تری است. در جامعه‌ای که ما دوست داریم نقد شعر هفتاد در شکل راستین آن در دسترس باشد، متاسفانه به شکل اندک در دسترس است ولی همین مقدار اندک هم اصلا پاسخگو نبوده و هنوز هم اشتباهات فاحشی مشهود است. باید شاعران و افرادی که دوستدار شعر پیشرو هستند، کاری جدی انجام دهند. با همین هدف هم انتشار کتاب‌های هفتاد آغاز شد و برای این منظور کتاب‌های هفتاد را راه‌اندازی کردیم که بخشی از این جای خالی پر شود. من شخصا اقداماتی به شکل اجرایی به همین منظور انجام داده‌ام؛ ابتدا کانالی به اسم کانال هفتاد در فضای تلگرام ایجاد کردم که خوشبختانه بازخورد خوبی داشت؛ یعنی قبل از ایجاد این کانال خودزنی‌هایی از طرف بعضی از شاعران هفتاد دیده بودم که متاسفانه برخی از مطبوعات هم به آن دامن می‌زدند و این درد بزرگی بود که برخی از مصاحبه‌ها با برخی از شاعران هفتاد با تیترهای مغرضانه و اشتباه منتشر می‌شد.

مثلا چنین تیتری: «نمی‌توانم بگویم که من شاعر هفتادی هستم» فاجعه اینجا بود که خود شاعران هفتادی هم علیه هفتاد موضع می‌گرفتند! یا مثلا این تیتر: «قاطعانه می‌گویم که شعر هفتاد وجود ندارد» این‌ها فاجعه است که تیتر شاعران اصلی هفتاد اینگونه بود و صاحبان رسانه هم به دلیل جاذبه‌ای که ایجاد می‌کرد این تیترها را انتخاب می‌کردند! آری؛ اولین اقدام من برای معرفی دقیق شعر هفتاد، راه‌اندازی کانال هفتاد بود که توانست روشنگری کند و این دیدگاه‌ها را از بین ببرد و کسانی که علاقه‌مند بودند و روش کاری‌شان هفتادی بود، متوجه شدند که آن‌ها هم جزء گستره شعر هفتاد محسوب می‌شوند و یک نظم و نسقی به آثارشان دادند؛ بدون اینکه دهه هفتاد را دیده باشند. حتی شاعرانی بودند که بعد از دهه هفتاد به دنیا آمده بودند اما متوجه شدند روش کارشان هفتادی است و می‌توانند جزو شاعران گستره هفتاد به شمار بیایند. این کار بخشی از هدفی شد که در ذهن من و آفاق شوهانی بود و به‌هر‌حال تا حدود زیادی توانستیم این چالش را برطرف کنیم. وقتی ما چنین هدفی داریم، به هیچ وجه به دنبال تجلیل از شاعران هفتاد نیستیم و نبودیم. از طرفی شاعران هفتاد نیازی به تجلیل ندارند؛ زیرا سال‌ها شعر گفته‌اند و تثبیت شده‌اند.

شعرهای شاعران هفتاد آنقدر مهم و تاثیرگذار بوده که ما این ویژگی مثبت را نه می‌توانیم انکار کنیم، نه می‌توانیم علیه آن جبهه بگیریم. قصد ما تحلیل بوده؛ حالا این تحلیل تا چه حد انجام شده یا نشده، جامعه باید بگوید. به تعبیر بارت که می‌گوید؛ «مولف مرده» ما باید بگوییم مثلا؛ محقق مرده. من به عنوان یک محقق مرده می‌خواهم سخن بگویم که این کتاب‌ها در جامعه تاثیرگذار بوده و بازخورد خوبی داشته است. این کتاب‌ها به خیلی از کسانی که درباره شعر هفتاد چیز چندانی نشنیده بودند و یا اطلاعات غلطی داشتند، کمک کرده است. در حال حاضر نیز بسیاری از شاعران، شعرهاشان را برای انتشار در کانال هفتاد ارسال می‌کنند، ولی از آنجا که شماری از این آثار، شعرهایی پیشرو نیستند، نمی‌توانیم انتشارشان دهیم. در واقع ما به خود شعر تعهد داریم؛ نه به افراد.

آیا تاکنون کتاب‌های قابل تاملی پیرامون پژوهش‌ها و نقدهای شاعران دهه هفتاد منتشر شده است؟

قبل از اینکه پیرامون سوال شما توضیح بدهم، از یک منظر کلی کتاب‌های هفتاد را برای مخاطبان تشریح می‌کنم. ایجاد فروست کتاب‌های هفتاد از همان ابتدا که من و خانم شوهانی آن را پایه‌گذاری کردیم، طی توافقی که با ناشر داشتیم، قرار بود به چند دسته تقسیم شوند: یکی گزیده‌های شعر که نمونه‌هایش به تعداد قابل توجهی منتشر شده است و حتی بیشترین تعداد به گزیده‌های شعر اختصاص داشته. دوم، مجموعه شعرهای مستقلی که این اتفاق، الزاما مبتنی بر نام و شهرت شاعران آن‌ها نبوده؛ بلکه اساس کار بر موفق بودن آن مجموعه‌ها شکل گرفته است. البته این فرصت را برای آینده گذاشته‌ایم تا از این به بعد نیرو را روی مجموعه‌های شعر متمرکز کنیم؛ چرا که گزیده‌ها به مقدار قابل توجهی منتشر شده‌اند. سوم: یکی دیگر از بخش‌های قابل توجه هفتاد، کتاب‌های نقد و نظر بوده است که یکی از آن‌ها، کتاب «حرکت و شعر» است که با افزوده‌های قابل توجهی بر متن اصلی کتاب در همین فروست کتاب‌های هفتاد منتشر خواهد شد و کتاب دیگری با عنوان «50 خوانش بر شعر هفتاد» شامل ۵۰ خوانش خواهد بود. کتاب‌هایی در حوزه نقد هم برخی از دوستان کار کردند و برخی نیمه‌کاره است که امیدواریم در آینده در حوزه نقد و نظر در این فروست منتشر کنیم.

آیا در تبیین شاخص‌های شعر این دهه و انتخاب شعرهای این مجموعه، هیات یا گروه گزینشی تشکیل شده است؟

از همان شروع کار، به این نتیجه رسیدیم که در گام اول، محوریت هفتاد را در نظر بگیریم. ایجاد کانال هفتاد از حدود ۶ یا ۷ سال پیش فعالیت مهمی در همین حوزه بود. بعد از آن تصمیم گرفتیم کتاب «در گستره هفتاد» را منتشر کنیم که البته دو سال طول کشید -گردآوری شعرهای این کتاب در سال ۹۵ شروع شد و در سال ۹۶ به اتمام رسید و در سال 98 هم به چاپ رسید- و بازخورد خوبی هم داشت. از ابتدا همین ما دو نفر –من و خانم شوهانی- به عنوان دو شاعر هفتادی دست به کار شدیم و بر کتاب گستره هفتاد مقدمه ای نوشتیم که در تبیین عملکرد شاعران شعر این دهه موفق بود و اگر چه انتشار این کتاب کمی هم به تعویق افتاد، اما کلیت هدف رضایت بخش بود.

چه شاخص هایی در گزینش شعر یا شاعر منتخب هفتاد لحاظ می شود؟

یکی از اقدامات مهمی که در حوزه شعر هفتاد انجام دادیم، انتشار فصلنامه هفتاد به شکل الکترونیکی بود که در شماره صفر این نشریه در مقدمه تاکید کردیم که کلمه «هفتاد» بنا بر تجربه دهه اخیر، استعاره‌ای برای شعر پیشرو است. طبیعتا برخی از شاعرانی که در دهه هفتاد حضور داشتند، از گستره شعر هفتاد خارج می‌شوند و شاعرانی به این گروه می‌پیوندند که تاثیر گرفتند و حتی فراتر از تاثیرگیری، شعر هفتاد را به‌روز‌رسانی کردند و کارهای نوینی انجام دادند؛ کارهایی که برخی از شاعران هفتاد انجام نداده بودند. همه این‌ها معیارآفرینی و هم‌افزایی بود که نسل‌های جدید به نسل قدیم بپیوندند و همه با هم یک حرکت دسته جمعی انجام دهند؛ یعنی پیشرو بودن شرط اساسی برای شعر و شاعر هفتاد محسوب می‌شود. در فروست شعر هفتاد، مجموعه شعر کسانی چاپ می‌شود که شاید پیش از این، مجموعه شعری هم منتشر نکرده باشند. پس معیار ما برای اینکه چه شاعری و چه شعری هفتادی به شمار می‌آید، این نیست که آن شاعر چقدر شهرت دارد یا چه رزومه‌ای دارد. بعضی‌ها که در دهه هفتاد هم فعال بودند، بعد که به تکرار خودشان رسیدند، از حوزه شاعران هفتاد خارج شدند. ما شهرت یا دوستی را در نظر نداریم؛ فقط پیشرو بودن ملاک است. پیشرو بودن هم تعریف و محدودیت ندارد. هر شعر پیشرویی هم فقط یک بار پیشرو است و بعد از آن باید شعرهایی با معیارهایی جدیدتر منتشر شود؛ یعنی معیار اگر بخواهد به تکرار برسد، سرنوشت همان شاعرانی را شاهد خواهیم بود که از گردونه شاعران هفتاد خارج شدند که نیاز به نام بردن نیست. شاعرانی از نسل خود ما بودند و کار اجرایی هم داشتند؛ ولی متاسفانه در طول زمان نتوانستند خود را به‌روزرسانی کنند. تاکید می‌کنم؛ شاخص ما پیشرو بودن شعر و شاعر است.

گردآورندگان گزیده اشعار «هفتاد» چه کسانی بودند و با چه معیارهایی گزینش می‌کردند.

در سالیان اخیر گزینش و انتشار شعر شاعران هفتاد در دو‌ مورد انجام شد که در هر دو‌ مورد، من شخصا حضور داشتم. اولی کتابی بود به اسم «هفتاد» که در انتشارات سرزمین اهورایی منتشر شد و مدیر نشر -مجید ضرغامی- تاکید داشت سه داور حضور داشته باشند. با رایزنی‌هایی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم بهزاد خواجات، رضا چایچی و بنده داوران کتاب «هفتاد» باشیم که همه ما در دفتر این انتشارات جمع شدیم، صحبت‌ها و همفکری‌های بسیاری پیرامون این کتاب انجام دادیم، معیارهایی را در نظر گرفتیم و شاعران را برحسب این معیارها انتخاب کردیم. البته اگر امروز از من درخصوص بعضی از این شاعران بپرسند، شاید دیگر آنها را شاعر هفتاد قلمداد نکنم؛ چون در طول زمان، شعر خود را به روزرسانی نکرده‌اند، اما در آن مقطع زمانی بر اساس همفکری‌ها، رای همه داوران را در نظر داشتیم. قابل توجه است که آقای ضرغامی که خود شاعر است،‌ ابدا در انتخاب‌ها دخالت نکرد و در ضمن، نظر مطلق کسی آنجا اجرا نشد. این کتاب سر و صدای زیادی به پا کرد و موافقان و مخالفان زیادی به همراه داشت.

از این دو داور یکی ادعا کرد من نتوانستم آرای خودم را آنجا اعمال کنم که مثلا فلانی شاعر هفتاد بود اما متاسفانه لحاظ نشد. به هر حال چنین اختلاف نظرهایی پیش آمد، اما این کتاب اولین کتابی بود که از گزیده شعر شاعران هفتاد منتشر شد؛ آن هم با نظر شاعران هفتاد. اما کتاب بعدی که در این‌زمینه منتشر شد حول محور شاعران هفتاد نبود؛ بلکه گستره هفتاد را در نظر داشت و در آن، شاعران گستره هفتاد به سه دسته تقسیم شدند: گروه اول شاعرانی که از ابتدا این شعر را بنیانگذاری کردند، گروه دوم: شاعرانی که در نیمه دوم دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به این گروه پیوستند و‌ موجب تحکیم بیشتر این شعر شدند و گروه سوم: شاعرانی بودند که در دهه هفتاد شعر حضور فیزیکی نداشتند. در کتاب در «گستره هفتاد» کمیت شاعران به نسبتی که پیش می‌رفتیم از گروه اول به گروه دوم و گروه سوم بیشتر می‌شد و امروزه هم اذعان می‌کنم شاعران زیادی هستند که در آن دوره از دید ما پنهان بودند و ما کمتر آنها را می‌شناختیم و یا شعرشان را کمتر می‌شناختیم و شعرشان به‌مرور زمان بهتر و پیشروتر شد. امروزه ما باید یک مرجع دیگر و یک کتاب دیگر در حوزه گستره هفتاد تنظیم کنیم پیرامون شاعرانی که آن دوره از قلم افتادند. البته این کار زمان می‌خواهد و همکاری انتشاراتی را هم می‌طلبد و مستلزم یک کار دوسویه از طرف ما و ناشرهاست -که گاهی یاری می‌کنند گاهی یاری نمی‌کنند؛ چرا‌که مسائل مالی هم در بین است -. گزیده شعرهای «هفتاد» همین دو کتاب بوده است. کتاب اول را من و خواجات و چایچی گردآوری کردیم و در کتاب دوم که پرکارتر بود، من و خانم شوهانی نقش داشتیم.

آیا بحث تقویمی شعر دهه هفتاد در انتخاب شاعران لحاظ شده است یا معیارهای دیگری در این سنجش موثر واقع شده است؟

قبل از اینکه کتاب «در گستره هفتاد» منتشر شود، من شخصا در مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها به صورت پراکنده اشاره کرده بودم که در شعر هفتاد، بحث تقویمی مطرح نیست‌. در مقدمه برخی از کتاب‌های هفتاد، به صراحت اذعان کرده‌ایم که بحث تقدیمی وجود ندارد. نام‌گذاری این نوع شعر به شعر هفتاد به شکل شتاب زده انجام شد؛ آن‌هم بدون اینکه مرجعی برای این کار در میان باشد. این جریان شعری برحسب همزمانی با دهه هفتاد چنین عنوانی را پذیرفت؛ درحالی که از اواسط دهه شصت هم این جریان شعری با شعر رضا چایچی و نازنین نظام‌شهیدی آغاز شده بود؛ پس در شعر هفتاد، بحث تقویمی وجود ندارد. بحث این است که شعر هفتاد چگونه با شعر قبل از خودش تفاوت ایجاد کرد، چگونه نگرش‌ها و دیدگاه‌ها عوض شد و به جای اینکه به کلان روایت‌ها بپردازد به خرده روایت‌ها پرداخت. اینکه شعر چگونه چندصدایی شد، چگونه به اشیا به عنوان ابژه توجه ویژه‌ای نشان داد، چگونه از مفاهیم مطلق‌گرایی شعر قبل از هفتاد جدا شد و به‌طور نسبی به همه چیز نگاه کرد و سایر معیارها که در طول این سال‌ها در مصاحبه‌های شاعران هفتاد به آن‌ها اشاره شده است. پس شعر هفتاد نه در حوزه‌های تقویمی بلکه در حوزه‌های جریان‌شناسی باید نقد و بررسی شود.

به نظر شما چاپ کتاب‌های هفتاد و انتشار مقالات و مصاحبه‌های متعدد در مجلات و کتاب‌ها در بر سر زبان افتادن شعر هفتاد، موثر واقع شده است و منشا تغییرات و تحولات بوده است؟

صددرصد همینطور بود و بازخوردهای خیلی خوبی داشت. اصلا نمی‌توانیم تصور کنیم که چاپ کتاب‌هایی اینچنین در جامعه بی‌تاثیر باشد. تمام اقداماتی که اشاره کردم، اعم از ایجاد کانال هفتاد، فصلنامه هفتاد و کتاب در گستره هفتاد، همگی در دوره‌های زمانی خودشان موثر واقع شدند؛ چنان‌که در اظهار نظر افراد موافق و مخالف نقش چشمگیر داشتند. بسیاری از شاعران هفتاد و حتی خیلی از شاعران جوان تر هم ذیل شعرهایشان هشتک هفتاد می‌زدند. این‌ها نشان از تاثیراتی داشت که این اقدامات به‌جا گذاشته بود. از طرف دیگر افراد زیادی پیغام می‌فرستادند که مایل هستند شعرشان در کانال هفتاد قرار بگیرد و یا مجموعه شعری داشتند که دلشان می‌خواست که در فروست کتاب‌های هفتاد چاپ شود؛ ولی به دلیل این‌که معیار انتشار شعر در کانال یا فروست کتاب‌های هفتاد پیشرو بودن شعرها بود، گاهی اوقات ما از انتشار آن شعرها تن می‌زدیم. همه این‌ها دال بر این است که چقدر این کتاب‌ها تاثیرگذار بوده است. این‌ها جزء تاریخ شفاهی هفتاد به‌شمار می‌رود که باید یک روز به نگارش در بیاید.

پیرامون مسائل، مشکلات و موانع موجود در چاپ کتاب های هفتاد برایمان شرح دهید.

به تعبیر حافظ ...که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها. وقتی کار اجرایی را شروع می‌کنی، تازه متوجه می‌شوی با چه حجم از مشکلات، موانع و سدهای مختلف مواجه هستی که باید از آن‌ها بگذری. همانطور که همه واقف هستیم در جامعه امروز چاپ کتاب به‌خودی‌خود با مشکلات متعددی به لحاظ مالی برای ناشر و مولف همراه است. مشکلاتی که در کمتر جامعه‌ای در جهان مثل کشور ما وجود دارد؛ آن هم با چنین پیچیدگی‌هایی. معمولا روند کار این‌گونه است که شاعران شعرهایشان در مطبوعات متعدد چاپ می‌شود و ناشران بعد از مواجهه با آثار، سرمایه‌گذاری می‌کنند و کتاب شعر شاعران جوان را به دست انتشار می‌سپارند، اما مشکلات مالی در جامعه ما خیلی بیشتر از این حرف‌هاست. از طرفی هم استقبال از کتاب کمتر شده و به نوعی نیاز به خرید کتاب از سبد خرید خانوارها حذف شده و یا کاهش یافته است. این قسم از مشکلات که به طور عادی در مورد انتشار کتاب وجود دارد. حتی انتشار کتاب‌هایی هم که در یک فروست ثابت‌اند گاهی با همین مشکلات مواجه‌اند. اما اینکه ناشر تا چه حد می‌تواند همکاری کند، به شرایط و امکانات وابسته است. به همین دلیل انتشار کتاب‌های هفتاد نیز ناشران متعددی را تجربه کرد. از ابتدا تاکنون ۴ ناشر گوناگون دست به انتشار این کتاب‌ها زده اند که چقدر هم زحمت و اتلاف وقت را به همراه داشت. وقتی ناشری نمی‌تواند به رغم میل باطنی کتاب‌های جدی و حرفه‌ای منتشر کند، نمی‌توانیم وجود مشکلات را انکار کنیم. با همه این‌ها ما همه تلاشمان این بوده که فروست کتاب‌های هفتاد منتشر شوند و در این مجال از تمامی این ناشران که در انتشار این کتاب‌ها یاور ما بودند تشکر می‌کنم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...