آن اسکات [Ann Scott] با رمان «گستاخ‌ها» [Les Insolents] درباره رویاهای ناامیدانه و تنهایی و پوچ بودن دوران، تمام پیش‌بینی‌ها را باطل و عنوان برنده جایزه رنودو [Prix Renaudot] را از آن خود کرد.

آن اسکات [Ann Scott] رمان «گستاخ‌ها» [Les Insolents]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، پس از آن‌که هیات داوران جایزه گنکور، ژان باپتیست آندریا [Jean-Baptiste Andrea] را برای رمان «مراقب او باش» [Watching Over Her] به عنوان برنده جایزه گنکور (Goncourt) معرفی کردند؛ داوران رنودو نیز به رسم هر سال بلافاصله به معرفی برنده خود پرداختند و آن اسکات رمان نویس ۵۸ ساله را برای رمان «گستاخ‌ها» شایسته دریافت این جایزه دانستند. آن اسکات با رمان خود درباره زمانه ما در جستجوی معنا، تمام پیش‌بینی‌ها را به چالش کشید، زیرا دنیای ادبی به برنده شدن گاسپار کونیگ و افسانه‌اش درباره کرم‌های خاکی تاکید داشت.

این نویسنده ۵۸ ساله به‌خاطر رمان‌هایش که پرتره‌هایی از جوانان معاصر ترسیم می‌کند، به‌عنوان یک رئالیست اجتماعی شناخته می‌شود. وی با دومین رمانش «سوپراستارها» دنیای ادبیات را متوجه خود کرد و مورد تحسین مطبوعات قرار گرفت که این رمان را نخستین رمان معتبر پاپ فرانسوی خواندند.

وی در اواسط دهه ۱۹۸۰ در ۱۷ سالگی راهی لندن شد و به موسیقی روی آورد اما در ۲۱ سالگی به پاریس بازگشت و به نوشتن داستان پرداخت و اکنون نویسنده ۱۰ رمان از جمله «سوپراستارها» است که به یک رمان کالت بدل شده و به چندین زبان ترجمه و منتشر شده است. رمان قبلی او «کورتکس» یک حمله تروریستی داخلی را در مراسم جوایز اسکار در لس‌آنجلس به تصویر می‌کشد و با موضوع‌های قبلی او فاصله می‌گیرد. آخرین رمان او (پیش از «گستاخ‌ها») با عنوان «فیض و تاریکی» هم درباره نظارت سایبری و مبارزه با تبلیغات داعش در شبکه‌های اجتماعی نوشته شده است.

«گستاخ‌ها» داستان ورود الکس که کارش ساخت موسیقی فیلم است را در ناکجاآبادی روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرد پایتخت را ترک کند تا خود را دوباره اختراع کند و آرزویش این است که جایی دیگر و تنها زندگی کند. این شخصیت به نظر همزاد خیالی خود نویسنده است که پاریس را به مقصد بریتانیا ترک کرد و مدت‌ها آنجا زندگی کرد.

شخصیت اصلی این رمان که یک موسیقیدان است، در ۴۵ سالگی، در حالی که از دست بهترین دوستش عصبانی است، خسته از پاریس، ملکی اجاره‌ای در کنار دریا پیدا و همه چیز را رها می‌کند... این رمان تلاش می‌کند تا فضای بین تنهایی فرضی و نیاز به دیگران، بین شهر و روستا، بین میل و رویارویی با واقعیت در دنیایی پر از آشفتگی را ارایه کند.

دیگر مدعیان رقابت امسال رنودو شامل «خشمگین» نوشته سورج چالاندون، «پانوراما» نوشته لیلیا حسنین، «هوموس» نوشته گاسپار کونیگ و «ژول و ژو» نوشته آلکسی سالاتکو بودند.

هیات داوران رنودو جایزه بخش غیرداستانی خود را به برای «دوگل، یک زندگی. مرد هیچکس» اثر ژان لوک باره اهدا کرد که یکی از ۴ فینالیست رقابت امسال بود.

سال پیش رنودو جایزه خود را به سیمون لیبراتی برای «اجرا» اهدا کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...