چاپ دوم کتاب «فروید و غیراروپایی‌ها» اثر ادوارد سعید با ترجمه نوید حمزوی توسط نشر نیماژ منتشر شد. سعید در این کتاب به خوانشی مساله‌محور از کتاب «موسی و یکتاپرستی» فروید می‌پردازد.

به گزارش مهر، نشر نیماژ چاپ دوم کتاب «فروید و غیراروپایی‌ها» اثر ادوارد سعید و ترجمه نوید حمزوی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۷۰ صفحه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب در سال گذشته (۱۳۹۷) با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۱۲ هزار تومان منتشر شده بود.

این کتاب یکی از مجلدات مجموعه «استخوان‌های روح» نشر نیماژ است که با دبیری روزبه صدرآرا در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد. از این مجموعه همچنین کتاب‌هایی چون «محبوس در هزارتو یا مذاب در آسمان: قطعاتی روان‌کاوانه در باب هنر مدرن» نوشته شهریار وقفی‌پور، «فرار به مهلکه؛ تمرین‌هایی در کار تئوریک» نوشته روزبه صدرآرا، «مدرنیسم؛ پنج خوانش سیاسی» اثر تری ایگلتون و فردریک جیمسون، ترجمه محمدعلی جعفری، «میراث فرانسوی نیچه: تبارشناسی پساساختارگرایی» نوشته آلن‌دی. شریفت و سیدمحمدجواد سیدی و... نیز منتشر شده‌اند.

«فروید و غیراروپایی‌ها» شامل ترجمه یک سخنرانی از ادوارد سعید، متفکر برجسته فلسطینی است با عنوان «فروید و غیراروپایی‌ها» و متنی در پاسخ به ادوارد سعید به قلم ژاکلین رز و متن کوتاهی در معرفی رز به قلم کریستوفر بولاس است. سعید در این خطابه با بهره‌گیری از رویکرد فوکویی به خوانش فروید بویژه متن «موسی و یکتاپرستی» می‌پردازد. سعید، فروید را برای زمان معاصر خود احضار می‌کند و متن «موسی و یکتا پرستی» را به زمان و مکان حاضر پیوند می‌زند.

شاید بتوان ادوارد سعید را فیلسوفی فوکویی خواند. در واقع سعید از مفاهیم فوکویی مانند تبار شناسی، آرشیو و گفتمان در جهت پیشبرد نظریه خود بهره می‌برد. برای فوکو گفتمان خشونتی است که به چیزها روا می‌داریم و اینکه ما از ساز و کار «گفتمان» در فهم خود از چیزها غافل‌ایم. برای سعید نیز «شرق شناسی» نوعی خاص از بازنمایی و گفتمان (در معنای فوکویی آن) در مورد شرق (ابژه) است.

شرقی که در تجربه و متون اروپای غربی از شرق شکل گرفته است (تبارشناسی در فوکو). از همین روست که سعید به خود اجازه می‌دهد متون مختلف اعم از رمان، شعر، فلسفه و حتی فیزیولوژی را با وجود اختلاف در تاریخ نوشتار و گوناگونی در موضوع بررسی کند و به آن انسجامی یکپارچه ببخشد تا برساخت تصویر شرق از دیدگاه اندیشمندان غرب را در پیشاروی ما قرار دهد. بنابراین سعید با استفاده از فوکو نقش دانش-قدرت و مساله بازنمایی (representation) در حکمرانی بر حقیقت و انقیاد سوژه را صورت بندی می‌کند و نشان می‌دهد که شرق شناسی نظامی فکری بسته‌ای است که مرتب به خود ارجاع داده و تصویری از شرق ارائه می‌دهد که «شرق» نیست بلکه شرقی شده است. هر چند سعید بر خلاف فوکو (یا دست کم خوانشی از فوکو) به عاملیت سوژه و رهایی او باور دارد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...