«حکمت اشراق سهروردی» نوشته دکتر سید یحیی یثربی به ارایه گزارشی از فلسفه اشراقی با تطبیق و نقد آن به همراه متن اصلی کتاب «حکمة الاشراق» می‌پردازد.

این کتاب شامل یک مقدمه و دو بخش است؛ در مقدمه کتاب که دو فصل جداگانه دارد، نخست تاریخچه زندگی سهروردی و جایگاه این حکیم در تاریخ فلسفه اسلامی و پس از آن درباره زمینه‌های آگاهی سهروردی از حکمت «خسروانی» مطالبی بیان شده است.

در بخشی از این فصل، با عنوان جایگاه سهروردی در تاریخ فلسفه اسلامی آمده است: « درباره سهروردی، دو گروه به افراط و تفریط، سخن گفته‌اند: یکی او را چنان بزرگ می‌داند که هرکسی نباید به خود اجازه ادعای فهم مطالب او را بدهد؛ اینان مقلدان خودباخته گذشتگان‌اند که همیشه رو به گذشته دارند و هر گذشته‌ای را از آینده‌اش کامل‌تر می‌دانند و دیگری روشن‌اندیشان غرب‌اند که آینده را به جای گذشته قبله امید و آرزوها قرار داده‌اند که درستش هم همین است.» نویسنده در بخش نخست کتاب به شرح و ترجمه کلام سهروردی پرداخته است؛ در همین بخش آمده است:« افراط در اعتبار ماهیت واحد عملاً ذهن را دو قطبی می‌کند؛ یک طرف جهل بود و طرف دیگر علم، بنابراین دیدگاه، ماهیت، همه اجزای ذاتی وجود را در بر دارد؛ اگر این ماهیت در ذهن باشد یا در خارج از ذهن، امکان ندارد چیزی از اجزاء و مقدمات آن موجود را در خود نداشته باشد؛ بنابراین، هرکس به آن علم دارد، همه چیز می‌داند و اگر آن را نشناسد، چیزی نمی‌داند».

رسا گزارش داده در بخش پایانی، نویسنده، گزیده متن عربی کتاب حکمة الاشراق را آورده که بسیار مفید و سودمند است. یادآور می‌شود کتاب حکمت اشراق سهروردی نوشته دکتر سید یحیی یثربی با شمارگان 1500 نسخه، در 324 صفحه، به قیمت 3150 تومان به همت انتشارات بوستان کتاب قم چاپ و به بازار کتاب عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...