کتاب «مایستر اکهارت تولد عرفان آلمانی از روح فلسفه اسلامی» [Meister Eckhart : die Geburt der "Deutschen Mystik" aus dem Geist der arabischen Philosophie] نوشته کورت فلاش [kurt flasch] با ترجمه محمد اخگری توسط انتشارات شب قلم منتشر شد.

مایستر اکهارت تولد عرفان آلمانی از روح فلسفه اسلامی» [Meister Eckhart : die Geburt der "Deutschen Mystik" aus dem Geist der arabischen Philosophie]  کورت فلاش [kurt flasch]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کورت فلاش فیلسوف و استاد تاریخ فلسفه باستان و قرون وسطی در دانشگاه روهر بوخوم آلمان در کتاب «مایستر اکهارت تولد عرفان آلمانی از روح فلسفه اسلامی» که اثر برگزیده پانزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در حوزه مطالعات اسلامی است نشان می‌دهد که ابن رشد به واسطه آثار آلبرت و دیتریش فرایبرگ الهام بخش تفکرات اساسی اکهارت بوده است و ارتباط اکهارت را با ابن سینا و دیگر فلاسفه مسلمان تبیین می‌کند.

کتاب نامبرده شامل پیشگفتار مترجم و مقدمه مولف و ۹ فصل است که عناوین آن عبارتست از: درآمد: چهره های متفاوت از اکهارت، زیست جهان ها: قرطبه - پاریس، ابن رشد بدون ابن رشدگرایی، آلبرت کبیر، گشایش به سوی جهان اسلامی، دیتریش فرایبرگ؛ مابعدالطبیعه جدید، اکهارت و ابن رشد، اکهارت و ابن سینا، اکهارت و موسی بن میمون و آنچه باید اثبات می‌شد.

در بخشی از پیشگفتار مترجم اثر که به قلم محمد اخگری نگاشته شده، آمده است: سال‌ها پیش که کتاب پیش رو را انتشارات س. ها. بک (C. H. Beck) در مونیخ روانه بازار نشر کرد، از عنوان جالب آن به وجد آمدم و بلافاصله آن را تهیه کردم. مطالعۀ کتاب و پژوهش سختۀ پروفسور کورت فلاش در نظرم بسیار ارزشمند آمد و همان سال یعنی سال ۱۳۸۶، توفیق یافتم که این کتاب را در مجلۀ کتاب ماه فلسفه معرفی کنم. مؤلف دانشمند کتاب در همان سال جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت کرد. از آن زمان در نظر داشتم که برگردان کل کتاب را به پژوهشگران اندیشه در ایران تقدیم کنم، اما تحقق این هدف تا امروز به طول انجامید.

کورت فلاش ، فیلسوف و استاد تاریخ فلسفۀ باستان و قرون وسطی پس از سال‌ها پژوهش و تحقیق در فلسفۀ قرون وسطی این کتاب را به رشتۀ تحریر در آورده است و به راستی استخراج نکات مهم تاریخی از میان متون اندیشمندان لاتینی قرون وسطی و نیز متون فلاسفۀ اسلامی که به زبان لاتینی ترجمه شده بودند، کاری بسیار دشوار و پیچیده است که مؤلف به سبب عمری تلاش مداوم و محققانه بدان دست یافته است. استاد فلسفۀ دانشگاه روهر (Ruhr) در بوخوم نویسنده آثار بسیاری در حوزه تاریخ فلسفه است و در این کتاب می‌کوشد تأثیرپذیری مایستر اکهارت را از ابن‌رشد و فیلسوف بزرگ ایرانی، ابن‌سینا نشان دهد. پروفسور کورت فلاش طی هشت بخش مختلف می‌کوشد تا بر اساس آثار لاتینی اکهارت در کندو کاوی نو و بر اساس پیوندهایی که میان اکهارت با دیتریش فن فرایبرگ و آلبرت کبیر ایجاد می کند، آبشخورد اندیشه‌های اکهارت را در فلسفۀ اسلامی جستجو نماید. از این رو بعد از پیش گفتاری کوتاه که روش کار خود را در آن بیان می‌دارد، به چهره‌های متفاوت اکهارت به عنوان عارف، متکلم یا فیلسوف می‌پردازد. مؤلف سپس ابن‌رشد را در مقام یک فیلسوف مورد مطالعه قرار می‌دهد و او را از ابن‌رشدگرایی متمایز می‌سازد، اما از منظر تاریخی درست نمی‌نماید که نویسنده بی‌واسطه از ابن‌رشد به اکهارت برسد. از این رو به دنبال مراحل میانی است و به همین سبب در گام سوم ارتباط میان اکهارت و دیتریش فن فرایبرگ را بیان می دارد. این مرحله برای تفسیر اکهارت فقط نقطۀ شروع است و مؤلف پس از تبیین اهمیت و جایگاه فرایبرگ در رابطۀ میان اکهارت و ابن‌رشد، در فصل بعد رابطۀ آن دو را به تفصیل مورد مطالعه قرار می‌دهد. فلاش اثبات می‌کند که اکهارت در آثار خود می‌کوشد، حقیقت عهدین را با دلایل فلسفی نشان دهد و لذا به بیان مشابهت‌های اندیشۀ ابن‌رشد و اکهارت می‌پردازد. اکهارت در طبیعیات از ابن‌رشد بهره گرفته و زمانی که دربارۀ نور و رنگ سخن می‌گوید، از وی نقل قول می‌کند. البته تأثیرپذیری اکهارت از ابن‌رشد تنها به بهره گرفتن از وی در طبیعیات محدود نمی‌شود، بلکه نقل قول‌هایی را نیز از ابن‌رشد در تفسیر کتاب یوحنا و در باب عقل ذکر می‌کند.

فلاش سپس به چگونگی تأثیر پذیرفتن اکهارت از ابن‌سینا می‌پردازد و معتقد است که اکهارت بسیار بیشتر از دیتریش فن فرایبرگ از ابن‌سینا بهره گرفته و به لحاظ موضوعی با ابن‌سینا مشترکات بیشتری دارد. یکی از این موضوعات مشترک میان آن دو، هستی شناسی است که اکهارت برای تبیین آن بارها جملاتی را از ابن‌سینا عیناً ذکر کرده است.

فلاش در ادامۀ بحث به موسی میمون می‌پردازد و سرانجام چنین نتیجه می‌گیرد که خوشبختی و سعادت عقل بالقوه در اثر عقل فعال - که دیتریش فن فرایبرگ از ابن‌رشد اخذ کرده است - از عمق روح آلمانی گرفته نشده و از این رو در پی آن است که مخاطب کتابش را به این فکر وادارد که شاید بهتر باشد عرفان آلمانی سرچشمه‌هایش را در فلسفه اسلامی جستجو کند.

کورت فلاش استاد مسلم در حوزه فلسفه و ادبیات قرون وسطی است؛ کتاب‌های بسیاری در این حوزه نوشته و تسلطی کامل بر زبان لاتینی دارد و این مطالعات به وی امکان داده است تا بتواند هم با اندیشه‌های اکهارت در آثار لاتینش و هم با اندیشه‌های ابن سینا و ابن رشد آشنایی داشته باشد. البته او از دوستانش رودی ایمباخ، آلن دو لبیرا، بورکهارت مویزیش و لوریس اشتورلزه به سبب تحقیقاتشان دربارۀ اکهارت و دیتریش بسیار به نیکی یاد کرده و کتاب را در آغاز به آنها تقدیم می‌کند و در پایان نیز سپاسی ویژه از آنها دارد، زیرا فلاش معتقد است که اگر تحقیقات آنها وجود نداشت، این اثر پدید نمی‌آمد.

مؤلف طبق عادت برخی نویسندگان غربی از عبارت فلسفۀ عربی استفاده کرده است که در ترجمۀ کتاب به جای آن از عبارت فلسفۀ اسلامی استفاده شد. در این ترجمه سعی شده است که معادل لاتین اصطلاحات برای دسترسی آسان خواننده در زیرنویس ذکر شود و منابع هر فصل مطابق شیوۀ کتاب به زبان اصلی در پایان هر فصل آورده شود.

کتاب «مایستر اکهارت تولد عرفان آلمانی از روح فلسفه اسلامی» نوشته کورت فلاش توسط محمد اخگری در ۲۷۴ صفحه با قیمت ۸۰ هزار تومان توط انتشارات شب قلم منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...