«در ملکوت سکوت» و «از شرابه‌های روسری مادرم» از سیدحسن حسینی منتشر شده و مجموعه شعر «گنجشگ و جبرئیل» این شاعر به چاپ پنجم رسیده است.  «در ملکوت سکوت» که بخشی از شعرهای چاپ‌نشده و شعرهای سپید سیدحسن حسینی است، با انتخاب نهایی قیصر امین‌پور و مقدمه این شاعر، توسط انتشارات انجمن شاعران ایران به‌چاپ رسیده است.

«از شرابه‌های روسری مادرم» هم مجموعه دیگری از شعرهای سپید او درباره حضرت فاطمه (س) است که توسط امین‌پور انتخاب شده است. این اثر نیز توسط نشر یادشده در روزهای پایانی نمایشگاه عرضه خواهد شد.  

مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» که شامل شعرهای سروده‌شده حسینی از سال 63 تا 64 است، توسط نشر افق به چاپ پنجم رسیده است.

همچنین مجموعه‌ای از شعرهای کلاسیک این شاعر با انتخاب مقدماتی ساعد باقری و گزینش نهایی قیصر امین‌پور، به زودی توسط انجمن شاعران منتشر می‌شود. برای این مجموعه هنوز نامی انتخاب نشده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...