چاپ دوم مجموعه داستان "قصه 84" با داستان‌هایی از رضا امیرخانی، مجید قیصری، شهرام شفیعی، علی خدایی و ... به انتخاب مصطفی مستور توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.

به گزارش مهر، کتاب "قصه‌ 84" مجموعه‌ای ‌است از چند داستان ‌کوتاه ‌از نویسندگان ‌که به‌ کوشش مصطفی مستور انتخاب شده است.

داستانهای این مجموعه ‌که‌ توسط‌ مصطفی مستور انتخاب‌شده، عبارتند از: بالابر داستانی از میترا الیاتی، بخشی از داستان بلند بی‌وتن از رضا امیرخانی، بچه‌ها از علی‌ خدایی، دستمال ‌توالت‌های بیمارستان مرکزی از شهرام شفیعی، LD  ازکیارنگ علایی، گوساله‌ سرگردان از مجید قیصری و مردی‌ که ‌تا ‌پیشانی دراندوه فرو رفت از مصطفی مستور.
 
اولین داستان این مجموعه از میترا الیاتی با عنوان "بالابر" یک گفتگوی ساده با فضای نمادین است که قصه اندوه و جوانی و آینده و آرزو و ...را روایت می کند.
 
رضا امیرخانی با فصل دوم رمان بلند "بی وتن" استفاده هوشمندانه ای از بازی با کلمات کرده تا جریان سیال ذهن را به رخ بکشد.
 
"بچه‌ها" از علی خدایی روایت ساده‌ای از یک خانواده معمولی چهار نفره است که یکی از آنها چند ساعتی نیست و ...
 
"دستمال توالت های بیمارستان مرکزی " یک داستان با پرداختی دلپذیر و طنزی تلخ از رابطه ای که از هیچ به پوچ رسیده است. تمام ماجرا با "گفتم گفت" و در یک دیالوگ یک ریز  تعریف می شود و به پایان می رسد.
 
LD نوشته کیارنگ علایی نمایشگر رخوت در یک رابطه به عادت رسیده زناشویی است. "گوساله سرگردان" هم از مجید قیصری دارای فضایی رئال و با حال و هوای جنگ تحمیلی است.
 
نهایتا هم داستان "مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت" از خود
مصطفی مستور است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...