نشست نقد و بررسی نمایشنامه «عروس» [The daughter-in-law] اثر دی. اچ. لارنس [David Herbert Lawrence] به میزبانی نشر رایبد برگزار شد.

عروس» [The daughter-in-law] اثر دی. اچ. لارنس [David Herbert Lawrence]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، علیرضا شفیعی‌نسب مترجم این کتاب در ابتدای این نشست گفت: نوشته‌های لارنس شامل گونه‌های مختلفی همچون رمان و نمایش‌نامه می‌شود که همگی یک ویژگی متمایز و منحصربه‌فرد دارند که همانا نثر یگانه اوست. لارنس در بخش‌های روایی، نثری تغزلی و دلنشین را به‌کار می‌گیرد ولی در دیالوگ‌ها، جملات متناسب با شخصیت و طبقه‌ اجتماعی کاراکترها را به کار می‌برد. لارنس همچنین به درونیات شخصیت‌هایش بهای زیادی می‌دهد و بعد روانشناسی شخصیت‌هایش به‌خوبی طراحی می‌شوند. پرداختن مناسب به روابط انسانی گوناگون از دیگر ویژگی‌های داستان‌های اوست.

شفیعی‌نسب با تاکید بر اهمیت روابط انسانی در آثار دی.اچ. لارنس گفت: لارنس این روابط را با همه‌ پیچیدگی‌ها و ظرافت‌هایش به تصویر می‌کشد و موضوعاتی همچون عشق، نفرت یا صمیمیت را به شکلی حقیقی و ملموس بیان می‌کند. او در آثارش نشان می‌دهد که با جامعه و شخصیت‌های مختلف آن و سازوکارهای اجتماعی به‌خوبی آشناست.

این مترجم سپس به مشکلات ترجمه کتاب عروس پرداخت و بر تفاوت بسیار زیاد زبان محلی استفاده شده در اثر با زبان انگلیسی معیار تأکید کرد.

انوش دلاوری، منتقد و مجری نشست ایوان چهارم، نیز در سخنانی عنوان کرد: اهمیت اثری همچون عروس لارنس با شخصیت‌ها و قهرمانانی از میان کارگران معدن زغال‌سنگ در چنین لحظه‌ای نمود پیدا می‌کند که ما صد و اندی سال پس از این داستان، هم‌چنان می‌بینیم که کارگران معادن در سرتاسر جهان در چه وضعیت سختی درحال کارند و جانشان را هنگام کار از دست می‌دهند.

مهام میقانی، نویسنده و منتقد ادبی نیز در سخنانی با تأکید بر زندگی لارنس و زمانه او گفت: لارنس از خانواده‌ای از طبقه کارگر برخاسته و به‌خوبی با زندگی این قشر از جامعه آشنا بوده است. لارنس را می‌توان متولی ادبی کارگران زغال‌سنگ دانست. معادن زغال‌سنگ و کارگران آن و مسائلی همچون اعتصابات آنان، نقش مهمی در تاریخ انگلستان داشته، ولی زندگی این قشر بازتاب مناسبی در ادبیات این کشور نیافته است. این کارگران در مقایسه با کارگران کارخانه‌ها، مثل کارگران نساجی، شرایط بسیار نامناسبی داشته‌اند و از نظر اقتصادی در فشار بیشتری بوده‌ و نادیده گرفته شده‌اند. از نظر ادبی نیز قرن بیستم، از رمان‌های حجیم رئالیسم قرن نوزدهم فاصله گرفته و به سمت ادبیات مدرن و داستان‌های جریان سیال ذهن رفته بود.

وی افزود: با اینکه لارنس پیرامون زندگی و زیست کارگران کارهای مهمی در ادبیات انجام داده، اما نمی‌توان او را در زمره نویسندگان تئاتر کارگری دانست، در معنای آن گونه‌ای که در شوروی ظهور کرده و از طریق آلمان وارد انگلستان شده بود. درواقع لارنس درطول زندگی‌ ادبی‌اش گاهی گرایش‌هایی لیبرال نیز از خود نشان می‌داد و در یک چهارچوب دقیق قرار نمی‌گیرد.

نشست نقد و بررسی نمایشنامه‌ی عروس

در ادامه‌ نشست، محمد مالجو، اقتصاددان، پژوهشگر و مترجم، به مقایسه‌ دو نهاد خانواده و محیط کار سرمایه‌دارانه در نمایشنامه عروس نوشته لارنس پرداخت.

مالجو با اشاره به بحث انواع روابط انسانی به عنوان موضوع محوری این نمایشنامه و تنوع بسیار روابط در متن، گفت: 22 نوع رابطه خانوادگی و 23 نوع رابطه در محیط کار در «عروس» وجود دارند و میزان اهمیت این روابط در نزد لارنس را نشان می‌دهند.

این اقتصاددان با بیان اینکه یکی از نقاط اوج «عروس»، لحظات آمادگی کارگران معدن برای دست زدن به اعتصاب است، افزود: ترس اصلی کارگران این است که کارفرما دست به استفاده از کارگران اعتصاب‌شکن بزند که در این صورت با اعتصاب کارگران قدیمی، کار از حرکت بازنمی‌ایستد و اعتصاب بی‌نتیجه می‌ماند. درگیر شدن کارگران قدیمی با کارگران اعتصاب‌شکن آن راه‌حلی است که به ذهن شخصیت‌های داستان می‌رسد و این درحالی‌ست که به‌طور موازی، زنی نیز در خانه قصد دارد وظایف خانه را رها کند تا کارهای خانه لنگ بماند و شوهرش نیز او را تهدید می‌کند در این صورت زنی دیگر را استخدام خواهد کرد تا به کارهای خانه رسیدگی کند. در چنین قیاسی‌ است که لارنس هم‌زمان موضوع روابط قدرت در محل کار و خانه، کارگر و کارفرما و کار خانگی و مسئله‌ قدرت چانه‌زنی کارگران در سطوح مختلف را مطرح کرده و در آنها کنکاش می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...