رمان «سفر دریایی: یک داستان عاشقانه» [Überfahrt: eine Liebesgeschichte یا Crossing: A Love Story] نوشته آنا زگرس [Anna Seghers]، با ترجمه مهشید میرمعزی منتشر شد.

سفر دریایی: یک داستان عاشقانه» [Überfahrt: eine Liebesgeschichte یا Crossing: A Love Story] نوشته آنا زگرس [Anna Seghers]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، آنا زگرس 19 نوامبر 1900 در خانواده‌ای فرهنگ دوست، در شهر ماینتس آلمان دیده به جهان گشود. در 1928 وارد حزب کمونیست آلمان شد و در همین سال اولین کتابش «قیام ماهیگیران سن باربارا» را منتشر کرد. این داستان بلند، نظر منتقدان را جلب کرد و و جایزه هاینریش فن کلاسیت را برای وی به ارمغان آورد.

وی بعد از اینکه در سال 1933 توسط گشتاپو دستگیر و مدتی زندانی شد به پاریس گریخت. حدود هفت سال در این شهر اقامت داشت و در این مدت، با مجلات ضدفاشیستی که نویسندگان در تبعید آن را منتشر می‌کردند همکاری می‌کرد. در دوران تبعید در پاریس دو رمان با نام‌های «فزدسر» و «راهی که از میان فوریه می‌گذرد» را منتشر کرد. آنا زاگرس در این دو رمان به دلیل شکل‌گیری نازیسم می‌پردازد.

بعد از اشغال پاریس توسط نیروهای آلمانی در 1940، به شهر مارسی که هنوز به اشغال مهاجمین درنیامده بود، گریخت. یک سال بعد، از مارسی نیز گریخت و خود را به مکزیکوسیتی رساند. در مکزیک کلوپ ضدفاشیستی هاینریش هانیه را تأسیس کرد و در همین دوره بود که رمان «هفتمین صلیب» را منتشر کرد. این رمان ضدفاشیستی، که موضوع آن گریختن هفت زندانی از یک اردوگاه اجباری است، باعث شهرت جهانی آنا زگرس شد. کتاب «مردها جوان می‌مانند» نیز که اثری پرحجم با درونمایه اجتماعی ـ سوسیالیستی است، در 1949 منتشر شد.

داستان عاشقانه «سفر دریایی» نیز که اخیرا ترجمه و منتشر شده یکی از آثار این نویسنده است که داستان آن در زمانی بین 1955 تا 1965 طی سفری دریایی اتفاق افتاده که تا رسیدن به برزیل سه هفته زمان برده است. «هیچ چیز را نمی‌شود با عزیمت مقایسه کرد، نه واردشدن و نه ملاقات دوباره. وقتی پل موقت کشتی به سمت خشکی بالا کشیده می‌شود، آدم آن بخش از جهان و همچنین تمام چیزهایی را که در آنجا تجربه کرده اعم از رنج و شادی، برای همیشه ترک می‌کند؛ بعد سه هفته تمام دریا را پیش رو دارد.»

زگرس درباره نوشته‌های خود تأکید کرده است: «من برای انسان‌ها کتاب می‌نویسم، بعنی برای دیگران و برای خودم، چون خودم هم انسانم... اگر چیزی مرا شاد یا غمگین کند، وقتی با چیزی موافق یا مخالفم، این احساسات و تجربیاتم را با انسان‌های زیادی در میان می‌گذارم...»

انتشارات افق، سفر دریایی را اخیرا در 160 صفحه با بهای 130 هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...